پرسش خود را بپرسید
معنی to be all over someone like a blanket
١ سال پیش
٣٢٩
سلام دوستان
این اصطلاح توی فارسی معادلی داره؟
My mother was all over me like a blanket.
منظورش اینه که مادرش نظارت شدیدی روی زندگیش داره و توی کاراش دخالت میکنه.
١,٤٢٠
٠
٢٢
١٥
٤ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
چتر انداخته رو سرم.
سایه اش رو زندگی ام افتاده.
چسبیده به زندگی ام.
مثل سایه دنبالمه .
چهارچشمی مراقبمه.
١٨,٩١٢
١
١٩٠
٢٢٥
١ سال پیش
مادرم چهارچشمی مراقبمه
٣٧
٠
٠
٤
١ سال پیش
مث بختک افتاده روش
٩٢٢
٠
٦٦
٤٣
١ سال پیش
برای این اصطلاح در فارسی میتوان از تعابیری مثل "مادرم مثل سایه دنبال من بود" یا "مادرم مثل کنه به من چسبیده بود" استفاده کرد. این تعابیر نشاندهنده نظارت و دخالت شدید مادر در زندگی فرد است.
٤,٥٩٤
٢
٧٦
٣٥
١ سال پیش