پیشنهاد‌های نیما چوبین (٣٤٧)

بازدید
١,٠١٢
تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مواجه شدن/برخورد کردن/ روبرو شدن ( با کسی یا چیزی ) مثال؛ . . . Running into errors is common when we're programming مواجه شدن با خطاها هنگام برنامه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتمالا به معنی "شب در جایی ماندن" در دیباچه گلستان: شب را به بوستان با یکی از دوستان - اتفاق مبیت افتاد - ، موضعی خوش و خرّم و درختان درهم. گفتی که ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرسی نازنین پ. ن: هم چنین محمد !؛ )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Night owl, not ''Night owll"

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درسته، در انگلستان به جای napkin استفاده میشه، ولی امروزه در انگلستان هم جوان ترها بیشتر از napkin استفاده میکنن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

butthole و asshole در آمریکا استفاده می شه bumhole و arsehole در بریتانیا. و همگی به معنی سوراخ مقعد ( کون ) ، یا به بیان علمی منفذ ( سوراخ ) خروجی ( ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Lumbar Puncture ( در تکمیل توضیح خانم پویافر [جسارتن] ) سوراخ کردن کمر - با تزریق یک سوزن بین دو مهره در پایه ستون فقرات - برای کشیدن مایع _مغزی - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر توضیح بالا، برای بانداژ زخم انگشت در حالت کلی هم استفاده می شه، می تونه برای ثابت نگه داشتن بانداژ روی انگشت، جلوگیری از آلودگی پانسمان یا ع ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

آقای قرآن فازت چیه؟! اینجا جای ترویج تفکرات نیست، حتما باید همه جا منبر برین، مسجد و میخونه!! وا بده دیگه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خدمات یا رسیدگی که با رفتار، برخورد و مراقبت ویژه ای انجام شود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دستکاری یک موقعیت به گونه ای که به نظر برسد یک فرد بی گناه مرتکب جرم شده است ( به طوری که مجرم واقعی بتواند از سرزنش یا کشف اجتناب کند )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودبسندگی * خب در عین حال که ممکنه مفهومی نزدیک به - اعتمادبه نفس - یا - اتکا به خود - و . . . داشته باشه ولی مفهوم متفاوتی داره و . . . . خودبسند ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشت قدرتی و قوس دار که با دست عقبی زده می شه و از بالا به پائین روی حریف فرود میاد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

محسن خان جریان چیه؟!؟ چطوری هم رو به بالا هم پائین!! به چیزی، جایی، وضعیتی بستگی داره؟! یا مثلا یعنی یه دست بالا یه دست پایین؟؟ یا چی … روشن مون کن ؛ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بررسی بلندگوها ( اسپیکر ) Soundstage یا ( Speaker image ) منظور فضای سه بعدی تخیلی هست که به وسیله صداهای کیفیت بالا تولید شده در بلندگوهای استریو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بررسی بلندگوها ( اسپیکر ) Soundstage یا ( Speaker image ) منظور فضای سه بعدی تخیلی هست که به وسیله صداهای کیفیت بالا تولید شده در بلندگوهای استریو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام دیگر نمسیس، یکی از الهه های عدالت Adrasteia / Adrastaea

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه تست بر پایه آزمون تورینگ برای تشخیص انسان از ماشین ( آزمون تورینگ عمومی کاملاً خودکار برای تفکیک انسان و ماشین )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جناب حسینی حتماً منظورشون _غیررسمی و غیرادبی ( بی ادبانه ) _ هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Similar to Marathon just with Fucking; continuous sexual contact between a man and a woman. It's an event where a Guy and a Chick *get it on* ( Have ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افرادی که رابطه های بدون درگیری احساسی و عاطفی و کوتاه مدت دارن ( نیازمند اون هیجان برخوردهای عاشقانه جدید ) به اینا Player هم میگن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی مواقع هم به معنی استرس داشتن، عصبی یا هیجان زده بودن، قبل از یه رخداد پیش رو، یا به دلیل مصرف قهوه و دراگ ( مواد ) به کار میره. I was totally ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

البته SI یا همون �سیستم ببین المللی واحدها� دیگه استفادهاز پیشوندهاش رو ( . . . . Hecta, Kilo, Mega, Giga, . . . ) به شدت به توان های ۱۰ محدود می کنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ــ مُخْلِص: اخلاص کننده، خالص و پاک و بی ریا ــ مُخْلَص: خالص شده، نا آلوده و پاک شده ــ مَخْلَص: پناهگاه و محل رهایی، جای خلاص٬ جای فرار و گریز، ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Gal ( Girl ) Pal ( Friend, Buddy ) = GalPal Means: A female friend or Girlfriend

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

البته به این صورت اشتباهه، فقط به صورت جمع استفاده میشه: Sunshine and rainbowS

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روروک با کالسکه یه کوچولو ( ! ) فرق داره: روروک: ( go cart, rocker, ( scooter کالسکه: pram ( perambulator ) , baby carriage ( baby ( buggy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوگند؛ اون خطا خیلی رایج روخوانی - باگ مغزی - ، باعث شد symbAl / symbOl رو اشتباه کنی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فواصل خیلی زیاد، فاصله قابل توجه ( بهت آور، غیرقابل تصور )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

@محیا ببخشیدا؛ دار فانی خوندنی نیست، منظور همون - دنیا - ست، و برای مُردن میگن: با دار فانی وداع کرد / دار فانی را وداع گفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

