معادل فارسی اصطلاح " To bring to book"
٣ پاسخ
توضیح: این اصطلاح یعنی به طور قانونی کسی را مجازات یا احضار کردن تا به دلیل اعمالش پاسخگو باشد یا کسی را بابت کاری که انجام داده مواخذه و بازخواست کنیم البته گاهی اوقات به معنای تنبیه کردن نیز هست.
معادل فارسی:مجازات کردن کسی
محاکمه و تنبیه کردن
دادرسی کردن و جزا دادن
پای حساب کشیدن
پای میز محاکمه کشیدن
مثال:
It was frustrating for the victims’ kin as the police and court failed to bring anyone to book for the crime.
این برای خویشاوندان قربانیان ناامیدکننده بود زیرا پلیس و دادگاه نتوانستند کسی را به خاطر جرم محاکمه کنند.
تحت تاثیر قرار دادن، استفاده کردن از، محاکمه و تنبیه کردن، دادرسی کردن و جزا دادن، پای حساب کشیدن، حسابرسی کردن، سرزنش کردن
https://abadis.ir/entofa/bring-to-book/Bring someone to book
یعنی :
بازجویی کردن.
تحقیق کردن پلیس از مظنوین و مجرمین درباره جرمی که انجام دادند.مجازات کردن.منبع:
https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/bring-someone-to-book