پرسش خود را بپرسید

معنی to be all over someone like a blanket

تاریخ
١٠ ماه پیش
بازدید
٢٩٠

سلام دوستان 

این اصطلاح توی فارسی معادلی داره؟

My mother was all over me like a blanket.

منظورش اینه که  مادرش نظارت شدیدی روی زندگیش داره و توی کاراش دخالت می‌کنه.

١,٢٢٠
طلایی
٠
نقره‌ای
٢٢
برنزی
١٥

٤ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

چتر انداخته رو سرم.

سایه اش رو زندگی ام افتاده.

چسبیده به زندگی ام.

مثل سایه دنبالمه .

چهارچشمی مراقبمه.

١٧,٥٧٨
طلایی
١
نقره‌ای
١٣٦
برنزی
٢٠٣
تاریخ
١٠ ماه پیش

مادرم چهارچشمی مراقبمه

٢٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٤
تاریخ
١٠ ماه پیش

مث بختک افتاده روش

٧٣٢
طلایی
٠
نقره‌ای
٦٢
برنزی
٣٩
تاریخ
١٠ ماه پیش

برای این اصطلاح در فارسی می‌توان از تعابیری مثل "مادرم مثل سایه دنبال من بود" یا "مادرم مثل کنه به من چسبیده بود" استفاده کرد. این تعابیر نشان‌دهنده نظارت و دخالت شدید مادر در زندگی فرد است.

تاریخ
١٠ ماه پیش

پاسخ شما