نامه که وصل ما خبرش نبوذ به آب تر کن و به طاق بر بشلا (ابوالعباس ربنجی ) معنی واژه ای که در قسمت ضرب بیت قرار دارد برایم واضح نیست.
این مصرع اثر کدوم شاعره پارسیه و مفهوم دقیقش چیه؟ "بسیار بهار اید و بی ما گذرد"
کدام کلمه در بیت "مجاز" است ؟ وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور
کدام بيت رنگي از «طنز» دارد؟
وای آن دل که بدو از تو نشانی نرسد مرده آن تن که بدو مژده جانی نرسد سیه آن روز که بینور جمالت گذرد هیچ از مطبخ تو کاسه و خوانی نرسد وای آن دل که ز عشق تو در آتش نرود همچو زر خرج شود هیچ به کانی ن ...
منظور از «آيينه چيني» در بي؟ت زير چيست «از قضا، آيينه ي چيني شکست / خوب شد، اسباب خودبيني شکست»
هیج گویی سنگ را فردا بیا- ور نیایی من دهم بد را سزا؟- هیچ عاقل مر کلوخی را زند؟- هیچ با سنگ عتابی کس کند؟
نی، حریف هرکه از یاری برید- پرده هایش پرده های ما درید: نی چنان نواخت که موسیقی اش گوش ما را پاره کرد. هیچ جا ندیدم چنین ترجه ای کرده باشن. تو موسیقی چیزی به نام پرده داریم. یعنی پرده ی اول مجاز ...
هر کس که او دور ماند از اصل خویش- باز جوید روزگار وصل خویش: هر کس که اصل خود را گم کرد به دنبال خودش میگردد تا به آن برسد. خودی که در گذشته وجود داشته است. خودی که در دوره ای از زندگی وجود داشته است. این سوال رو پرسیدم چون کلمه روزگار اذیتم میکنه. آیا به همین معناست که گفتم؟