پرسش خود را بپرسید

ترجمه ی روان و غیر تحت الفظی

تاریخ
١ سال پیش
بازدید
١٢٤

معادل فارسی برای اصطلاح :

race against time

١,٦٢٨
طلایی
٢
نقره‌ای
٤
برنزی
٧٣

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

مفهوم:  تلاش برای به پایان رساندن کاری با وجود زمان اندک یا قبل از موعد مقرر 

معنی: مسابقه با زمان/کشتی با زمان /تقلا و کوشش کردن / بی وقفه کار کردن   

١٢,١٨٧
طلایی
٩
نقره‌ای
١٨٤
برنزی
٦٩
تاریخ
١ سال پیش

پاسخ شما