"عجب حلوای قندی تو " در این بیت منظور چه کسی است ؟ عجب حلوای قندی تو، امیر بیگزندی تو عجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانی
سلام وقت بخیر در بیت : سنگ می ندهد باستعفار در / این بود انصاف نفس ای جان حر استعفار چه معنیی داره؟ اشتباه تایپی هم نیست نسخه صد در صد درسته. تصحیح معتبری هست و استغفار نیست قطعا.
معنی کلمه نهلد در شعر مولانا را میخواهم بدانم. نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند
معنی مصرع "از حیات خلد توبه چون کنم" چیه ؟ توبه را زین پس ز دل بیرون کنم از حیات خلد توبه چون کنم
" روزن کردنست" در این بیت یعنی چی؟ دوزخست آن خانه کان بی روزنست اصل دین ای بنده روزن کردنست
منظور مولانا از "او " در این بیت چیه ؟ زَر از آنِ توست ، زَر او نافرید / نان از آنِ توست ، نان از توش رسید
تفسیر کلی این بیت و معنی "سمند" در اینجا چیه؟ بنده باش و بر زمین رو چون سمند چون جنازه نه که بر گردن برند
بیت «چون دست او بشکستهای چون خواب او بربستهای بشکن خمار مست را بر کوی مستان برگذر» چه نوع رهایی از خودآگاهی و موانع را توصیف میکند و مولانا چگونه این آزادی از محدودیتها را در چارچوب عشق و مستی بیان میکند؟
چرا مولانا در این شعر بارها از فعل "مکش" استفاده میکند و این تکرار چه اهمیتی در انتقال پیام و تأثیرگذاری بر مخاطب دارد؟ آنک جانش دادهای آن را مکش ور ندادی نقش بیجان را مکش آن دو زلف کافر خود را ...
سوالات زیر با توجه به بیت : بر خوان حق ره یافت او با خاصگان دریافت او / بنهاده بر کفها طبق بهر نثارش حور عین "خوان حق" چه مفهومی در عرفان دارد؟ نثار حور عین چه نقشی در این بیت ایفا میکند؟