پیشنهاد
١٧

هرچقدر پول بدی آش می خوری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواه ناخواه ( چه بخواهی چه نخواهی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در رفتن ( ترک کردن مکانی ) / to leave

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در رفتن ( ترک کردن مکانی ) / to leave

پیشنهاد
١

مگه آدم قحطیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

دسته گل به آب دادن

پیشنهاد
٠

کلاه خود را قاضی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تبعیض نژادی قانونی علیه امریکایی های افریقایی تبار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آتشی با شعله و اخگر بزرگ و حرارت زیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی باهوش، خیلی تیز ( هشیار )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( در انجام کاری ) ماهر، زبردست، خبره _ کاردان، کارآمد _ اصطلاحاً: این کاره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدت خیلی زیادی، پیش از اون چه بتوان بخاطر سپرد ( به یاد آورد ) ( به اصطلاح خودمانی ) عهد قجر، عهد عتیق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دردناک و دردآور، بشدت و به سختی، مضر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

زیرنویس، نوشته هایی که زیر تصویر - در تلویزیون، سینما یا . . . - که یا برای استفاده ناشنوایان است یا ترجمه زبان فیلم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

دخل و خرج برابر، برابری درآمد و هزینه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیویورکی ( اهل نیویورک آمریکا 🇺🇸 )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلوار بدقواره که زانو انداخته ( قسمت زانو و پشت زانو چین و چروک خورده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

لباس نسبتاً گشاد و بد قواره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مورد پارچه یا لباس: چروک، چین خورده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مخفف: اعلی حضرت همایونی His Imperial Majesty

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

برای رضایت خدا ( محض رضای خدا ) ، برای هدفی مقدس

پیشنهاد
٢

همون ضرب المثل "با یک گل بهتر نمیشه"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به موقع، سر وقت، کمک رسیده در وقت نیاز ( تقریبا نوش دارو خودمون اما قبل مرگ سهراب! ) / چیزی که انتظارش را نداریم اما به موقع رخ میدهد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

وجدان پاک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

چیزی که دیگه وجود نداره یا مثل قبل معروف ( محبوب ) نیست، از سر زبان افتاده😐

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

عادت کردن به چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

موفق باشی، شانس همراهت، شانس یارت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

قدیمی، منسوخ، دیگر زیاد استفاده نمی شود / ( در مورد شخص ) بی مصرف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بعد از سکس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوعی مشروب برای قبل غذا، ترکیبی از شراب سفید و مشروب انگور ( عرق کشمش )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیفیت، توانایی یا شخصی که بتازگی ( اخیراً ) آن را یافته باشید / چیزی که اخیراً کشف کردید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پرستاری از کودک، شیر دادن به بچه 🍼

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دارای هرگونه گرایش جنسی، همجنسگرا، دگرجنسگرا و . . . . به عبارتی اعتقادی به جنسیت ( نر، ماده یا . . . ) ندارند و تفاوتی برای همجنسگرایی و دکرجنسگرای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اثر هنری و خلاقانه که در آن ایده ها و اطلاعات از راه تصاویر و نوشته ها انتقال داده می شوند. تصاویر فکاهی یا داستان های مصور: یک راه واسط برای انتقا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

جمع و جور کردن ( رسیدگی کردن ) Pull yourself together: خودت رو جمع و جور کن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از طیف های ( سایه های ) رنگ آبی، RGB: 79/151/163

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

برخاسته از نیت های خوب یا خیرخواهانه، معمولاً با نتایج ناگوار / تصمیم، عمل یا نظری از روی مهربانی و با نیت کمک، اما نا موفق و با نتایج ناگوار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مبنای تفکر، زیربنای فکری ( جَمع: مبانی فکری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

سندرم مونشهاوزن ( مونچهاوزن ) : خودبیمارانگاری یا هیپوکندریا ( Hypochondriasis ) : اختلالی که فرد به منظور بستری شدن در بیمارستان یا قرار گرفتن تحت م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خودبیمارانگاری یا هیپوکندریا ( Hypochondriasis ) : اختلالی که فرد به منظور بستری شدن در بیمارستان یا قرار گرفتن تحت معالجه و آزمایشات پزشکی، وانمود ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در نظر گرفتن کسی به عنوان کاندید برای چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی یا چیزی را نزدیک یا - از نظر فیزیکی - دردسترس نگه داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

ناتوانی در تمرکز و تصمیم گیری به دلیل کهولت سن ( پیری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم نچسب و حوصله سر بر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دورهمی یا اجتماعی کنسل کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جوک بی مزه، جوک ( طنز ) انگلیسی ( اصطلاح عامیانه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازی کنسل کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تیغ، لبه یا هر چیزی که تیز و بُرنده نباشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخفف: نقطه تعادل ( Point of Equilibrium )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مالیدن اندام جنسی توسط دو زن، طبق زنی، قیچی کردن