پرسش خود را بپرسید
معنی to be all over someone like a blanket
٨ ماه پیش
٢٨٠
سلام دوستان
این اصطلاح توی فارسی معادلی داره؟
My mother was all over me like a blanket.
منظورش اینه که مادرش نظارت شدیدی روی زندگیش داره و توی کاراش دخالت میکنه.
١,١٠٥
٠
٢٠
١٥
٤ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
چتر انداخته رو سرم.
سایه اش رو زندگی ام افتاده.
چسبیده به زندگی ام.
مثل سایه دنبالمه .
چهارچشمی مراقبمه.
١٧,٠٠٣
١
١١٩
١٩٢
٨ ماه پیش
مادرم چهارچشمی مراقبمه
١٩
٠
٠
٤
٨ ماه پیش
مث بختک افتاده روش
٥٩٩
٠
٥٢
٣١
٨ ماه پیش
برای این اصطلاح در فارسی میتوان از تعابیری مثل "مادرم مثل سایه دنبال من بود" یا "مادرم مثل کنه به من چسبیده بود" استفاده کرد. این تعابیر نشاندهنده نظارت و دخالت شدید مادر در زندگی فرد است.
٣,٨٨٤
٢
٧٣
٢٩
٨ ماه پیش