پرسش خود را بپرسید

معنی Throw در این جمله چی میشه؟

تاریخ
٤ ماه پیش
بازدید
٧٦

The king’s son, the prince, decided to throw a fancy ball and invited every lady of the land to com

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

- برگزار کردن (یک مهمانی)

- ترتیب دادن (مراسمی)

- مهمانی دادن

- به پا داشتن

٣٧,٣١٠
طلایی
٤٦
نقره‌ای
٨٦٨
برنزی
٢٥١
تاریخ
٤ ماه پیش

بالماسکه  برگزار کنه!
بالماسکه ترتیب بده!

٢٥,٦٤٩
طلایی
١٠
نقره‌ای
٥٣٦
برنزی
٢١٣
تاریخ
٤ ماه پیش

throw a party :  مهمانی برگزار کردن

fancy ball : بالماسکه

پسر شاه، شاهزاده، تصمیم گرفت یه مهمونی بالماسکه برگزار کنه و همه بانوان آن سرزمین رو دعوت کرد

٤,٣٢٢
طلایی
٠
نقره‌ای
٤٢
برنزی
٤١
تاریخ
٤ ماه پیش

پاسخ شما