دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٧٨٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٣,٧٧٠
لایک
لایک
٤١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٢٤٥
رتبه
رتبه در بپرس
٥٠١
لایک
لایک
١٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

برای اینکه وجه تشبیهش حفظ بشه، می شه ترجمه کرد: زغال گداخته مثال: it is passed around like a hot potato. مثل یک زغال گداخته دست به دست می شود.

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

در نوسان بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

متشنج شدن

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

برداشت یا نظر خود را درمورد موضوعی ارائه دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

برداشت یا نظر خود را درمورد موضوعی ارائه کردن

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

١ رأی
١ پاسخ
٧١ بازدید

سلام دوستان  معادل مصطلح و امروزی  wardrobe department  توی فارسی چی هست؟ بخشی هست که لباسای بازیگرا رو اونجا نگهداری می‌کنن.

٦ ماه پیش
٠ رأی
٤ پاسخ
٢٦٢ بازدید

سلام دوستان  این اصطلاح توی فارسی معادلی داره؟ My mother was all over me like a blanket. منظورش اینه که  مادرش نظارت شدیدی روی زندگیش داره و توی کاراش دخالت می‌کنه.

٧ ماه پیش
٤ رأی
٢ پاسخ
١٤٤١ بازدید

سلام دوستان🙋🏻‍♀️ توی انگلیسی بعضی از احساسات رو با رنگ بیان می‌کنن. مثل: - I feel blue - she saw red - I was green with envy توی فارسی هم چنین اصطلاحاتی داریم؟ ممنون میشم بهم بگین🙏🏻

١٠ ماه پیش

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
٣ پاسخ
٢١١ بازدید
چند گزینه‌ای

اخوان ثالث میفرماید: کاندران  بافضله ی موهوم مرغ دورپروازی، چار رکن هفت اقلیم خدا را در زمانی بر می آشوبند. مرغ دورپرواز کیست یا چیست؟

٣ ماه پیش
٠ رأی

فکر کنم صرفا یه تشبیه هست و یعنی با یک اتفاق خیلی کوچک و جزئی، زمین‌ و زمان بهم می‌ریزه.

٣ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٦٨ بازدید

Was her back straight or was it bent

٧ ماه پیش
١ رأی

صاف ایستاده بود یا خم شده بود؟

٧ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٤٢ بازدید

That didn’t take long

٧ ماه پیش
٢ رأی

خیلی طول نکشید.

٧ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٩٤ بازدید

Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired

٧ ماه پیش
١ رأی

چون ویک به تمرین عادت نداشت، زود خسته شد.

٧ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٢١ بازدید

اصطلاح  انگلیسی معادل  " بین بد و بدتر گیر کردن بین دو چیز که هر دو به یک اندازه خطرناکند"

٧ ماه پیش
٢ رأی

- Caught  between a rock and a hard place - on the horns of a dilemma - at a crossroads

٧ ماه پیش