تعریف اصطلاح جامعه شناسی " Social Cohesion"
تعریف اصطلاح جامعه شناسی
" Social Cohesion"
٣ پاسخ
تعاریف متعدد و تا حدودی مورد مناقشه از اصطلاح انسجام اجتماعی وجود دارد. گستردگی، نیت و استفاده از این اصطلاح به شدت به این بستگی دارد که مخاطب یک جامعه سیاسی یا دانشگاهی است.
خودکشی امیل دورکیم (1897) نشانگر اولیه در ترسیم این مفهوم است. به گفته فونسسا، لوکوش و برازیر، دورکیم معتقد است که دو طرف یک «سکه» برای انسجام اجتماعی وجود دارد:
(۱) عدم وجود تضاد اجتماعی نهفته (هر تعارض مبتنی بر مثلاً ثروت، قومیت، نژاد و جنسیت) و (۲) وجود پیوندهای اجتماعی قوی (مانند جامعه مدنی، دموکراسی پاسخگو، و اجرای قانون بی طرف).
با فکر کردن به سخنان ویتلام ۷۵ سال بعد، روشن است که تفکر در مورد انسجام اجتماعی از طریق حضور و غیاب ادامه داشته است.
با خروج از دانشگاه، این اصطلاح با استقبال جامعه سیاستگذاری روبرو شده است، همانطور که مارکوس و کرپیچنکو در کمک خود به انسجام اجتماعی در استرالیا تأکید می کنند، «اولین تعریف انسجام اجتماعی به عنوان یک ابزار سیاست (بر خلاف مفهوم دانشگاهی) توسط جودیت ماکسول پیشنهاد شد:
انسجام اجتماعی شامل ایجاد ارزشهای مشترک و جوامع تفسیری، کاهش تفاوتها در ثروت و درآمد، و به طور کلی این امکان را به مردم میدهد که احساس کنند در یک شرکت مشترک مشغول به فعالیت هستند. آنها میدانند که دارای وجود چالشهای مشترک هستند چرا که اعضای یک جامعه هستند. ”
دیک استنلی در سال ۲۰۰۳ در مورد تجربه خود در شبکه تحقیقاتی انسجام اجتماعی دولت فدرال کانادا، انسجام اجتماعی را به عنوان "تمایل اعضای جامعه برای همکاری با یکدیگر به منظور بقا و شکوفایی" تعریف می کند. تعریف مختصر استنلی در تضاد با دیگرانی است که به دنبال دامنه وسیع تری برای انسجام اجتماعی هستند. به عنوان مثال، شورای اروپا انسجام اجتماعی را به عنوان «ظرفیت یک جامعه برای تضمین رفاه همه اعضایش، به حداقل رساندن اختلافات و اجتناب از به حاشیه راندن» تعریف می کند و در ادامه پنج ویژگی مرتبط را فهرست می کند.
OECD باز هم پا را فراتر گذاشته و میگوید: «جامعه منسجم برای رفاه همه اعضای خود کار میکند، با طرد و به حاشیه رانده شدن مبارزه میکند، احساس تعلق ایجاد میکند، اعتماد را ترویج میکند و به اعضای خود فرصت تحرک صعودی را ارائه میدهد».
در استرالیا تعامل محدودتری با این اصطلاح وجود دارد. برای مثال، تعداد کمی فوراً اختلاف ثروت و درآمد را در رابطه با انسجام اجتماعی در نظر می گیرند. در حالی که این موضوعات به طور رسمی از انسجام اجتماعی در استرالیا مستثنی نیستند، یک نگاه سریع به کتاب آکادمیک برتر در این زمینه، یوپ، نیوونهویسن، و انسجام اجتماعی داوسون در استرالیا، نشان می دهد که چگونه انسجام اجتماعی با جمعیت متنوع استرالیا مرتبط شده است.
این فصول به جامعه متنوع استرالیا، ازدواج بین قومیتی، رفتارهای فرهنگی و مذهبی مهاجران اخیر، شورشهای کرونولا، و تلاقی مهاجران و مؤسسات استرالیایی مانند آموزش، ورزش و رسانهها اشاره میکند.
آنچه انسجام اجتماعی نیست
برای مؤسسه تحقیقاتی بنیاد اسکانلون، باید مرزهایی برای انسجام اجتماعی وجود داشته باشد که چه چیزی را می تواند و چه چیزی را نمی تواند در بر گیرد.
انسجام اجتماعی مترادف با چندفرهنگی نیست. در حالی که برخی موارد مشابه وجود دارد، چندفرهنگی یک پروژه مدنی برای گرد هم آوردن مردم و ایجاد انسجام اجتماعی است. بنابراین انسجام اجتماعی مشارکت چندفرهنگی را رد نمی کند. به عنوان مثال، نظرسنجی انسجام اجتماعی نقشه برداری دریافته است که درک اصلی از چندفرهنگی استرالیا ایده «خیابان دو طرفه» برای مهاجران و شهروندان فعلی است. پیوند دادن این موضوع به درک عمیق تر از انسجام اجتماعی ممکن است برای تحقیقات آینده مناسب باشد.
برخی ممکن است انسجام اجتماعی را به معنای احساس همگنی، شکلی از وحدت سخت در نظر بگیرند. با این حال پیوندهای مشترک به طور خودکار به شباهت زبان، قومیت، مذهب یا سبک زندگی دلالت نمی کند. ارتقای انسجام اجتماعی تصوری مشتاقانه از شیوههای همگونسازی گذشته نیست.
* مرجع انگلیسی: 👇
https://scanloninstitute.org.au/research/mapping-social-cohesion/what-social-cohesion
انسجام اجتماعی زمانی نمایان میشود که مردم فارغ از هر گروه، جناح، طایفه، رنگ و نژاد و هر سلیقه و باور و تفکری، هنگام وقوع شوکها و بحرانها یا در زدن شانسها و فرصتها بهراحتی بتوانند با همدیگر کار و همکاری کنند و عواید و نتایج این همکاری پرفایده نصیب همگان شود. عدهای به جای انسجام اجتماعی از اصطلاح سرمایه اجتماعی استفاده میکنند که به معنای منابع و ارزشهای موجود در روابط فامیلی، شبکههای اجتماعی و سایر قالبهای ارتباط اجتماعی است و معمولا در سطح خرد تعریف میشود. اما انسجام اجتماعی در سطح کلان موضوعیت دارد؛ بهنحویکه اجزای تشکیلدهنده جامعه چنان به یکدیگر وصل میشوند که کلیت معنادار و موثری ایجاد میکنند؛ درنتیجه کاربرد انسجام اجتماعی بر سرمایه اجتماعی ترجیح دارد.
به معنی انسجام جمعی است ، چنانچه در جامعه ای همه در موردی از امور مملکت ، از روسا تا عوام الناس در آن امر انسجام داشته باشند میگویند
social cohesion