پرسش خود را بپرسید

معنی Throw در این جمله چی میشه؟

تاریخ
٦ ماه پیش
بازدید
٩١

The king’s son, the prince, decided to throw a fancy ball and invited every lady of the land to com

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

- برگزار کردن (یک مهمانی)

- ترتیب دادن (مراسمی)

- مهمانی دادن

- به پا داشتن

٤١,٨٣٦
طلایی
٥٢
نقره‌ای
٩٦٨
برنزی
٢٨٤
تاریخ
٦ ماه پیش

بالماسکه  برگزار کنه!
بالماسکه ترتیب بده!

٢٥,٩١٧
طلایی
١٠
نقره‌ای
٥٥٦
برنزی
٢١٧
تاریخ
٦ ماه پیش

throw a party :  مهمانی برگزار کردن

fancy ball : بالماسکه

پسر شاه، شاهزاده، تصمیم گرفت یه مهمونی بالماسکه برگزار کنه و همه بانوان آن سرزمین رو دعوت کرد

٤,٥٢٠
طلایی
٠
نقره‌ای
٤٢
برنزی
٤١
تاریخ
٦ ماه پیش

پاسخ شما