رفع شدن مشکل، بی حساب شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک نوع بزکوهی چرنده با پوشش زبر ، سم های نوک تیز و شاخ های بلند که در تالاب ها، مناطق باتلاقی و دشت های سیلابی در جنوب آفریقا ( بوتسوانا، زامبیا، جنو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی را جذاب تر از آنچه در حقیقت هست، جلوه دادن Sex something up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

وقتی استفاده می کنیم که بخوایم به کسی اجازه استفاده از چیزی یا انجام کاری رو بدیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هرطور که دوست داری - هرجور میلته انجام کاری لذت بخش برای خود، اما نه کاری واجب و ضروری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

فردی ( چیزی ) که از دیگر اعضای یک گروه - به دلایلی مانند ویژکی های خاص، رفتار، عقاید یا اعمال مذهبی متفاوت - جدا می ماند. * Outlier Data : داده پرت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hang نه، Hang on معنی صبر کردن ( پافشاری کردن، ادامه دادن، مقاومت کردن و… ) می ده *ــخانم مهدویــ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی ــ هیچ ـــ شکی بهترین ترجمه رو سعیده نوشته: شـماتـت. دیگه دارم مطمئن می شم به آمار \ - اینجا نمی شه چندان اعتماد کرد! — آخه وقتی معادل به این خو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نظریه *هم زمانی* کـ . گـ . یونــگ رو خیلی ساده می شه این طور معنا کرد: وجود اتفاقات تصادفی معــنادار، وقتی که دو یا چند اتفاق به هم مربوط اند بدون ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانم افجه نمی دونم، مطمئن نیستم، محدود به ماجرا و مامراجویی عاطفی و احساسی میشه؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Beside حرف اضافه است که به معنای �نزدیک به� یا �کنار� است. Besides هم حرف اضافه ست به معنای �علاوه بر� یا �جدا از� است، و گاهی هم به عنوان یه قید به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

الی؛ “منتصب” فکر کنم درست تر باشه ؛ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حرف ندا ( Interjection ) و یه اصطلاح عامیانه بی ادبانه ست. برای ابراز مخالفت، تعجب یا ناباوری استفاده میشه، همراه با لحنی از بی اعتنایی، تنفر یا تحق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آقای طباطبایی عرض کردم وقتی همراه افعال to be بیاد ( am, is, are, … ) نقش وصفی داره، در مثال که گفتین حرف شما درسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خانم دکــــــــتر شیما هنرور نمی دونم در چه رشته ای دکترا دارین، ولی یقین دارم که تا حالا ۵ دقیقه هم با کسی دیالوگ و مباحثه علمی نداشتین، کسی که ۴تا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- احتمالا - آقای mh اینکه پیام فمنیسم رو در برابری فیزیکی و زور بازو و انجام کارای سخت برای زنان میدونی، و با این گزاره ردش میکنی، یعنی متأسفانه نه ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فهیمه؛ مطمئنم دچار خطای دید شدی، این کلمه Suffering ( رنج کشیدن ) رو Surfing ( گشت و گذار ، جستجو ) خوندی : ) این عبارت فکر نمی کنم درست باشه!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آقای طباطباییان - جسارتاً - used to میتونه به عنوان صفت یا فعل در جمله بیاد. در حالت صفت برای تعریف یه اسم استفاده میشه و به معنی �عادت داشتن�؛ و د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سارا، یه بار دیگه به کلمه دقت کنی، متوجه میشی که Spacial / Special رو با هم اشتباه گرفتی 👍

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

من که منظور آقای خیابانی رو متوجه نشدم، احساس می کنم اینجا یه کوچولو تنه به تنه جواد خان خیابانی زدن!😉

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رعیت داری یا پادرم داری یا سرف داری یا سرواژ ( به فرانسوی: Servage ) به موقعیت اجتماعی - اقتصادی روستاییان ناآزاد ( به انگلیسی: Serf ) در نظام های فئ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Miss Congeniality / Mr. Congeniality به کسی گفته می شود با رفتاری بسیار دوستانه و شخصیتی کامل - که می تواند برنده مسابقه ای برای داشتن بهترین شخصیت ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

آقای اشکانی: در مورد صفت؛ کامل. آشکار، صریح اگر قید باشه: بطور کامل، تماماً، یکباره، یهو، رک و به روشنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جذاب، وسوسه انگیز، فریبا ( فریبنده )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بلور میکنیم، فلوئنتلی باور میکنیم جناب شهابی!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان حاشیه توضیح آقای کتابدار: تو فیلم Godfather، یه جا �کِلِمِنزا� با بازی Richard Castellano میگه: ‘’Leave the Gun, Take the Cannoli’’

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به زبان عامیانه: ( در آمریکا 🇺🇸 ) به معنی تجربه عمیق یه لذت، به خصوص در روابط جنسی، به عبارتی یه ارگاسم عالی ( در بریتانیا 🇬🇧 ) در بریتانیا اما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

وقتی آخرش with باشه، معنی هم خونه شدن با کسی ( غیر خانواده ) رو میده I moved in with my girlfriend and found out …. .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

دوستان، ترجمه کردن چه ربطی به شعور و ادب و خانواده و … داره؟! کمی - فقط کمی - منطقی باشین، و به جای . . . . با یه دیدگاه درست و علمی، کار خیلی درستی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

همون قدر که جلال درست گفت، سرباز . . . . ، اشتباه گفت! به هر بازیکنی نمیگن، مطابق عکس بالا 🔼️ بازیکنی که نوبت ضربه زدنش هست رو میگن پ. ن: وقتی مد ...

