پیشنهادهای نیما چوبین (٣٢٨)
مربوط به آوارشهر ( در تضاد آرمان شهر ) - آوارشهری
جوان آینده دار
وابسته به هاسیدیسم ، از فرقه های ( جنبش های ) عرفانی یهودی که در لهستان قرن ۱۸ آغاز شد.
فاشیسم نظریه یا نهضتی که خواهان برتری نژادی، حکومت استبدادی، اعمال زور و خشونت - از طریق کنترل بر ارکان اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی جامعه، از قبیل کار ...
هرگونه فعالیت در زمینه نگهداری و پرورش احشام، دامداری
فرزند هخامنش رئیس قبیله پارس ها ( از سه قبیله آریایی:ماد، پارس، پارت ) و پدر کوروش و آریامنه
مردی که مایل به مفعول واقع شدن است، ک. . . نی
انما ( دادن یا کردن )
نامه ی فدایت شوم!
UNknown SUBject برای اشاره به مظنونین در تحقیقات جنایی استفاده می شود، که اولین بار توسط *BAU بکار برده شد. * Behavioral Analysis Unit
رهبر گروه رژه
آشکار، واضح، نمایان لباس و پوشش باز - بدن نما -
خیلی بد اخلاق و ترشرو
۱ - نمایندة دولت در دادگاه که وظیفه اش صدور حکم و نظارت بر اجرای آن است . ۲ - مدعی العموم ( دادستان )
۱ - کتابی در مورد اصول و مبانی مسیحیت به صورت پرسش و پاسخ ۲ - کتاب راهنما
به تدریج انجام دادن، کم کم استفاده کردن شروع کردن، روشن شدن. مثال: My mind Phase in and out = ذهنم - مغزم - روشن و خاموش می شد.
خونه کثیف و نامرتب !
برگرداندن ورق ( به نفع یا ضرر کسی ) ، تغییر وضعیت
ضربه ای در فوتبال، چرخش دادن ( کات دادن ) به تو پ با بیرون پا، ریکاردو کوآرشما از تیم پرتقال شاخص ترین بازیکنی که ازین تکنیک استفاده میکرد.
روشی برای ضربه زدن به توپ در ورزش فوتبال است که در آن پایی که به توپ ضربه می زند، از پشت پای تکیه گاه که وزن بازیکن را تحمل می کند، عبور داده می شود.
خط وسط زمین فوتبال ⚽️ که دو قسمت هر تیم را مشخص میکند
"شب های عیاشی" فیلم درام هالیوودی به کارگردانی - پل توماس اندرسن - در سال ۱۹۹۷
Wire to account : به معنای "واریز کردن به حساب 500$ WIRED to your account پانصد دلار به حساب شما واریز شده
نادان، احمق بی ارزش، بی اهمیت، ناچیز، بدردنخور، بی فایده
پایان، فرجام، اختتام، انجام، انتها به پایان رسانیدن، تمام کردن
دهنت سرویس! ( تحقیر بی ادبانه ) گاییدمت
خراب کردن کاری، خرابکاری، گند زدن به . . .
ته و توی چیزی را درآوردن
عبارتی برای ابراز دلهره ، انزجار ، عصبانیت ، تعجب و . . . در ابتدا یا انتهای جمله ( چندان مؤدبانه نیست ) و همچنین قبل از فعل برای تاکید بر آن *زیاد م ...
مامور گمرک
نوار نقاله
خیلی مشابه بودن، عین هم بودن - همون ضربالمثل "مثل سیبی که از وسط نصف کردن"
دست و پا چلفتی، کسی که همه چی از دستش میوته
مقدار خیلی کم پول، چندرغاز ( شندرقاز )
در وضعیت بد و بغرنج، تنگنا و مضیقه
در مضیقه ( تنگنا ) بودن، تو هچل ( نه هچر 😉 ) افتادن
وضعیت دشوار و ناخوشایند ( ناگوار )
معادل ضرب المثل: گربه دستش به گوشت نمیرسه، میگه - پیف پیف - بو میده
نفوذ کننده، رخنه کننده دخول کننده ( فرو کننده ) ، فاعل در سکس، جماع کننده
صفحه ای که پشت چیزی را تشکیل میده، یا پشت آن چیز قرار می گیرد.
ماده ای مرطوب یا چسبناک و کثیف خارجی، بخصوص مردمان آسیای شرقی، چشم بادامی ویتنامی ( توهین آمیز )
تیره پوست، سیه چرده، سیاه سوخته
گوش کردن به آهنگ ( یا هر فایل صوتی ) یا دیدن فیلم مستقیما از اینترنت به جای دانلود ( بارگیری ) و ذخیره کردن شون.
گاهی میتونه به معنای نزدیک هم استفاده بشه Warmer: نزدیک تر
فراموش کردم، یادم رفت
واژه همبند ( فقط در ترکیب با کلمه دیگر استفاده می شود و معنا دارد؛ پسوند و پیشوند ) اشاره دارد به رویا و خواب، مربوط به رویا و رویا دیدن
مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) / Gay همجنسگرا ( مرد ) / Bisexual دارای کشش جنسی به همجنس خود و جنس مقابل / Transgender تراجنسیتی ( دارای هویت جن ...
مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) / Gay همجنسگرا ( مرد ) / Bisexual دارای کشش جنسی به همجنس خود و جنس مقابل / Transgender تراجنسیتی ( دارای هویت جن ...
دگرگون شده، تغییر یافته
روی هم ریختن ( با کسی ) ، رابطه - سکس - داشتن