پرسش خود را بپرسید
معنی to be all over someone like a blanket
١ سال پیش
٣٠٩
سلام دوستان
این اصطلاح توی فارسی معادلی داره؟
My mother was all over me like a blanket.
منظورش اینه که مادرش نظارت شدیدی روی زندگیش داره و توی کاراش دخالت میکنه.
١,٣٨٤
٠
٢٢
١٥
٤ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
چتر انداخته رو سرم.
سایه اش رو زندگی ام افتاده.
چسبیده به زندگی ام.
مثل سایه دنبالمه .
چهارچشمی مراقبمه.
١٨,٤٥٣
١
١٦٤
٢٢١
١ سال پیش
مادرم چهارچشمی مراقبمه
٢٧
٠
٠
٤
١ سال پیش
مث بختک افتاده روش
٨٧٤
٠
٦٦
٤٣
١ سال پیش
برای این اصطلاح در فارسی میتوان از تعابیری مثل "مادرم مثل سایه دنبال من بود" یا "مادرم مثل کنه به من چسبیده بود" استفاده کرد. این تعابیر نشاندهنده نظارت و دخالت شدید مادر در زندگی فرد است.
٤,٣٩٧
٢
٧٥
٣٣
١ سال پیش