پیشنهاد
٦

I. به جای something از کلماتی مثل …alot, much, etc میشه استفاده کرد. II. ازین اصطلاح استفاده می شه تا بگن چیزی امتیاز، برتری و یا مزیتی داره، که وقت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Sexira Alavi دوقلوهای غیرهمسان لزوماً جنسیت متفاوت ندارن، میشه جنسیت شون یکی هم باشه، چون از دو تخمک که جداگانه بارور شدن متولد میشن ( dizygotic ≠ mo ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

املای درست کلمه: Acknowledgement

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

و خب به دو صورت It’s big deal! It’s no big deal! که دیگه مشخصه حالت اول به معنی مهم بودن و حالت دوم بی اهمیتی چیزی برای گوینده است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تا اونجایی که می دونم؛ خب Big deal بدون شک یعنی �کار مهم یا با اهمیت، کار بزرگی کردن�، اما یه اصطلاح عامیانه است و با توجه به موقعیت و جمله، نشان از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( دست و پا چلفتی نباش ) در کاری خوب و ماهر بودن - She's no slouch at golf - بازی گلف او بد نیست.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه - نه چندان مؤدبانه - برای ابراز نارضایتی و شکایت از شرایط و اوضاع پیش رو ) این دیگه چه جهنمیه؟ لعنتی، چه وضعشه؟!

پیشنهاد

اون پسر چی سرش کرده؟ ( پوشیده؟ )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خیطی بالا آوردن، خرابکاری، بد انجام دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی بسکوئیت یا نان سفت که فقط با آب و آرد درست می شه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Feeling of control over actions and their consequences. احساس کنترل بر کنش ها و پیامدهای آنها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفنگی که گلوله کالیبر ۳۰ با مرمی جرم ۳۰ شلیک می کنه. بشکل ۳۰ - ۳۰ رایج تره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

داشتن عطر و طعم شدید و غنی ( مثلا در مورد شراب کابرنه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

علی آقا، تمجید از افرادی که در مورد هنر اظهارنظر می کنند، نیست؛ بلکه تعریف و تمجید از هنر و هنرمندها، توسط افرادی که برای نقد و تعریف از کارهای هنری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح عامیانه ( و بی ادبانه ) برای اشاره به آلت مردانه ( به نظرم �دسته خر� شاید معادل خوبی باشه براش )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه اصطلاح سکسی هم هست: هر جور عمل جنسی و سکسی که شامل ادرار و ادرار کردن باشه / تحریک جنسی با ادرار یا ادرار کردن در سکس !!! o:

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

ترجمه نوید درست تره، مرسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودارضایی با تحریک کلیتوریس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر سفری به دلیل دوری از خطر و آسیب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قسر دررفتن، جان سالم به در بردن ـــ فکر کنم این جوری بهتره ( با S جمع آخرش ) : Out of the woods

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Out of the woods

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با اجازه خودم ( کاری را انجام دادن ) بدون اجازه یا تأیید کسی کاری کردن ( کاری که انجامش یا عواقب انجامش به دیگری مربوطه ) مثلاً وقتی کارت بانکی دوس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

- کسی که در ازای دریافت پول، برای آدمکشی استخدام می شود. - قاتل قراردادی - کسی که برای پول آدم می کشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی عصبانی شدن، خشمگین شدن و به تندی واکنش نشان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نظرم "روشنک" بهترین توضیح رو داده حواسمون باشه که “used to do something “ رو با “ get/be used to do something” قاطی نکنیم، بعد حالت اول همیشه باید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرشورترین، شهوانی ترین، تحریک آمیزترین ( informal )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کجا بودی؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی اصلی: کسی رو تنبیه یا سرزنش کردن اما معنی عامیانه اش ( slang ) : یعنی با کسی رابطه جنسی داشتن ( سکس )

پیشنهاد
٠

فریماه، مرسی واسه ترجمه هات - کامنت هات - بیشترشون خیلی خوبن 👍

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بله درسته، یقیناً معنی گربه هم میده، اصلاً در واقع معنی اولیه این کلمه همون گربه ( یا شاید حیوون خونگی بوده ) ولی خب بعضی کلمات در طول زمان معنی های ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یک تلسکوپ هم به همین نام هست، البته به عنوان به سرنام یا همون “Acronym ” SOAR Telescope: Southern Observatory Astrophysical Research رصدخانه جنوبیِ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان کمی اشتباه کردن: keep an eye out: To watch for, look for, or search for. To remain vigilant or carefully watchful ( for something or someone ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان کمی اشتباه کردن: keep an eye out: To watch for, look for, or search for. To remain vigilant or carefully watchful ( for something or someone ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کش و قوس دادن - به بدن - ( مثل وقتی از خواب بیدار میشیم و بدن مون رو کش و قوس میدیم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

لاابالی گری، لاقیدی ( بی قیدی ) ، بی بندوباری، بی توجهی و بی خیالینسبت به پبامدهی عمل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به پلاکی ( پلاک ماشین ) میگن که حروف و شماره های اون رو خود دارنده انتخاب کرده و تصادفی نیست. پ. ن: جالبه بدونین روان شناس ها به این نتیجه رسیدند ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چه بد ( شد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاداب و تندرست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شنگول و سرکیف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

