پرسش خود را بپرسید

ترجمه ی روان و غیر تحت الفظی

تاریخ
١ ماه پیش
بازدید
٥٦

معادل فارسی برای اصطلاح :

race against time

٥٤٤
طلایی
١
نقره‌ای
١
برنزی
١٢

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

مفهوم:  تلاش برای به پایان رساندن کاری با وجود زمان اندک یا قبل از موعد مقرر 

معنی: مسابقه با زمان/کشتی با زمان /تقلا و کوشش کردن / بی وقفه کار کردن   

٨,٥٧١
طلایی
٦
نقره‌ای
١٠٥
برنزی
٥٣
تاریخ
١ ماه پیش

پاسخ شما