subjected/ dejected / rejected / objected کدوم میاد ؟چرا ؟

چیزی که مادر و پدرش بیش از همه به آن اعتراض داشتند، صحبت‌های بی‌پایان (شایعات) در دهکده درباره زن جوانی بود که برای این صحنه جنجالی از فیلم (کارآفرین معروف) کار می‌کرد.

Subjected :تحت کنترل درآوردن - درمعرض بودن، در معرض قرار دادن

Rejected :امتناع کردن از، رد کردن، طرد کردن، نپذیرفتن

Dejected :محزون کردن، سرافکنده و دلسرد کردن، اندوهگین کردن، مغموم کردن

Objected:مخالفت کردن، اعتراض کردن