marksmanship

جمله های نمونه

1. Long-range marksmanship was a feature of the day and to Martin Poxon went the honour of an albatross-eagle.
[ترجمه گوگل]تیراندازی دوربرد یکی از ویژگی های روز بود و افتخار یک عقاب آلباتروس به مارتین پوکسون رسید
[ترجمه ترگمان]هدف گیری تیراندازی بلند مدت یکی از ویژگی های آن روز و به مارتین Poxon افتخار یک مرغ دریایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He did well there, putting his marksmanship to better use by becoming expert in tiger shooting.
[ترجمه گوگل]او در آنجا خوب عمل کرد و با تبدیل شدن به یک متخصص در تیراندازی ببر، از مهارت تیراندازی خود استفاده بهتری کرد
[ترجمه ترگمان]وی در آنجا به خوبی انجام داد و تیراندازی خود را با مهارت بیشتر در تیراندازی ببر به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such a shot demanded expert marksmanship but meant the boat took a live turtle.
[ترجمه گوگل]چنین شلیکی نیاز به تیراندازی متخصص داشت، اما به این معنی بود که قایق یک لاک پشت زنده را گرفت
[ترجمه ترگمان]چنین عکسی از تیراندازی متخصص نیاز داشت اما به این معنا بود که قایق یک لاک پشت زنده گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He showed wonderful marksmanship and hit the enemy hard.
[ترجمه گوگل]او تیراندازی فوق العاده ای از خود نشان داد و ضربه محکمی به دشمن زد
[ترجمه ترگمان]هدف گیری خوبی نشان داد و به دشمن ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As far as marksmanship is concerned, I don't place in my company.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که به تیراندازی مربوط می شود، من در شرکت خود جای نمی گیرم
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که به او مربوط می شود، در شرکت من جای مناسبی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Scattershot has been moved from the Marksmanship Tree to Tier 3 of the Survival Tree.
[ترجمه گوگل]Scattershot از درخت Marksmanship به Tier 3 Survival Tree منتقل شده است
[ترجمه ترگمان]scattershot از درخت Marksmanship به ردیف سوم از درخت بقا منتقل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Three people together compare - test marksmanship, by a black cap with something as a target.
[ترجمه گوگل]سه نفر با هم مقایسه می کنند - تیراندازی را آزمایش کنید، با یک کلاه سیاه با چیزی به عنوان هدف
[ترجمه ترگمان]سه نفر با هم تیراندازی را با یک کلاه سیاه با چیزی به عنوان هدف مقایسه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Basic individual qualities include shooting accuracy ( marksmanship ), balance, concentration, coordination, nerves and sense of timing.
[ترجمه گوگل]ویژگی های اولیه فردی شامل دقت تیراندازی (تیراندازی)، تعادل، تمرکز، هماهنگی، اعصاب و حس زمان بندی است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های اصلی فردی شامل دقت عکاسی، تعادل، تمرکز، هماهنگی، اعصاب و حس زمان بندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Improving Marksmanship increases basic bow damage, and increases damage dealt by bow skills.
[ترجمه گوگل]بهبود تیراندازی باعث افزایش آسیب اولیه کمان و افزایش آسیب های وارد شده توسط مهارت های کمان می شود
[ترجمه ترگمان]بهبود Marksmanship صدمات پایه تعظیم را افزایش می دهد و آسیب ناشی از مهارت کمانی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thus explaining the Marksmanship first, Survival second build.
[ترجمه گوگل]بنابراین ابتدا Marksmanship و ساخت دوم Survival توضیح داده شد
[ترجمه ترگمان]پس برای اولین بار، بقا ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Silencing Shot (Marksmanship): This spell will now interrupt the current spell being cast on the target and lock out that school for 3 sec if the target is immune to silence effects.
[ترجمه گوگل]شلیک ساکت کردن (Marksmanship): این طلسم اکنون طلسم فعلی را که روی هدف زده می‌شود قطع می‌کند و اگر هدف از اثرات سکوت مصون باشد، مدرسه را به مدت 3 ثانیه مسدود می‌کند
[ترجمه ترگمان]Silencing Shot (Marksmanship): این طلسم اکنون طلسم فعلی را که بر روی هدف ریخته می شود را قطع می کند و اگر هدف از اثرات سکوت مصون باشد به مدت ۳ ثانیه آن مدرسه را قفل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Concussive Barrage ( Marksmanship ): Can now proc from Volley and Multi - shot attacks.
[ترجمه گوگل]رگبار ضربه ای ( تیراندازی ) : اکنون می تواند از حملات رگباری و چند تیری استفاده کند
[ترجمه ترگمان]سیل بند concussive (Marksmanship): هم اکنون می تواند به volley و حملات چند گلوله ای کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aimed Shot ( Marksmanship ) now reduces healing done to that target by 50 % for 10 seconds.
[ترجمه گوگل]شلیک هدف ( تیراندازی ) اکنون شفای انجام شده به آن هدف را تا 50 درصد به مدت 10 ثانیه کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]برای عکاسی با هدف تیر (Marksmanship)اکنون درمان به میزان ۵۰ درصد به مدت ۱۰ ثانیه کاهش پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She snatched at every chance to improve her marksmanship.
[ترجمه گوگل]او در هر فرصتی برای بهبود تیراندازی خود ربوده بود
[ترجمه ترگمان]او هر فرصتی را غنیمت می شمرد تا روحیه خود را بهتر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The soldiers are diligently practicing their marksmanship.
[ترجمه گوگل]سربازان با پشتکار در حال تمرین تیراندازی خود هستند
[ترجمه ترگمان]سربازان با پشت کار تیراندازی را تمرین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of a person who is skillful at shooting at a mark (especially with a gun); sharpshooting, sniping; shooting proficiency
marksmanship is the ability to shoot accurately.

پیشنهاد کاربران

تیرانداز ماهر بودن n
تیرانداز ماهر، تک تیرانداز، نشانچی
هدف گیری

بپرس