تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مالیدن به چیزی یا کسی به منظور لذت جنسی، دو مرد اندام جنسی شان را به هم بمالند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پا جای پای کسی گذاشتن، از پی رد پای کسی رفتن، عقبگرد کوتاه آمدن ( از تصمیم یا عقیده خود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

گردن درازی یا سرک کشیدن ( برای فضولی و دید زدن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاحات فنی تخصصی و مرتبط با تکنولوژی های پیشرفته، که فهم آن - برای عموم - دشوار است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مدت طولانی تر، زمان بیشتر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دل بخواه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریختن ترس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خواب دیدی خیر باشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

زانوی غم بغل کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خدمتت میرسم، به حسابت میرسم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

احترام خودت را نگهدار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشم چرانی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاخ بازی درآوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دلخوری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

رابطه داشتن با یک خانم ( رابطه جنسی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک برنامه، فیلم یا گروهی که شامل تعداد زیادی ستاره و افراد مشهور باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

موز یکی که از میکس چند آهنگ تشکیل شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

اصطلاحی در پوکر؛ زمانی که یک بازیکن می خواهد تمام موجودی - ژتون ها - خود را در یک دست شرط ببندد، استفاده می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قهوه: در دهه ۱۸۰۰ که قهوه ☕️ معروف و محبوب شد، منبع اصلی آن جزیره ای در اندونزی 🇮🇩 بود به نام "جاوا"، بنابراین طبیعی است که یک لیوان قهوه به "جاوا" ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاحی عامیانه برای قهوه خانه ( Coffee Shop ) احتمالا به خاطر وجودکافه های زیادی به این نام در امریکا - که زنجیره ای هم نیستند - رایج شده است. *رج ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بد ذات، زنازاده، حرامی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نام بردن یا تقدیر از شرکت کننده در مسابقه یا رقابتی که مقام نیاورده ولی کیفیت بالا و شایسته ای داشته. مثل همون لوح تقدیر جشنواره سینمای خودمون، نفر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مقدار خیلی کم پول، چندرغاز ( شندرقاز ) ، پول سیاه، پاپاسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برتری و مزیت یافتن نسبت به کسی، بویژه با عمل و کنش های سریع و زودهنگام: فرصت برتری یافتن / اشاره به نشانه گرفتن اسلحه سمت کسی، قبل از - نشانه گرفتن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

شلیک مرگبار، شلیک برای کشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقت تلف کردن ( هدر دادن ) ، بیکار و بی هدف مشغول بودن عامیانه: ول چرخیدن، وقت کشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دخالت کردن، بازیچه قراردادن، تاثیر گذاشتن ( بیشتر با پسوند out: futzing out )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

سکس داشتن ( با کسی ) در بیسبال: تعقیب و گرفتن توپ پرتاب شده - در هوا -

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

روی هم ریختن ( با کسی ) ، رابطه - سکس - داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

دگرگون شده، تغییر یافته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢٨

مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) / Gay همجنسگرا ( مرد ) / Bisexual دارای کشش جنسی به همجنس خود و جنس مقابل / Transgender تراجنسیتی ( دارای هویت جن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١٢

مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) / Gay همجنسگرا ( مرد ) / Bisexual دارای کشش جنسی به همجنس خود و جنس مقابل / Transgender تراجنسیتی ( دارای هویت جن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه همبند ( فقط در ترکیب با کلمه دیگر استفاده می شود و معنا دارد؛ پسوند و پیشوند ) اشاره دارد به رویا و خواب، مربوط به رویا و رویا دیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فراموش کردم، یادم رفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گاهی میتونه به معنای نزدیک هم استفاده بشه Warmer: نزدیک تر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩١

گوش کردن به آهنگ ( یا هر فایل صوتی ) یا دیدن فیلم مستقیما از اینترنت به جای دانلود ( بارگیری ) و ذخیره کردن شون.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تیره پوست، سیه چرده، سیاه سوخته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

ماده ای مرطوب یا چسبناک و کثیف خارجی، بخصوص مردمان آسیای شرقی، چشم بادامی ویتنامی ( توهین آمیز )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

صفحه ای که پشت چیزی را تشکیل میده، یا پشت آن چیز قرار می گیرد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

نفوذ کننده، رخنه کننده دخول کننده ( فرو کننده ) ، فاعل در سکس، جماع کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

معادل ضرب المثل: گربه دستش به گوشت نمیرسه، میگه - پیف پیف - بو میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

وضعیت دشوار و ناخوشایند ( ناگوار )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

در مضیقه ( تنگنا ) بودن، تو هچل ( نه هچر 😉 ) افتادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در وضعیت بد و بغرنج، تنگنا و مضیقه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مقدار خیلی کم پول، چندرغاز ( شندرقاز )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست و پا چلفتی، کسی که همه چی از دستش میوته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی مشابه بودن، عین هم بودن - همون ضربالمثل "مثل سیبی که از وسط نصف کردن"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوار نقاله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مامور گمرک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

عبارتی برای ابراز دلهره ، انزجار ، عصبانیت ، تعجب و . . . در ابتدا یا انتهای جمله ( چندان مؤدبانه نیست ) و همچنین قبل از فعل برای تاکید بر آن *زیاد م ...