1. I acted like it wasn't a big deal, when really it was breaking my heart.
[ترجمه فرحناز] من جورى رفتار کردم انگار اتفاقی نیافتاده زمانی که او واقعا قلبم را شکست|
[ترجمه ناصر] من جورى رفتار کردم انگار اتفاقی نیافتاده در حالی که این موضوع واقعا داشت دلمو می شکست|
[ترجمه گوگل]طوری رفتار کردم که انگار چیز مهمی نیست، در حالی که واقعاً قلبم را میشکست[ترجمه ترگمان]من طوری رفتار کردم که انگار موضوع مهمی نبود، وقتی واقعا قلبم می شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. No big deal. I'll ask John to play.
[ترجمه زهرا] مشکلی نیست !از جان میخواهم بازی کند|
[ترجمه گوگل]چیز مهمی نیست از جان می خواهم بازی کند[ترجمه ترگمان] چیز مهمی نیست از جان می خواهم بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It's just a game. If you lose, big deal.
[ترجمه زهرا] این فقط یک بازی است اگر باختید مشکلی نیست|
[ترجمه Abbas] این فقط یه بازیه، اگه باختین هم خیالی نیست|
[ترجمه Tony] این فقط یه بازیه، اگه باختی فدا سرت|
[ترجمه گوگل]این فقط یک بازی است اگر ببازی، کار بزرگی است[ترجمه ترگمان]فقط یه بازیه اگر باختی، معامله بزرگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They're making a big deal about it.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد آن یک معامله بزرگ می کنند
[ترجمه ترگمان]دارن یه معامله بزرگ می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دارن یه معامله بزرگ می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I know I'm probably making a big deal out of nothing, but I'm worried about you.
[ترجمه فاطمه] من میدونم دارم سر هیچی معامله میکنم اما نگران تو هستم|
[ترجمه Matin] میدونم که شاید دارم از کوه کاه میسازم، ولی نگرانتم.|
[ترجمه گوگل]می دانم که احتمالاً از هیچ چیز بزرگی می کنم، اما نگران تو هستم[ترجمه ترگمان]می دونم که احتمالا یه مقدار زیادی از هیچی درست می کنم، اما نگران تو هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our firm lost out on this big deal.
[ترجمه گوگل]شرکت ما در این معامله بزرگ شکست خورد
[ترجمه ترگمان]شرکت ما در این معامله بزرگ از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت ما در این معامله بزرگ از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. What's the big deal?
8. So they live in a mansion Big deal!
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها در یک عمارت زندگی می کنند معامله بزرگ!
[ترجمه ترگمان]پس آن ها در یک خانه بزرگ زندگی می کنند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس آن ها در یک خانه بزرگ زندگی می کنند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Joneses make a big deal out of being "different".
[ترجمه گوگل]جونزها از "متفاوت بودن" کار بزرگی می کنند
[ترجمه ترگمان]The از اینکه \"متفاوت\" هستند، معامله بزرگی انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The از اینکه \"متفاوت\" هستند، معامله بزرگی انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What's the big deal? It's only a birthday, not the end of the world.
[ترجمه گوگل]چه چیز بزرگی است؟ این فقط یک تولد است، نه پایان دنیا
[ترجمه ترگمان]مشکل چیه؟ فقط یک تولد است، نه پایان دنیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکل چیه؟ فقط یک تولد است، نه پایان دنیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was no big deal.
12. It's no big deal . Everybody forgets things sometimes.
[ترجمه گوگل]چیز مهمی نیست همه گاهی چیزهایی را فراموش می کنند
[ترجمه ترگمان]چیز مهمی نیست بعضی وقت ها همه چیز را فراموش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیز مهمی نیست بعضی وقت ها همه چیز را فراموش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So he earns more than me. Big deal!
[ترجمه گوگل]بنابراین او بیشتر از من درآمد دارد معامله بزرگ!
[ترجمه ترگمان] پس اون بیشتر از من پول در میاره! معامله بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پس اون بیشتر از من پول در میاره! معامله بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It's no big deal.
[ترجمه Diana] خیلی چیز مهمی نیست|
[ترجمه گوگل]چیز مهمی نیست[ترجمه ترگمان]چیز مهمی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This audition is a big deal for Joey.
[ترجمه گوگل]این تست برای جوی یک معامله بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این تست برا جویی خیلی مهمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تست برا جویی خیلی مهمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید