قسر دررفتن


معنی انگلیسی:
close shave, miss

فرهنگ معین

( ~ . دَ. رَ تَ ) (مص ل . ) (عا. ) از حادثه یا مهلکه ای جان سالم به در بردن .

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> قِسِر دررفتن
از خطری / مخمصه ای رهیدن؛ نجات یافتن؛ جان سالم به در بردن
مثال:
این دفعه شانس آوردی و قِسِر دررفتی، اما از این به بعد حواست را خوب جمع کن، نمی شود روی خوش شانسی حساب کرد.
توضیح:
واژه ی قِسِر دراصل ترکی و به معنی نازا / عقیم است ( تنها برای حیوانات به کار می رود و کاربرد آن برای انسان تحقیرآمیز است ). قِسر دررفتن درواقع به معنیِ باردار نشدنِ حیوان در دوره ی فحلی بوده که بعدها معنی مجازیِ کنونی را یافته است.

پیشنهاد کاربران

جان به تک پا بیرون بردن ؛با فرار جان به سلامت بردن. ( یادداشت ایضاً ) .
دقیقا معنی گاو یا گوسفند آبستن نشده درست است. قسر یک کلمه ی ترکی از مصدر قئسماخ هست که معنی آن به فارسی کاملا قابل ترجمه نیست ام معنایی نزدیک به تنگ کردن و سفت گرفتن دارد.
بسیار بد است که ما معنی اصطلاح یا واژه ای را ندانیم و همین طور آن را بکار ببریم. یکی از این اصطلاحات قِسِر در رفتن است. به معنی آن دقت کنید: به گاو یا گوسفند ماده ای که در طول یک دوره ی پرواربندی از زیر
...
[مشاهده متن کامل]
گاو یا گوسفند نری در برود و باردار نشود، می گویند �قِسِر �! و به این گاو یا گوسفند می گویند که قِسِر در رفته است! بنابراین معنی آن را دریابید و در استفاده از آن دقت کنید.

to get off the hook
we won't let the government to get off the hook about what it has done
Dodge
از مجازات کاری در امان ماندن
get away with something
Munro never lets you get away with a facile, one - dimensional take
to have a narrow escape
Out of the woods
قسر در اصطلاح دامداری یعنی یک سال یا بیشتر گوسفند یا گاو و . . آبستن نشود و در عرف عام به معنای از خطر، مخمصه یا حادثه ای جان سالم به در بردن است
از زیرکار در رفتن
کاری را گفتن اما انجام ندادن
ما به کاو یا گوسفند کا آبستن نشده قسر میگوییم
یعنی از زیر بار در رفته آبستن نشده 😂
Get away with sth
abondon ship
با سلام و احترام . در زمان قدیم اگر یکسال گاو یا گوسفند یکسال باردار نمی شد می گفتند قسر مانده . و معمولا پدر و مادرمون خیلی از این که حیوانشون قسر مونده خوشحال نمی شدند چون یکسال باید صبر می کردند . معمولا حیوان را می فرختند . پس قسر به معنی نازا بودن موقت است . یکسال یا حداکثر دو سال .
Have a close call; Have a hairbreadth escape
Evade
شانس آوردن
البته دراین زمان بیشتر به معنی از مهلکه ای جان به در بردن بکار میرود ( قسر در رفتن )
) Off the hook (
قسر در رفتن
:no longer in a position of difficulty
Narrow skip
گریختن گاو یا گوسفند ماده از زیر گاو یا گوسفند نر در طول یک دوره ی پرواربندی. در محاوره در زمان "گریختن از یک مهلکه" به کار می رود.
نگاه کنید به قسر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس