مذبوحانه

/mazbuhAne/

مترادف مذبوحانه: بی ثمر، بی فایده، عبث، بیهوده

متضاد مذبوحانه: ثمربخش، مثمر

برابر پارسی: نافرجام

معنی انگلیسی:
desperate, forlorn, last-ditch, like a slaughtered animal, [fig.] passively, with

لغت نامه دهخدا

مذبوحانه. [ م َ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) حرکت مذبوحانه ؛ حرکتی از روی کمال نومیدی و بی اندک فایده ای. تلاشی بی نتیجه و مأیوسانه ، شبیه به حرکاتی که مرغ یا گوسفند بسمل در واپسین دقایق حیات می کند.

فرهنگ فارسی

حرکتی از روی کمال نومیدی و بی اندک فایده

پیشنهاد کاربران

در عربی به معنای سر بریده میباشد و در فارسی به معنای بیهوده همانند حیوان سر بریده
صفتdesperate
قیدdesperately

بی ثمر، بی فایده، بیهوده
بی سرانجام

بپرس