پرسش خود را بپرسید
١ رأی
٠ پاسخ
٤٣ بازدید
با پاسخ به این پرسش مدال نقره
برنز
دریافت کنید.

چونک کرخی کرخ او را شد حرس شد خلیفهٔ عشق و ربانی نفس وان شقیق از شق آن راه شگرف گشت او خورشید رای و تیز طرف ✏ «مولانا»  

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٦٠ بازدید

طالب زر گشته جمله پیر و خام لیک قلب از زر نداند چشم عام پرتوی بر قلب زن خالص ببین بی محک زر را مکن از ظن گزین گر محک داری گزین کن ور نه رو نزد دانا خویشتن را کن گرو یا محک باید میان جان خویش ور ندانی ره مرو تنها تو پیش ✏ «مولانا»  

٢ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٨١ بازدید

کز ضرورت هست مرداری مباح بس فسادی کز ضرورت شد صلاح دیر یابد صوفی آز از روزگار زان سبب صوفی بود بسیارخوار جز مگر آن صوفیی کز نور حق سیر خورد او فارغست از ننگ دق ✏ «مولانا»  

٢ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٣٧ بازدید

بیت  "مست میدانم ز مِی‌ دانم خراب / شیشه مشکن مست میدان را مکش"  به چه مفاهیمی از مستی و معنویت اشاره دارد و چگونه به تصویر کشیده شده است؟  

٢ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٣٨ بازدید

در  "گر فضولم من که مهمان توام / شرط نبود هیچ مهمان را مکش" مولانا به چه شیوه‌ای موضوع فروتنی و مهمان‌نوازی را بیان می‌کند؟  

٢ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٨ بازدید
٠ رأی
٠ پاسخ
٢٩ بازدید
با پاسخ به این پرسش مدال نقره
برنز
دریافت کنید.

مولانا در بیت  «باری تو از ارواحشان وز باده و اقداحشان»  به چه نوع مستی معنوی اشاره می‌کند و چگونه این مستی از ارواح و باده با حالت‌های عادی مستی متفاوت است؟

٢ ماه پیش
٦ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٨ بازدید

درونی ده که بیرون نبود از درد به بیرون و درون نبود ز تو فرد چنان دارم که تا پاینده باشم نه از جان بلکه از دل زنده باشم مرا در شعله‌های شوق خود نه چو خاکستر شوم بر باد در ده بهر چه آید درونم دار خرسند برون هم، زیور خرسندیم بند ✏ «امیرخسرو دهلوی»  

٢ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٦١ بازدید

همچو صیادی سوی اشکار شد گام آهو دید و بر آثار شد چندگاهش گام آهو در خورست بعد از آن خود ناف آهو رهبرست رفتن یک منزلی بر بوی ناف بهتر از صد منزل گام و طواف ✏ «مولوی»  

٢ ماه پیش