lie detector

/ˈlaɪdəˈtektər//laɪdɪˈtektə/

معنی: دروغ سنج، دستگاه کشف دروغ
معانی دیگر: (دستگاه) دروغیاب (polygraph هم می گویند)، دروه سنج، دستگاه کشف دروه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an instrument that tracks a person's vital signs and records changes in them as a measure of the truthfulness of the subject's statements while being tested; polygraph.

جمله های نمونه

1. Both men refused to take a lie detector test.
[ترجمه گوگل]هر دو مرد از انجام تست دروغ سنج خودداری کردند
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد از انجام تست تشخیص دروغ خودداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was asked to take a lie detector test .
[ترجمه گوگل]از او خواسته شد که آزمایش دروغ سنج را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]از او خواسته شد تا تست تشخیص دروغ را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kids have a built-in lie detector.
[ترجمه گوگل]بچه ها دروغ سنج داخلی دارند
[ترجمه ترگمان]کودکان یک یابنده دروغ ساخته شده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lie detector tests are inadmissible in criminal trials.
[ترجمه گوگل]آزمایش های دروغ سنج در محاکمات جنایی غیر قابل قبول است
[ترجمه ترگمان]تست های تشخیص دروغ در محاکمه های جنایی غیرقابل قبول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why, he asked, did the only lie detector test given indicate deception?
[ترجمه گوگل]او پرسید چرا تنها آزمایش دروغ سنج داده شده نشان دهنده فریب است؟
[ترجمه ترگمان]او پرسید: چرا، آیا این تست دروغ سنجی تنها نشانه فریب و نیرنگ بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The suspect didn't pass the lie detector test.
[ترجمه گوگل]مظنون تست دروغ سنج را قبول نکرد
[ترجمه ترگمان]مظنون از آزمون دروغ سنج عبور نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "The premise of a lie detector is that a smoke alarm goes off in the brain when we lie because we're doing something wrong," explains Saxe.
[ترجمه گوگل]ساکس توضیح می‌دهد: «فرض‌دور آشکارساز دروغ این است که وقتی دروغ می‌گوییم زنگ هشدار دود در مغز به صدا در می‌آید، زیرا در حال انجام کار اشتباهی هستیم
[ترجمه ترگمان]سی سی توضیح می دهد: \" فرض یک یابنده دروغ این است که وقتی ما دروغ می گوییم، آژیر خطر دود در مغز خاموش می شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What does a lie detector measure?
[ترجمه گوگل]دروغ سنج چه چیزی را اندازه گیری می کند؟
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه تشخیص دروغ چگونه عمل می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Net cash flow is lie detector of results in company's running.
[ترجمه گوگل]خالص جریان نقدی آشکارساز دروغ نتایج در عملکرد شرکت است
[ترجمه ترگمان]جریان نقدینگی خالص، یابنده نتایج در حال اجرا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What happens to that lie detector of yours when it detects your own bullshit?
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی برای دروغ سنج شما می افتد که مزخرفات شما را تشخیص دهد؟
[ترجمه ترگمان]چه بلایی سر اون ردیاب تو میاد وقتی که این مزخرفات تو رو کشف می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lightman is inspired by real-life lie detector, APS Charter Member and Fellow Paul Ekman, who has spent 50 years researching and characterizing facial expressions and body movements.
[ترجمه گوگل]لایتمن از دروغ سنج واقعی، عضو منشور APS و همکار پل اکمن الهام گرفته است که 50 سال را صرف تحقیق و توصیف حالات چهره و حرکات بدن کرده است
[ترجمه ترگمان]lightman الهام گرفته از یابنده دروغ دنیای واقعی، عضو منشور APS و هم کار پاول Ekman است که ۵۰ سال را صرف تحقیق و توصیف حالات چهره و حرکات بدن کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They say it's part mouse, part lie detector.
[ترجمه گوگل]می گویند بخشی از ماوس است، بخشی دروغ سنج
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند این یک موش است، بخشی از یابنده دروغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A lie detector is not a foolproof device.
[ترجمه گوگل]دروغ سنج یک دستگاه بی‌خبر نیست
[ترجمه ترگمان]یابنده دروغ، یک دستگاه کاملا عاری از خطا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The lie detector tests have been the subject of much controversy.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های آشکارساز دروغ موضوع بحث‌های زیادی بوده است
[ترجمه ترگمان]تست های تشخیص دروغ موضوع بحث و جدل بسیاری بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دروغ سنج (اسم)
lie detector, pathometer

دستگاه کشف دروغ (اسم)
lie detector

انگلیسی به انگلیسی

• polygraph machine, device used to determine the truth of a person's statements (based on changes in the person's respiration, pulse rate, etc.)

پیشنهاد کاربران

دروغ سنج
دستگاه دروغ سنج، آشکار ساز دروغ، سنسور تشخیص دروغ

بپرس