پرسش خود را بپرسید
٦ رأی
تیک ١ پاسخ
٦٩ بازدید

درونی ده که بیرون نبود از درد به بیرون و درون نبود ز تو فرد چنان دارم که تا پاینده باشم نه از جان بلکه از دل زنده باشم مرا در شعله‌های شوق خود نه چو خاکستر شوم بر باد در ده بهر چه آید درونم دار خرسند برون هم، زیور خرسندیم بند ✏ «امیرخسرو دهلوی»  

٣ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٥١ بازدید

منظور شاعر از "قاف ذوالجلال" چیه ؟ چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال بازگرد و جمله مرغان را مکش

٣ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧١ بازدید

همچو صیادی سوی اشکار شد گام آهو دید و بر آثار شد چندگاهش گام آهو در خورست بعد از آن خود ناف آهو رهبرست رفتن یک منزلی بر بوی ناف بهتر از صد منزل گام و طواف ✏ «مولوی»  

٣ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١٢ بازدید

تفسیر این شعر از سعدی چیه؟ هر که در خردیش ادب نکنند در بزرگی فلاح از او برخاست چوب تر را چنان که خواهی پیچ نشود خشک جز به آتش راست

٣ ماه پیش
٣ رأی
تیک ١ پاسخ
٤٢ بازدید

نام شاعر و نویسنده قرن دهم هجری که دیوان اشعار او شامل غزل‌ها و قصیده‌هاست چیست؟

٣ ماه پیش
٥ رأی
تیک ١ پاسخ
١٠٦ بازدید

بر دل تازه خیالان مخور از زخم زبان از ره نوسفران خار به مژگان بردار چشمه خون ز دل سنگ گشودن سهل است نامه درد مرا مهر ز عنوان بردار شاهی و عمر ابد هر دو به یک کس ندهند ای سکندر طمع از چشمه حیوان بردار از صدف تا کف خود بحر گشوده است ،ای ابر تخم اشگی بفشان، گوهر غلطان بردار از جگرسوختگان خشک گذشتن ستم است توشه آبله ای بهر مغیلان بردار ✏ «صائب تبریزی»  

٣ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٩ بازدید

کمترین کاریش هر روزست آن کو سه لشکر را کند این سو روان لشکری ز اصلاب سوی امهات بهر آن تا در رحم روید نبات لشکری ز ارحام سوی خاکدان تا ز نر و ماده پر گردد جهان لشکری از خاک زان سوی اجل تا ببیند هر کسی حسن عمل ✏ «مولوی»  

٣ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٣ بازدید

"شمع کافوری" کنایه از چیه؟   من که نور صدق می تابد ز گفتارم، چرا شمع کافوری نسوزد در شبستانم چو صبح؟

٣ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٤٣ بازدید