سوالات زیر با توجه به بیت : بر خوان حق ره یافت او با خاصگان دریافت او / بنهاده بر کفها طبق بهر نثارش حور عین "خوان حق" چه مفهومی در عرفان دارد؟ نثار حور عین چه نقشی در این بیت ایفا میکند؟
در بیت چون ذرهها اندر هوا خورشید ایشان را قبا بر آب و گل بنهاده پا وز عین دل برکرده سر مولانا چه تصویری از ارتباط عاشقان با خورشید حقیقت ارائه میدهد و ذرهها در هوا چه معنای نمادینی در عرفان دارند؟
مولانا در بیت رو چشم جان را برگشا در بیدلان اندرنگر قومی چو دل زیر و زبر قومی چو جان بیپا و سر به چه مفهومی از ادراک درونی و باطنی اشاره دارد و چگونه چشم جان را به عنوان ابزار شناخت معرفی میکند؟
مولانا در بیت نورهای چرخ ببریده پی است ** آن چو لا شرقی و لا غربی کی است به چه مفهومی از نور حقیقی و ناپایدار اشاره میکند و چگونه نورهای آسمانی را با نور باقی مقایسه میکند؟
در بیت زیبای "چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال / بازگرد و جمله مرغان را مکش" مولانا از چه مفاهیمی در ادبیات عرفانی برای بیان منظور خود استفاده کرده است؟
بیت عاقبت بینست عقل از خاصیت نفس باشد کو نبیند عاقبت چگونه تضاد بین عقل و نفس را توضیح میدهد و مولانا چگونه عقل را به عنوان وسیلهای برای دیدن عاقبت معرفی میکند؟
در بیت "آن دو زلف کافر خود را بگو / کای یگانه اهل ایمان را مکش" چرا شاعر زلف معشوق را به "کافر" و مخاطب را به "اهل ایمان" تشبیه کرده است؟
مفهوم بیت "شمس تبریزی توی سلطان من / بازگشتم باز سلطان را مکش" چیه ؟ چگونه ارتباط معنوی مولانا با شمس تبریزی در این شعر تجلی یافته است؟
در بیت «شرمم آمد که یکی تلخ از کفت من ننوشم ای تو صاحبمعرفت» چگونه مولانا شرم و ادب در برابر معشوق یا خداوند را به عنوان دلیل اصلی تحمل رنج و سختی معرفی میکند؟
در داستان خربزه و لقمان، مولانا چگونه از صبر لقمان برای تحمل تلخی خربزه به عنوان نمادی از وفاداری و ادب در برابر ولی نعمت استفاده میکند؟