پرسش خود را بپرسید

معادل فارسی اصطلاح " To bring to book"

تاریخ
٧ ماه پیش
بازدید
٩٣

معادل فارسی اصطلاح

 " To bring to book"

٤,٣٣٨
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
٢٠٥

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

توضیح: این اصطلاح یعنی به طور قانونی کسی را مجازات یا احضار کردن تا به دلیل اعمالش  پاسخگو باشد یا کسی را بابت کاری که انجام داده مواخذه و بازخواست کنیم البته گاهی اوقات به معنای تنبیه کردن نیز هست.  

معادل فارسی:

مجازات کردن کسی

محاکمه و تنبیه کردن

دادرسی کردن و جزا دادن

پای حساب کشیدن

پای میز محاکمه کشیدن

مثال:

It was frustrating for the victims’ kin as the police and court failed to bring anyone to book for the crime.

این برای خویشاوندان قربانیان ناامید‌کننده بود زیرا پلیس و دادگاه نتوانستند کسی را به خاطر جرم محاکمه کنند.

١١,٩٠٧
طلایی
٩
نقره‌ای
١٨٤
برنزی
٦٨
تاریخ
٧ ماه پیش

تحت تاثیر قرار دادن، استفاده کردن از، محاکمه و تنبیه کردن، دادرسی کردن و جزا دادن، پای حساب کشیدن، حسابرسی کردن، سرزنش کردن

https://abadis.ir/entofa/bring-to-book/
١٤,٧٣٢
طلایی
٩
نقره‌ای
٥٠٣
برنزی
١٠٧
تاریخ
٧ ماه پیش

Bring someone to book 

یعنی :

 بازجویی کردن.

تحقیق کردن پلیس از مظنوین و مجرمین درباره جرمی که انجام دادند.مجازات کردن.

منبع:

https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/bring-someone-to-book

٢٤١,٠٥٩
طلایی
٨٥
نقره‌ای
١,١١٥
برنزی
١,٠٧٣
تاریخ
٧ ماه پیش

پاسخ شما