برای اشاره به کسی که حواسش پرته و غرق رویا خیال بافی به اصطلاح تو جمع نیست!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

To buy something that is worthless or of much less value than one was led to believe. E. g: Considering how often that car breaks down, I think I b ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به شدت عاشق شدن To be in love with someone very much; hopelessly smitten.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( به آلمانی: Fagott ) از سازهای بادی چوبی دوزبانه ای ( دو قمیشی ) است. صدای این ساز در ناحیهٔ باس است. اصول ساختمان آن مانند کلارینت است. طول لولهٔ آ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) / Gay همجنسگرا ( مرد ) / Bisexual دارای کشش جنسی به همجنس خود و جنس مقابل / Transgender تراجنسیتی ( دارای هویت جن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Bank ( Banking ) Interest به معنی بهره بانکی یا سود بانکی، "صاحب بانک" درست نیست!!!

پیشنهاد
٠

کسی را به شدت ناامید کردن خنجر به قلب کسی زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خریدن چیزی که بی ارزش است، یا ارزش بسیار کمتری نسبت به چیزی که فروشنده وانمود می کنه، دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

knockers Vulgar Slang A woman's breasts. ( اصطلاح عامیانه ناپسند ) سینه ٔٔ زنان _ پستان - ممه - بانوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

خیلی احمق / احمقی که تلاش می کنه هوشمندانه رفتار کنه و یه معنی عجیب دیگه هم میده 😐 : دستمال کاغذی آغشته به منی حاصل از خودارضایی های - همراه با خشم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

انجام سکس دهانی ( فرقی نداره مرد یا زن انجام بده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

صندلی تاشو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دل رحم، دلسوز، دل نازک و ترحم کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ایولAnes بهترین و کامل ترین مثالی که برای epiphany میشه زد همینه، درست اون لحظه ای که با دیدنش یا به یاد آوردنش یه چیزی انگار درون آدم جرقه میزنه، او ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

جناب رضوی یه سؤال پیش میاد بنابر تعریف شما، چطور بفهمیم اموات خدابیامرز به بهشت میرن یا جهنم، احیانا ارتباطی با دیار باقی و ملک الموت یا نکیر و منکر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

کمابیش معادل: ( ضربه ) سرضرب والی ( Volley ) یعنی، زدن توپ قبل از تماس با زمین، که سرضرب ترجمه میشه ( درست یا غلط ) ، Drop Kick ضربه به توپ چند لحظه ...

پیشنهاد

در حقیقت بیشتر آثار علمی پیشینیان ما به زبان عربی نیست !!!! چرا باید اینجوری باشه آخه، با چه منطقی؟!! تقریباً تمام نوشته های علمی ایرانیان پیش از اسل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

نوعی پشم نرم و مرغوب که زیر موهای خارجی بز رشد می کنند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آقای قریشی عبارت مدنظر شما Sneak PEEK هست نه Sneak PEAK Peek: نگاه زیرچشمی Peak: اوج، رأس، قله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اخم کردن، چین به ابروها انداختن، سگرمه درهم کشیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

احتمالاً، اشاره به نوعی فعالیت جنسی دارد که در آن دخول اتفاق نمیوفته و . . . . . ْ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Fill in on به معنی "کسی را در جریان یک موضوع پنهان/اضافی گذاشتن" I’m filling your mother in on your secret activities

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه - برای چیزی که اسم آن به یادمان نمی آید ) فلان چیز - چیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

( حرف ) از زیر زبان کسی کشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( کسی یا کاری را ) پیچوندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

قهوه ای تیره، معمولا برای اشاره به پوست برنزه شده استفاده میشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

میلاد جان به نمایندگی از تمام کاربرهای آبادیس، دکتر آریان پور و اساتید آکسفورد بهت تبریک میگم و ممنونم ازت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

هوش و ذکاوت - "جاسوسی" هم معنی میده

پیشنهاد

حداقل قبل از اینکه بگی ( حرف بزنی ) یه بوس بده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

To Assal: تا اونجایی که می دونم Troll's Breath برند یه ماده پاک کننده قوی ـه، ( فکر کنم برای سطوح فلزی باشه ) که به خاطر بوی خیلی بدی که داره بهش "ن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پیشوندی به معنای پنج یا پنج تایی، مثل: پنج تایی، پنج برابر، پنج قلو، تبدیل به پنج کردن : Quintuple

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

دورهٔ این کارا ( این حرفا ) گذشته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاهش تولید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Quiet درست میگه If someone has stars in their eyes, they are very hopeful and excited about things which they expect to happen to them in the future ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسید تتراهیدروکانابینول اسید ( THCA ) Tetrahydrocannabinol Carboxylic Acid تتراهیدروکانابینولیک اسید ( THCA ) ، پیش ساز تتراهیدروکانابینول ( THC ) ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Tetra Hydro Cannabinol ( psychoactive compound in marijuana ) گیاه شاهدانه حاوی مقادیر فراوانی از نوعی ترکیب شیمیایی به نام کانابینوئید است. دانشمند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

امروزه این عبارت در انگلیسی توهین آمیزه و بار منفی داره، و به جاش از Native American Tribes / Native American استفاده میکنن، بهتره ما هم در فارسی به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شکل جمع کلمه Chiefs, کلمه ای نه چندان محترمانه برای اشاره به بومیان آمریکا ( سرخ پوست، همین کلمه سرخ پوست در انگلیسی Redskin الان عبارت توهین آمیزی ت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

