پرسش خود را بپرسید

معنی Throw در این جمله چی میشه؟

تاریخ
١ هفته پیش
بازدید
٤٤

The king’s son, the prince, decided to throw a fancy ball and invited every lady of the land to com

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

- برگزار کردن (یک مهمانی)

- ترتیب دادن (مراسمی)

- مهمانی دادن

- به پا داشتن

٢٢,٣٤٠
طلایی
٢٣
نقره‌ای
٤٥٥
برنزی
١٦٥
تاریخ
١ هفته پیش

بالماسکه  برگزار کنه!
بالماسکه ترتیب بده!

٢٤,٨٨٣
طلایی
١٠
نقره‌ای
٥٢٢
برنزی
٢٠٦
تاریخ
١ هفته پیش

throw a party :  مهمانی برگزار کردن

fancy ball : بالماسکه

پسر شاه، شاهزاده، تصمیم گرفت یه مهمونی بالماسکه برگزار کنه و همه بانوان آن سرزمین رو دعوت کرد

٤,٠٨٥
طلایی
٠
نقره‌ای
٤٢
برنزی
٣٨
تاریخ
١ هفته پیش

پاسخ شما