shallot

/ʃəˈlɑːt//ʃəˈlɒt/

معنی: موسیر، پیاز کوچک
معانی دیگر: پیازچه (green onion هم می گویند)، لوله نازک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an onionlike plant of the lily family that forms flavorful bulbs eaten as a vegetable or used in cooking.

(2) تعریف: one of these bulbs.

جمله های نمونه

1. You see, old Shallot has many enemies and memories die hard.
[ترجمه گوگل]می بینید، موسیر قدیمی دشمنان زیادی دارد و خاطرات سخت می میرند
[ترجمه ترگمان]می بینی، shallot پیر دشمنان زیادی داره و خاطرات خیلی سخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Add some celery and apple to the shallot dressing and spoon around the guinea fowl terrine.
[ترجمه گوگل]مقداری کرفس و سیب را به سس موسیر اضافه کنید و با قاشق در اطراف ترین مرغ هندی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]کرفس و سیب را به توالت shallot اضافه کنید و با قاشق خود به مرغ هندی terrine بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Add the shallot, beans and oriental corn cobs and cook, stirring for about minutes.
[ترجمه گوگل]موسیر، لوبیا و لپه ذرت شرقی را اضافه کرده و با همزن حدود دقیقه تفت دهید
[ترجمه ترگمان]the، لوبیا و ذرت oriental را اضافه کنید و به مدت چند دقیقه هم بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sea bream, with shallot and red wine sauce, comes a close second in the restaurant.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی، با موسیر و سس شراب قرمز، در رتبه دوم رستوران قرار دارد
[ترجمه ترگمان]ماهی گیری دریایی با سس شراب سرخ و سس شراب قرمز، در نزدیکی رستوران قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mix softened butter and shallot together. Put the butter under the skin of the chicken drumsticks.
[ترجمه گوگل]کره نرم شده و موسیر را با هم مخلوط کنید کره را زیر پوست طبل مرغ قرار دهید
[ترجمه ترگمان]مخلوط، کره و خمیر را با هم مخلوط کرد کره رو بذار زیر پوست مرغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Blend the lemongrass, garlic and shallot in a blender(or you may finely chop them).
[ترجمه گوگل]علف لیمو، سیر و موسیر را در مخلوط کن مخلوط کنید (یا می توانید آنها را ریز خرد کنید)
[ترجمه ترگمان]the، سیر و shallot را در یک مخلوط کن ترکیب کنید (یا می توانید آن ها را قطعه قطعه کنید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Combine meat, grapes and shallot with dressing and toss gently to mix well.
[ترجمه گوگل]گوشت، انگور و موسیر را با سس ترکیب کنید و به آرامی هم بزنید تا خوب مخلوط شوند
[ترجمه ترگمان]گوشت، انگور و shallot را با آرایش ترکیب کنید و به آرامی به هم بزنید تا خوب مخلوط شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper stated the chemical structure of shallot, ginger, garlic, capsicum, Chinese prickly ash, mustard, anised, ferula, pepper and its positive function to people health.
[ترجمه گوگل]این مقاله ساختار شیمیایی موسیر، زنجبیل، سیر، فلفل دلمه ای، خاکستر خاردار چینی، خردل، انیسون، فرولا، فلفل و عملکرد مثبت آن را برای سلامتی افراد بیان کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار شیمیایی of، زنجبیل، سیر، capsicum، خاکستر prickly چینی، خردل، anised، فلفل، فلفل و عملکرد مثبت آن برای سلامت مردم را بیان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mix pork dried fish and shallot. Marinate to make filling.
[ترجمه گوگل]ماهی خشک شده گوشت خوک و موسیر را مخلوط کنید برای تهیه فیلینگ، مرینیت کنید
[ترجمه ترگمان]ماهی خشک شده خوک و ماهی خشک را مخلوط کنید Marinate برای پر کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Slice the shallot and the garlic.
[ترجمه گوگل]موسیر و سیر را خلال کنید
[ترجمه ترگمان]لوله و سیر رو پاره کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pretreatment, quick-frozen, freeze-dry dehydration and rehydration of shallot are analyzed. The corresponding pretreatment technology, eutectic point and freeze dry curve are decided.
[ترجمه گوگل]پیش تیمار، یخ زدگی سریع، کم آبی خشک در انجماد و آبرسانی مجدد موسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد تکنولوژی پیش تصفیه مربوطه، نقطه یوتکتیک و منحنی خشک انجماد تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]پیش تیمار، خشک شدن سریع، خشک شدن خشک و خشک شدن shallot آنالیز می شوند تکنولوژی پیش تیمار مربوطه، نقطه اوتکتیک و انجماد خشک تصمیم گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Shallot and garlic are usually used as seasonings so Shangdong dishes tastes pungent usually.
[ترجمه گوگل]موسیر و سیر معمولاً به عنوان چاشنی استفاده می شوند، بنابراین غذاهای شانگدونگ معمولاً طعم تند دارند
[ترجمه ترگمان]سیر و سیر معمولا به عنوان چاشنی استفاده می شوند بنابراین غذاهای Shangdong مزه تندی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Slice shallot and saute with hot oil Takeand drain.
[ترجمه گوگل]موسیر را برش داده و با روغن داغ تفت دهید و آبکش کنید
[ترجمه ترگمان]Slice shallot و saute با روغن داغ Takeand تخلیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finely slice the lemongrass, galangal, garlic, shallot, ginger and chili.
[ترجمه گوگل]علف لیمو، گالنگل، سیر، موسیر، زنجبیل و فلفل را ریز خرد کنید
[ترجمه ترگمان]برش Finely، lemongrass، سیر، سیر، زنجبیل و فلفل چیلی را برش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موسیر (اسم)
scallion, shallot

پیاز کوچک (اسم)
shallot

انگلیسی به انگلیسی

• plant from the onion family which produces an edible bulb; bulb of the shallot plant (used as food)
a shallot is a small, round vegetable that grows underground and is similar to an onion.

پیشنهاد کاربران

shallot = نوعی پیاز
shallot
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

( در افغانستان ) نوش پیاز

بپرس