authentically

جمله های نمونه

1. Live authentically. Why would you continue to compromise something that's beautiful to create something that is fake. Steve Maraboli
[ترجمه گوگل]اصیل زندگی کن چرا باید به مصالحه چیزی زیبا ادامه دهید تا چیزی جعلی بسازید استیو مارابولی
[ترجمه ترگمان]اصالت و اصالت زندگی داشته باشید چرا شما به سازش دادن چیزی که زیبا است و مصنوعی بودن ادامه می دهید؟ استیو Maraboli
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The three women, each delightfully and authentically costumed, are at first startled by the others.
[ترجمه گوگل]این سه زن، که هر کدام لباس‌های دلپذیر و اصیل به تن دارند، در ابتدا از دیگران شگفت زده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این سه زن، که هر یک به طور عالی و authentically لباس می پوشیدند، در ابتدا از بقیه جا به جا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The plash of flowing water is authentically audible throughout this scene.
[ترجمه گوگل]هجوم آب روان در سراسر این صحنه کاملاً شنیدنی است
[ترجمه ترگمان]صدای پرش آب جاری در سراسر این صحنه قابل شنیدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The second critique is more authentically pluralistic.
[ترجمه گوگل]نقد دوم به طور اصیل تری تکثرگرایانه است
[ترجمه ترگمان]انتقاد دوم، more pluralistic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In other words, desires are authentically related to our very nature as human beings.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، امیال به طور واقعی با طبیعت ما به عنوان انسان مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، امیال به ماهیت بسیار ما به عنوان انسان در ارتباط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Chicago settings are authentically bleak and the plotting subtle and incisive.
[ترجمه گوگل]تنظیمات شیکاگو به طور واقعی تیره و تار و طرح ریزی ظریف و دقیق است
[ترجمه ترگمان]تنظیمات شیکاگو بسیار غم انگیز و طراحی زیرکانه و نافذ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When two people relate to each other authentically and humanly, God is the electricity that surges between them. Brene Brown
[ترجمه گوگل]وقتی دو نفر به طور اصیل و انسانی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، خدا برقی است که بین آنها موج می زند برن براون
[ترجمه ترگمان]وقتی که دو نفر به یکدیگر authentically و به صورت انسانی ارتباط برقرار می کنند، خداوند الکتریسیته است که بین آن ها جریان می یابد Brene براون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The restaurants are authentically Chinese, which means that when you order crispy duck web, you get deep-fried duck's feet – a somewhat chewy, flavourless experience.
[ترجمه گوگل]رستوران‌ها واقعاً چینی هستند، به این معنی که وقتی تار اردک ترد را سفارش می‌دهید، پای اردک سرخ‌شده را دریافت می‌کنید – تجربه‌ای تا حدودی جویدنی و بدون طعم
[ترجمه ترگمان]رستوران ها \"authentically چینی\" هستند، که به این معنی است که وقتی شما سفارش وب اردک را سفارش می دهید، پاهای اردک عمیق و کمی جویدنی و flavourless دریافت می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thus, without reference to anything authentically Gnostic, Voegelin claims that Nietzsche represents a "gnosis shut off" from transcendence.
[ترجمه گوگل]بنابراین، بدون ارجاع به هیچ چیز اصیل گنوسی، وگلین ادعا می کند که نیچه نمایانگر «عرفان بسته شده» از تعالی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بدون اشاره به هیچ چیز \"اصالت\"، \"Voegelin\" ادعا می کند که نیچه یک \"gnosis\" از تعالی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The enamel gives new brass an authentically tarnished finish.
[ترجمه گوگل]لعاب به برنج جدید یک پوشش اصیل لکه دار می دهد
[ترجمه ترگمان]مینا، برنج جدید و authentically را به رنگ تازه ای می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gina: And we should give him something 2 authentically Taiwanese.
[ترجمه گوگل]جینا: و ما باید 2 تایوانی واقعی به او بدهیم
[ترجمه ترگمان]جی نا: و ما باید چیزی ۲ تایوانی به او بدهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Having flourished in my own authentically kvetch way, I believe that we would be better off if we let everyone be themselves — positive, negative or even somewhere in-between.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که به روش واقعی خودم شکوفا شدم، معتقدم که اگر به همه اجازه دهیم خودشان باشند - مثبت، منفی یا حتی جایی در این بین، بهتر است
[ترجمه ترگمان]با این حال، من معتقدم که اگر به همه اجازه دهیم که خود - مثبت، منفی یا حتی در جایی بین آن ها باشند، بهتر است از اینجا برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The book authentically and intimately describes the small details of her daily life.
[ترجمه گوگل]کتاب به طور واقعی و صمیمانه جزئیات کوچک زندگی روزمره او را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]کتاب \"اصالت و intimately\" جزییات کوچک زندگی روزانه اش را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Consumers are increasingly interested in the authentically exotic tastes.
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان به طور فزاینده ای به طعم های عجیب و غریب اصیل علاقه مند هستند
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان به طور فزاینده ای به سلیقه و سلیقه عجیب و غریب علاقه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a reliable manner; in a genuine manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : authenticate
اسم ( noun ) : authentication / authenticity
صفت ( adjective ) : authentic
قید ( adverb ) : authentically
بطور اصیل
در فلسفه اگزیستانسیالیستی ) مطابق با روشی مناسب از زندگی، معنادار، هدفمند و مسئولانه از زندگی انسان
am I living authentically, in a way that embodies my personal values
آیا من به طور واقعی زندگی می کنم، به شکلی که تجسم ارزش های شخصی من باشد
با روراستی
در اصل
به درستی
با صحت
به طور موثقی
به طور قابل اعتمادی
صادقانه
مخلصانه
اصالتاً
واقعی

بپرس