شبیه کسی - یا چیزی - بودن ( بویژه افراد یا اشیاء شناخته شده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیروی ( تقلید ) کورکورانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

البته کمی بعد از ناز و نوازش، یا در واقع ناز و نوازش اندام تناسلی، لمس و تحریک اندام جنسی ( چندان مودبانه نیست )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خوشی، خوشحالی، طربناک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

عکس برای دوستانی که مخالفت کردن ( دیس لایک دادن ) ، شماره شش در عکس از دیکشنری وبستر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در فعالیت جنسی بین دو مرد، به شخص غالب و فاعل اشاره داره.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

مخفف کلمه Cisgender، افرادی که هویت جنسی یکسان با جنسیت هنگام تولدشان دارند. متضاد واژه تراجنسی یا Transgender

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

طومارهایی مربوط به حدود ۱۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تا ۷۰ سال پس از میلاد، که در غارهایی بالای دریای مرده ( بَحْر المِیِّت ) یافت شد و حاوی کتاب مقدس و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه ای روسی که وارد ادبیات کافه ها و مشروب فروشی ها در ایران شد و به معنی یک گیلاس ( شات ) مشروب - بیشتر ودکا - است، که برابر ۱۲۵ میلی لیتر یا یک چه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ژست ( فرانسوی ) ، حرکت و جنبش تن عموماً و دست خصوصاً گاه سخن گفتن و اشاره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

اصطلاحی تحقیرآمیز و بی ادبانه به معنای: دانشجوی ترم پایین، دانشجوی سال اولی ( تازه وارد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Thank God It's Friday اصطلاحا: هفته تموم شد بالاخره / تعطیلات آخر هفته ست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شبح وار، در سایه، زیرزیرکی و مخفیانه، انجام عملی در تاریکی و سایه بصورت مخفیانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مگه دستم بهت نرسه!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نقل به مضمون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

منتسب به او، مربوط به او، وابسته به او

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تقریبا معادل: از خر شیطون پایین آمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( در اصطلاح عامیانه ) توالت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توضیح بالا ( نفر قبلی: موسی ) معنی این عبارته: Make a career out of ( doing ) something: to do something regularly, often something wrong or silly, ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

هم خوابگی ( بدون عشق و احساس - بطور مجاز و اصطلاح ) ، سکس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رزومه - آنچه کسی برای شناساندن پیشینۀ کاریِ خود ارائه می دهد ( می گوید یا می نویسد ) - شرح سوابق، مشخصات و سوابق حرفه ای شخص، تاریخچه مختصر تحصیلی و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرسش و پاسخ Question and Answer

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم چران، نظرباز ( مردی که از روی هوس به زنان و دختران نظر کند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تیرانداز ماهر، تک تیرانداز، نشانچی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرکت کننده در مسابقات ورزشی بیاتلون ( ورزش دوگانه، تیراندازی در حال اسکی کردن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قورقور قورباغه 🗯🐸

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازگویی سواستفاده جنسی، مخصوصا در رسانه درمورد شخصی معروف ( بیشتر به منظور تحقیر ) ، بازگویی رسوایی جنسی افراد مشهور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اقدامی خیانت آمیز ( بویژه خیانت کردن درحال نقش دوستی بازی کردن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) خر پول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه گیری به سمت هدف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

زبردستانه، ماهرانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

لباس کار دوبنده ( پیشبندی ) بیشتر؛ در حالت مفرد به نوعی پارچه - کتان زبر و نامرغوب - اشاره می کند و در حالت جمع به معنی لباس کار سرهمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

طلبه چیزی بودن، خاطرخواه - چیزی یا کسی - بودن ( عامیانه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیرعمدی - کاری کردن - ، عامل اتفاق رویدادی بدون قصد

پیشنهاد
٠

به دلیل سهل انگاری موجب مرگ کسی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

درختی که با تکنیک های خاصی کوچک نگه داشته شده و فرم دهی می شود. این هنر از چین آغاز شده و در ژاپن تکامل یافت.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برداشت بافت مردهٔ پوست از جراحت - ناشی از - سوختگی به منظور آماده سازی پایه مناسب برای پیوند پوست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اتلاف وقت، آب در هاون کوبیدن، کار عبث و بیهوده انجام دادن ( مثل شمع روشن کردن در روشنایی روز )

پیشنهاد
٥

مشابه این ضرب المثل: از خروس خون تا بوق سگ - کارکردن -

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اسراف، برباد دادن، تلف کردن ( در مورد پول یا . . . . ) ولخرجی، هدر دادن، حرام کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱۰ به توان گوگول پلکس*، ده به توان ده به توان ده به توان صد، عدد یک و ده هزار صفر جلوی آن *گوگول پلکس: ده به توان گوگول**، ده به توان ده به توان صد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بدون آینده یا جای پیشرفت، عامیانه: قوی و خشن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه ( تابلو ) رعایت حق تقدم

پیشنهاد
١

فرزند خارج از ازدواج، متولد از پدر و مادر ازدواج نکرده ( حرام زاده )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

متولد شده، رشد کرده و تحصیل کرده در یک مکان ( یا طبقه اجتماعی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

رفت وبرگشت، رفت وآمد، تردد، آمدوشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قرص ( آبنبات ) مکیدنی گلودرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تبدیل توالت فرنگی ( ایرانی به فرنگی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

