پرسش خود را بپرسید

معنی to be all over someone like a blanket

تاریخ
١ هفته پیش
بازدید
١٩١

سلام دوستان 

این اصطلاح توی فارسی معادلی داره؟

My mother was all over me like a blanket.

منظورش اینه که  مادرش نظارت شدیدی روی زندگیش داره و توی کاراش دخالت می‌کنه.

٥٩١
طلایی
٠
نقره‌ای
١٢
برنزی
١٢

٤ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

چتر انداخته رو سرم.

سایه اش رو زندگی ام افتاده.

چسبیده به زندگی ام.

مثل سایه دنبالمه .

چهارچشمی مراقبمه.

١٣,١٧٨
طلایی
١
نقره‌ای
٧٤
برنزی
١٤٩
تاریخ
٦ روز پیش

مادرم چهارچشمی مراقبمه

٢٠
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٢
تاریخ
٦ روز پیش

مث بختک افتاده روش

١٩٢
طلایی
٠
نقره‌ای
١٨
برنزی
١٢
تاریخ
١ هفته پیش

برای این اصطلاح در فارسی می‌توان از تعابیری مثل "مادرم مثل سایه دنبال من بود" یا "مادرم مثل کنه به من چسبیده بود" استفاده کرد. این تعابیر نشان‌دهنده نظارت و دخالت شدید مادر در زندگی فرد است.

١,٦٨١
طلایی
٠
نقره‌ای
٣٧
برنزی
١٨
تاریخ
١ هفته پیش

پاسخ شما