فهرست پیشنهادهای ١٤٠٠/٠٣/٢٢ ( ٤٢٠ )

یک workaround سباشی مذبوحانه سباشی نرگه اثر ایوان تورگنیف secretly authentically neck of the woods ساعت you are on probe investigation زدوده dense magainin hey there arteritis fabrication bimbo fabrication fabrication fabrication دشت بزرگ twinkie fabrication اول strong fabricated fabricated fabricated طبیعت گرایانه رئالیسم دشت بزرگ biotinylated invent fabricate mythic internalin والدین pharmacophore affection seeing as kick in the teeth stitching hurriance vulgar vulgar vulgar wil بکار گرفتن استخدام کردن wil برافروختن تحریک کردن برانگیختن bounding box operation room intransitive transfer learning settings neuter lying around contentment apologist soon after after some time a while later بعد از مدتی titled صاحب عنوان ملقب بودن لقب داشتن یدک کشیدن war powers unitary government slob معاشرت داشتن حشرونشر داشتن نشست و برخاست داشتن مراوده هم نشینی معاشرت عرق خور شرابخوار stick her nose in evolution از جانب مردن از دست دهرجستن تا بلکه شاید تا مگر سزیدن لایق بودن مفید بودن فایده داشتن فایده دادن وارد بودن بلد اشنا به کار split مهارت داشتن بلد بودن کاردان بودن سررشته داشتن تخصص داشتن معزول مخلوع برکنار عزل کردن خلع کردن معزول کردن خلع شدن بر کنار کردن معزول شدن عزل شدن برکنار شدن سبک دوش کردن شرح دادن واضح سازی روشنی انداختن توضیح دادن تشریح کردن سایه بان رخت جامه جلد پوشش دشت بزرگ ساخته کاری جعل جشن تولد take out a book میلاد زادروز lie detector روز تولد birthday پالایش کردن develop کاوش کردن صافی کردن تصفیه کردن کاویدن جست و جو تفحص تجسس جست وجو کردن screwdriver evolve پیچ گوشتی general release spring onion shallot پیازچه green onion رنگ ابی اجاق ابی فست فود غذای فوری fast food فراهم کردن اماده کردن مهیا کردن پرداخته موج فراهم شدن فراهم امدن مهیا شدن حاضر شدن تهیه شدن اماده شدن مسواک بهداروند دهات موضع قریه روستا ده گنده ستبر مفلسی غلیظ تهی دستی بینوایی افلاس مفلسی محتاجی تنگدستی غربت هنگام موقع موعد زمان stupid وقت عرصه شادی ازدواج دریافت انتشار سیاهی کاشانه منزل مسکن زهرالود باششگاه مسموم سمی زهراگین لفظی زهر زده زبانی شفاهی cohesion portable cohesion متحرک movable fan بدیع cohesion cohesion نوظهور مساعدت حامله ابستن شکم دار cooing bbc تکواندو corrode cohesive cohesive cohesive cohesive fundamental period wet willie backside ollie muscle tone comfort parameters copious trip up coherence coherence coherence embodiment coherence paper war coherence blue collar to one's heart content coherence گاز خنده make a fool of kee on coherence infinitive انقلابی فرانسوی coherence go wrong infinitive infinitive be sorry for somebody bugging infinitive spring trap skincare goods spooning easel intercept yield to launch a product weverse getting it other half postulated hotspots head's up angle of repose echo ease away high visibility focal heart race bad apple trail textile مغاک خلود ساترا قرار گرفتن dual carriageway حداقل social life make space hijabi give way to ننه middle age adults hit proposal given is given are given ضیغ وقت tap into at any given time juggle tip back no fewer than untermensch test retest at a disadvantage تلفظ بازامدن arrival فرا رسیدن امدن رجعت بازگشتن بازگشت فریبنده اغواگر مسکر مکیف هرزمان fickleness تلون مزاج flightiness caprice متلون المزاج هردم هر لحظه محتملا ظاهرا در ابتدای کار تخصیص دادن تخصیص تخصیص تخصیص دادن اختصاص دادن اختصاص دادن اختصاص دادن واگذار کردن در اختیار نهادن ساختن احداث کردن تاسیس کردن برپا داشتن برپا کردن برپا کردن ان زمان بدان جهت دایر کردن تاسیس کردن بنیاد کردن تاسیس کردن بناء کردن full authority به شرطی به شرطیکه طرح ریزی کردن طرح کردن طرح ریختن نقشه کشیدن طرح افکندن طرح در انداختن اعلام کردن by custom متعهد شدن cohere تقبل کردن تعهد کردن به عهده گرفتن بعهده گرفتن اماده کردن cohere اگاه شدن جمع کردن اندوختن cohere گرد اوری کردن به دست اوردن فراهم کردن فراهم اوردن نائل شدن achieve به منظور به دلیل به خاطر برای مفتخر شدن cohere march break a story constraint کهنه کار کارکشته مجرب sweep کارکشته صاحب تجربه کاردان کارازموده مجرب حاذق تجربه دیده باوقوف مناسب سزاوار درخور بسزا اماتور شایان مستحق لایق cute