شیر خشک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

A very great Vagina - مهبل ( آلت تناسلی ماده ) بسیار خوب یک کُس عالی :|

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

واژن، مهبل، کُس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی کودکانه برای اشاره به آلت تناسلی ماده، کلمه برای اشاره به کُس به کودکان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی برای آلت جنسی زنان، کُس - همچنین Punani

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

رقص جامائیکایی - اصطلاحاً : مهبل، آلت جنسی ماده، کُس، سکس کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قسر دررفتن چندان ترجمه مناسبی نیست به نظرم، شاید �دم به تله ندادن� بهتر باشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مرده، هر چیزی که دفن شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سنگ تمام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

آخرین بخش ( حلقه ) جهنم، که اشاره می کند به کتاب "دوزخ" اثر مشهور �دانته آلیگری�. در کتاب دانته به جهنم سفر می کند و میفهمد که جهنم هفت بخش یا حلقه م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

آخرین طبقه بهشت ( بیش تر در اسلام و یهودیت ) ، جایی که خدا و فرشتگان عالی رتبه ساکن اند. نهایت خوش بختی و سعادت مندی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آمیزش. سکس، رابطه جنسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

The result of chance rather than something you can control : شانسی و خارج از کنترل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

SAN: Save Area Network شبکه فرعی از دستگاه های ذخیره سازی مشترک که به گونه ای تنظیم شده اند تا همه دیسک های ذخیره سازی برای شبکه های *LAN یا **WAN در ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

SAN: Save Area Network شبکه فرعی از دستگاه های ذخیره سازی مشترک که به گونه ای تنظیم شده اند تا همه دیسک های ذخیره سازی برای شبکه های *LAN یا **WAN در ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

صدای حاصل از حرکت زبان بین لب های فشرده، به قصد تمسخر یا شوخی _ شیشکی بستن ( عامیانه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدایی که هنگام خروج هوا از مجرای بینی ( بینی گرفته ) ایجاد می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تخریب شده توسط بمباران ( در مورد شهر یا ساختمان ) ترک محل بعلت بمباران ( در مورد شخص )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترک کردن - جایی - به اجبار و ناخواسته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سامانه بارگیری و تخلیه بار کشتی، که بار توسط سکو ( سکو متحرک ) جابه جا می شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سامانه بارگیری و تخلیه بار کشتی، که بار توسط سکو ( سکو متحرک ) جابه جا می شود

پیشنهاد
١

سست عنصر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سراسر هوشیار ( در مقابل مستی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازگرداندن نظم، اصلاح روند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مصمم بودن و پایداری کردن ( با وجود ناملایمات و شکست ها )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ظلم و تعدی کردن به، بدجنسی و بدرفتاری کردن با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

سربه سر کسی گذاشتن ( که شاید منجر به خشم یا خشونت شود ) ، ور رفتن ( انگولک کردن ) چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

to drink more ( alcohol ) than : بیشتر نوشیدن از . . . ( به ویژه در مورد الکل ) مثال: Looks like you can outdrink me. انگار بیشتر از من مشروب می خو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

نام یکی از گروه های آموزشی مدرسه �هاگوارتز� ( مدرسه جادوگری داستان های هری پاتر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Quick Security Setup رجوع شود به: WPS

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

هول شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

رو که نیست!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

دست به هر کاری زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

رو که نیست!

پیشنهاد
٢١

هرچقدر پول بدی آش می خوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواه ناخواه ( چه بخواهی چه نخواهی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در رفتن ( ترک کردن مکانی ) / to leave

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در رفتن ( ترک کردن مکانی ) / to leave

پیشنهاد
١

مگه آدم قحطیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

دسته گل به آب دادن

پیشنهاد
٠

کلاه خود را قاضی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تبعیض نژادی قانونی علیه امریکایی های افریقایی تبار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

آتشی با شعله و اخگر بزرگ و حرارت زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی باهوش، خیلی تیز ( هشیار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( در انجام کاری ) ماهر، زبردست، خبره _ کاردان، کارآمد _ اصطلاحاً: این کاره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدت خیلی زیادی، پیش از اون چه بتوان بخاطر سپرد ( به یاد آورد ) ( به اصطلاح خودمانی ) عهد قجر، عهد عتیق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دردناک و دردآور، بشدت و به سختی، مضر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زیرنویس، نوشته هایی که زیر تصویر - در تلویزیون، سینما یا . . . - که یا برای استفاده ناشنوایان است یا ترجمه زبان فیلم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

دخل و خرج برابر، برابری درآمد و هزینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیویورکی ( اهل نیویورک آمریکا 🇺🇸 )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلوار بدقواره که زانو انداخته ( قسمت زانو و پشت زانو چین و چروک خورده )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

لباس نسبتاً گشاد و بد قواره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در مورد پارچه یا لباس: چروک، چین خورده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مخفف: اعلی حضرت همایونی His Imperial Majesty

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

برای رضایت خدا ( محض رضای خدا ) ، برای هدفی مقدس

پیشنهاد
٣

همون ضرب المثل "با یک گل بهتر نمیشه"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به موقع، سر وقت، کمک رسیده در وقت نیاز ( تقریبا نوش دارو خودمون اما قبل مرگ سهراب! ) / چیزی که انتظارش را نداریم اما به موقع رخ میدهد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

وجدان پاک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

چیزی که دیگه وجود نداره یا مثل قبل معروف ( محبوب ) نیست، از سر زبان افتاده😐

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

عادت کردن به چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

موفق باشی، شانس همراهت، شانس یارت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

