لطف کنید شعر صائب را معنی کنید
لطف کنید شعر صائب را معنی کنید:
گر درد طلب رهبر این قافله بودی
کی پای ترا پرده خواب آبله بودی؟
2
زود این ره خوابیده به انجام رسیدی
گر ناله شبگیر درین مرحله بودی
3
دل چاک نمی گشت ز فریاد جرس را
بیداری اگر در همه قافله بودی
4
شوق است درین وادی اگر راحله ای هست
در راه نمی ماندی اگر راحله بودی
5
می بود اگر مغز ترا پرده هوشی
آسوده ازین عالم پرمشغله بودی
6
از خون جگر کام کسی تلخ نگشتی
گر در خور این باده مرا حوصله بودی
7
دریای وجود از تو شدی مخزن گوهر
رزق تو اگر از کف پرآبله بودی
8
شیرازه جمعیتش از هم نگسستی
با بلبل ما غنچه اگر یکدله بودی
9
چون آب روان می گذرد عمر و تو غافل
ای وای درین قافله گر فاصله بودی
10
صائب سر زلف سخن از دخل حسودان
آشفته نشد تا تو درین سلسله بودی
١ پاسخ
شعر صائب تبریزی، شاعر بزرگ ایرانی، به زیبایی و عمق احساسات انسانی پرداخته است. بیایید هر یک از ابیات را به طور مختصر تفسیر کنیم:
1. **گر درد طلب رهبر این قافله بودی / کی پای ترا پرده خواب آبله بودی؟**
- در این بیت، شاعر میگوید اگر تو در جستجوی حقیقت و رهبری این قافله (زندگی) بودی، هرگز در خواب و غفلت نمیماندی.
2. **زود این ره خوابیده به انجام رسیدی / گر ناله شبگیر درین مرحله بودی**
- شاعر به این نکته اشاره میکند که اگر در این مسیر (زندگی) ناله و فریاد میزدی، زودتر به مقصد میرسیدی.
3. **دل چاک نمی گشت ز فریاد جرس را / بیداری اگر در همه قافله بودی**
- اگر در این قافله (زندگی) بیدار بودی، دل تو از فریاد جرس (صدای زنگ) نمیشکست و دچار درد نمیشدی.
4. **شوق است درین وادی اگر راحله ای هست / در راه نمی ماندی اگر راحله بودی**
- اگر شوق و اشتیاقی در این مسیر وجود داشته باشد، تو هرگز در راه نمیمانی و به جلو میروی.
5. **می بود اگر مغز ترا پرده هوشی / آسوده ازین عالم پرمشغله بودی**
- اگر تو هوشیار و آگاه بودی، از این دنیای پرمشغله و دردسر آسوده میبود.
6. **از خون جگر کام کسی تلخ نگشتی / گر در خور این باده مرا حوصله بودی**
- اگر تو حوصله و شکیبایی داشتی، هیچکس از تلخی زندگی و دردهایش نمینوشید.
7. **دریای وجود از تو شدی مخزن گوهر / رزق تو اگر از کف پرآبله بودی**
- اگر تو به عمق وجود خود پی میبردی، میتوانستی به گنجینهای از گوهرها دست یابی، حتی اگر در شرایط سختی بودی.
8. **شیرازه جمعیتش از هم نگسستی / با بلبل ما غنچه اگر یکدله بودی**
- اگر تو با بلبل ما همدل و یکدل بودی، هرگز جمعیت و دوستیها از هم نمیپاشید.
9. **چون آب روان می گذرد عمر و تو غافل / ای وای درین قافله گر فاصله بودی**
- عمر مانند آب روان میگذرد و اگر تو غافل باشی، در این قافله (زندگی) فاصله و دوری ایجاد میشود.
10. **صائب سر زلف سخن از دخل حسودان / آشفته نشد تا تو درین سلسله بودی**
- شاعر میگوید که سخن و شعر او از حسودان آسیب نمیبیند و آشفته نمیشود، تا زمانی که تو در این جمع و سلسله هستی.
این اشعار به نوعی به بیداری، آگاهی و تلاش در زندگی اشاره دارند و به ما یادآوری میکنند که باید در جستجوی حقیقت و ارزشها باشیم.