رجوع شود به: combat fatigue، اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان، وحشت واضطراب حاصله از صدای انفجار
بررسی کلمه
اسم ( noun )مشتقات: shell-shocked (adj.)
• : تعریف: any of several neuroses resulting from traumatic experiences in war or combat.
جمله های نمونه
1. The men were suffering from shell shock.
[ترجمه علی] افراد از اختلالات روحی رنج میبریند
|
[ترجمه گوگل]مردان از شوک پوسته رنج می بردند [ترجمه ترگمان]مردان از شوک او رنج می بردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The shell shock sponged out his memory of the past.
[ترجمه گوگل]شوک پوسته خاطرات گذشته او را از بین برد [ترجمه ترگمان]او خاطره گذشته را با اسفنج پاک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He said many of the men who were shot for cowardice were in fact suffering from shell shock.
[ترجمه گوگل]او گفت که بسیاری از مردانی که به دلیل بزدلی مورد اصابت گلوله قرار گرفتند در واقع از شوک گلوله ای رنج می بردند [ترجمه ترگمان]بسیاری از مردانی که به خاطر بزدلی و بزدلی تیر خورده بودند در حقیقت از شوک او رنج می بردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I'd been looking forward to school, but that initial day was complete shell shock.
[ترجمه گوگل]من مشتاقانه منتظر مدرسه بودم، اما آن روز اول شوک کامل بود [ترجمه ترگمان]من منتظر بودم که به مدرسه بروم، اما آن روز اول شوکه شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Army and OSS personnel and testing was also disguised as a remedy for shell shock.
[ترجمه گوگل]پرسنل و آزمایشات ارتش و OSS نیز به عنوان درمانی برای شوک پوسته مبدل شد [ترجمه ترگمان]پرسنل ارتش و OSS عبارتند از: آموزش و آزمایش و آزمایش نیز به عنوان یک روش درمانی برای ضربه روحی به عمل آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There are also critics' year-end lists -- and some indescribable chemistry that makes for a nice pairing between dark, cold weather and movies that provoke contemplation rather than shell shock.
[ترجمه گوگل]همچنین فهرستهای آخر سال منتقدان وجود دارد - و مقداری شیمی وصفناپذیر که جفت خوبی بین هوای تاریک و سرد و فیلمهایی ایجاد میکند که به جای شوک پوستی، تفکر را برمیانگیزد [ترجمه ترگمان]همچنین فهرست های پایان سال منتقدان وجود دارد - - و برخی شیمی توصیف ناپذیر که باعث جفت خوبی بین آب و هوای سرد، سرد و فیلم هایی می شود که به جای ضربه به شوک، تفکر را تحریک می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• mental disturbance which comes from exposure to the terror of a battle-field shell-shock is an illness affecting the mind or the nerves, caused by the frightening experiences that happen to soldiers during a war.
پیشنهاد کاربران
موج گرفتگی
موجی شدن ، مثل افرادی که در جنگ دچار موج انفجار شدند و به آنها موجی میگوییم.