قدیمی، منسوخ، دیگر زیاد استفاده نمی شود / ( در مورد شخص ) بی مصرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بعد از سکس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوعی مشروب برای قبل غذا، ترکیبی از شراب سفید و مشروب انگور ( عرق کشمش )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کیفیت، توانایی یا شخصی که بتازگی ( اخیراً ) آن را یافته باشید / چیزی که اخیراً کشف کردید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پرستاری از کودک، شیر دادن به بچه 🍼

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دارای هرگونه گرایش جنسی، همجنسگرا، دگرجنسگرا و . . . . به عبارتی اعتقادی به جنسیت ( نر، ماده یا . . . ) ندارند و تفاوتی برای همجنسگرایی و دکرجنسگرای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اثر هنری و خلاقانه که در آن ایده ها و اطلاعات از راه تصاویر و نوشته ها انتقال داده می شوند. تصاویر فکاهی یا داستان های مصور: یک راه واسط برای انتقا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

جمع و جور کردن ( رسیدگی کردن ) Pull yourself together: خودت رو جمع و جور کن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از طیف های ( سایه های ) رنگ آبی، RGB: 79/151/163

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

برخاسته از نیت های خوب یا خیرخواهانه، معمولاً با نتایج ناگوار / تصمیم، عمل یا نظری از روی مهربانی و با نیت کمک، اما نا موفق و با نتایج ناگوار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مبنای تفکر، زیربنای فکری ( جَمع: مبانی فکری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سندرم مونشهاوزن ( مونچهاوزن ) : خودبیمارانگاری یا هیپوکندریا ( Hypochondriasis ) : اختلالی که فرد به منظور بستری شدن در بیمارستان یا قرار گرفتن تحت م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

خودبیمارانگاری یا هیپوکندریا ( Hypochondriasis ) : اختلالی که فرد به منظور بستری شدن در بیمارستان یا قرار گرفتن تحت معالجه و آزمایشات پزشکی، وانمود ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در نظر گرفتن کسی به عنوان کاندید برای چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی یا چیزی را نزدیک یا - از نظر فیزیکی - دردسترس نگه داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ناتوانی در تمرکز و تصمیم گیری به دلیل کهولت سن ( پیری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم نچسب و حوصله سر بر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دورهمی یا اجتماعی کنسل کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

جوک بی مزه، جوک ( طنز ) انگلیسی ( اصطلاح عامیانه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازی کنسل کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تیغ، لبه یا هر چیزی که تیز و بُرنده نباشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخفف: نقطه تعادل ( Point of Equilibrium )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مالیدن اندام جنسی توسط دو زن، طبق زنی، قیچی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مالیدن به چیزی یا کسی به منظور لذت جنسی، دو مرد اندام جنسی شان را به هم بمالند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

پا جای پای کسی گذاشتن، از پی رد پای کسی رفتن، عقبگرد کوتاه آمدن ( از تصمیم یا عقیده خود )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گردن درازی یا سرک کشیدن ( برای فضولی و دید زدن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاحات فنی تخصصی و مرتبط با تکنولوژی های پیشرفته، که فهم آن - برای عموم - دشوار است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مدت طولانی تر، زمان بیشتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دل بخواه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریختن ترس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خواب دیدی خیر باشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

زانوی غم بغل کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خدمتت میرسم، به حسابت میرسم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

احترام خودت را نگهدار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشم چرانی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاخ بازی درآوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دلخوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رابطه داشتن با یک خانم ( رابطه جنسی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک برنامه، فیلم یا گروهی که شامل تعداد زیادی ستاره و افراد مشهور باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

موز یکی که از میکس چند آهنگ تشکیل شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

اصطلاحی در پوکر؛ زمانی که یک بازیکن می خواهد تمام موجودی - ژتون ها - خود را در یک دست شرط ببندد، استفاده می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قهوه: در دهه ۱۸۰۰ که قهوه ☕️ معروف و محبوب شد، منبع اصلی آن جزیره ای در اندونزی 🇮🇩 بود به نام "جاوا"، بنابراین طبیعی است که یک لیوان قهوه به "جاوا" ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاحی عامیانه برای قهوه خانه ( Coffee Shop ) احتمالا به خاطر وجودکافه های زیادی به این نام در امریکا - که زنجیره ای هم نیستند - رایج شده است. *رج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بد ذات، زنازاده، حرامی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نام بردن یا تقدیر از شرکت کننده در مسابقه یا رقابتی که مقام نیاورده ولی کیفیت بالا و شایسته ای داشته. مثل همون لوح تقدیر جشنواره سینمای خودمون، نفر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقدار خیلی کم پول، چندرغاز ( شندرقاز ) ، پول سیاه، پاپاسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

برتری و مزیت یافتن نسبت به کسی، بویژه با عمل و کنش های سریع و زودهنگام: فرصت برتری یافتن / اشاره به نشانه گرفتن اسلحه سمت کسی، قبل از - نشانه گرفتن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شلیک مرگبار، شلیک برای کشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقت تلف کردن ( هدر دادن ) ، بیکار و بی هدف مشغول بودن عامیانه: ول چرخیدن، وقت کشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دخالت کردن، بازیچه قراردادن، تاثیر گذاشتن ( بیشتر با پسوند out: futzing out )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سکس داشتن ( با کسی ) در بیسبال: تعقیب و گرفتن توپ پرتاب شده - در هوا -

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

روی هم ریختن ( با کسی ) ، رابطه - سکس - داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

