پرسش خود را بپرسید
١ رأی
٢ پاسخ
٥٣ بازدید

"محرمی خود دیگرست" در این بیت یعنی چی؟   پس زبان محرمی خود دیگرست همدلی از همزبانی بهترست

٣ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١٢ پاسخ
٢٨٦ بازدید
١٦,٠٠٠
تومان

بیت نکشیدیم شرابی به رخ تازه صبح سینه ای چاک نکردیم به اندازه صبح  به چه نکته‌ای اشاره دارد و چه ارتباطی با مفهوم صبح دارد؟    

٣ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٧٣ بازدید

سیل چون آمد به دریا بحر گشت دانه چون آمد به مزرع کشت گشت چون تعلق یافت نان با بوالبشر نان مرده زنده گشت و با خبر موم و هیزم چون فدای نار شد ذات ظلمانی او انوار شد سنگ سرمه چونک شد در دیدگان گشت بینایی شد آنجا دیدبان ای خنک آن مرد کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد وای آن زنده که با مرده نشست مرده گشت و زندگی از وی بجست ✏ «مولوی»  

٣ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
٧٣ بازدید

"جود" در این بیت :  آن یکی جودش گدا آرد پدید  و آن دگر بخشد گدایان را مزید یعنی چی؟

٣ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٩١ بازدید

در بیت "زنده کرده و معتق و دربان تو / این جهان و آن جهان بر خوان تو" چه آرایه‌هایی به کار رفته است؟

٣ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٣١٧ بازدید

در این زمانهٔ بی های‌و‌هویِ لال‌پرست خوشا به‌حال کلاغان قیل‌و‌قال‌پرست چگونه شرح دهم لحظه‌لحظهٔ خود را برای این همه ناباور خیال‌پرست؟ به شب‌نشینی خرچنگ‌های مردابی چگونه رقص کند ماهی زلال‌پرست؟ رسید ...

٣ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٥٣ بازدید

در بیت  "این سخن پایان ندارد مصطفی / عرضه کرد ایمان و پذرفت آن فتی"  چه نوع آرایه‌ای وجود دارد؟

٣ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٦ بازدید

دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت: آمدم، نعره مزن، جامه مدر، هیچ مگو گفتم: ای عشق! من از چیز دگر می ترسم گفت: آن چیز دگر نیست دگر، هیچ مگو مولانا

٣ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٧١ بازدید

دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت: آمدم، نعره مزن، جامه مدر، هیچ مگو گفتم: ای عشق! من از چیز دگر می ترسم گفت: آن چیز دگر نیست دگر، هیچ مگو مولانا

٣ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٩٧ بازدید

در بیان این سه کم جنبان لبت از ذهاب و از ذهب وز مذهبت کین سه را خصمست بسیار و عدو در کمینت ایستد چون داند او ✏ «مولوی»  

٣ ماه پیش