دگرگون شده، تغییر یافته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٠

مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) / Gay همجنسگرا ( مرد ) / Bisexual دارای کشش جنسی به همجنس خود و جنس مقابل / Transgender تراجنسیتی ( دارای هویت جن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١٢

مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) / Gay همجنسگرا ( مرد ) / Bisexual دارای کشش جنسی به همجنس خود و جنس مقابل / Transgender تراجنسیتی ( دارای هویت جن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه همبند ( فقط در ترکیب با کلمه دیگر استفاده می شود و معنا دارد؛ پسوند و پیشوند ) اشاره دارد به رویا و خواب، مربوط به رویا و رویا دیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فراموش کردم، یادم رفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گاهی میتونه به معنای نزدیک هم استفاده بشه Warmer: نزدیک تر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩٦

گوش کردن به آهنگ ( یا هر فایل صوتی ) یا دیدن فیلم مستقیما از اینترنت به جای دانلود ( بارگیری ) و ذخیره کردن شون.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

تیره پوست، سیه چرده، سیاه سوخته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

ماده ای مرطوب یا چسبناک و کثیف خارجی، بخصوص مردمان آسیای شرقی، چشم بادامی ویتنامی ( توهین آمیز )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

صفحه ای که پشت چیزی را تشکیل میده، یا پشت آن چیز قرار می گیرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نفوذ کننده، رخنه کننده دخول کننده ( فرو کننده ) ، فاعل در سکس، جماع کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

معادل ضرب المثل: گربه دستش به گوشت نمیرسه، میگه - پیف پیف - بو میده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

وضعیت دشوار و ناخوشایند ( ناگوار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در مضیقه ( تنگنا ) بودن، تو هچل ( نه هچر 😉 ) افتادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در وضعیت بد و بغرنج، تنگنا و مضیقه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مقدار خیلی کم پول، چندرغاز ( شندرقاز )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست و پا چلفتی، کسی که همه چی از دستش میوته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی مشابه بودن، عین هم بودن - همون ضربالمثل "مثل سیبی که از وسط نصف کردن"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نوار نقاله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مامور گمرک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

عبارتی برای ابراز دلهره ، انزجار ، عصبانیت ، تعجب و . . . در ابتدا یا انتهای جمله ( چندان مؤدبانه نیست ) و همچنین قبل از فعل برای تاکید بر آن *زیاد م ...

پیشنهاد
٩

ته و توی چیزی را درآوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خراب کردن کاری، خرابکاری، گند زدن به . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٢

دهنت سرویس! ( تحقیر بی ادبانه ) گاییدمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پایان، فرجام، اختتام، انجام، انتها به پایان رسانیدن، تمام کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نادان، احمق بی ارزش، بی اهمیت، ناچیز، بدردنخور، بی فایده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Wire to account : به معنای "واریز کردن به حساب 500$ WIRED to your account پانصد دلار به حساب شما واریز شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

"شب های عیاشی" فیلم درام هالیوودی به کارگردانی - پل توماس اندرسن - در سال ۱۹۹۷

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خط وسط زمین فوتبال ⚽️ که دو قسمت هر تیم را مشخص میکند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

روشی برای ضربه زدن به توپ در ورزش فوتبال است که در آن پایی که به توپ ضربه می زند، از پشت پای تکیه گاه که وزن بازیکن را تحمل می کند، عبور داده می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ضربه ای در فوتبال، چرخش دادن ( کات دادن ) به تو پ با بیرون پا، ریکاردو کوآرشما از تیم پرتقال شاخص ترین بازیکنی که ازین تکنیک استفاده میکرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

برگرداندن ورق ( به نفع یا ضرر کسی ) ، تغییر وضعیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خونه کثیف و نامرتب !

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به تدریج انجام دادن، کم کم استفاده کردن شروع کردن، روشن شدن. مثال: My mind Phase in and out = ذهنم - مغزم - روشن و خاموش می شد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - کتابی در مورد اصول و مبانی مسیحیت به صورت پرسش و پاسخ ۲ - کتاب راهنما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۱ - نمایندة دولت در دادگاه که وظیفه اش صدور حکم و نظارت بر اجرای آن است . ۲ - مدعی العموم ( دادستان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی بد اخلاق و ترشرو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

آشکار، واضح، نمایان لباس و پوشش باز - بدن نما -

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رهبر گروه رژه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

UNknown SUBject برای اشاره به مظنونین در تحقیقات جنایی استفاده می شود، که اولین بار توسط *BAU بکار برده شد. * Behavioral Analysis Unit

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نامه ی فدایت شوم!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

انما ( دادن یا کردن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مردی که مایل به مفعول واقع شدن است، ک. . . نی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فرزند هخامنش رئیس قبیله پارس ها ( از سه قبیله آریایی:ماد، پارس، پارت ) و پدر کوروش و آریامنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

هرگونه فعالیت در زمینه نگهداری و پرورش احشام، دامداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فاشیسم نظریه یا نهضتی که خواهان برتری نژادی، حکومت استبدادی، اعمال زور و خشونت - از طریق کنترل بر ارکان اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی جامعه، از قبیل کار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

وابسته به هاسیدیسم ، از فرقه های ( جنبش های ) عرفانی یهودی که در لهستان قرن ۱۸ آغاز شد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جوان آینده دار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

مربوط به آوارشهر ( در تضاد آرمان شهر ) - آوارشهری