پرسش خود را بپرسید

فرق معنایی : On point On task

تاریخ
٢ هفته پیش
بازدید
٢٢

فرق معنایی :

On point 
On task 

٢,٢٧٢
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
١١٥

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:
On Point

 به معنای دقیق و عالی بودن است، به خصوص در زمینه کیفیت یا عملکرد. 

مثال؛
  1. Her presentation was on point, capturing everyone's attention.
  2. ارائه او دقیق و عالی بود و توجه همه را جلب کرد.
  3. The chef’s flavors were on point.
  4. چاشنی های سرآشپز عالی بودند.
  5. That outfit is on point.
  6. آن لباس بسیار عالی و بی‌نقص است.
On Task

"On task" به معنای تمرکز بر انجام وظیفه یا کار خاصی است.

مثال؛

  1. He stayed on task and finished the project on time.
  2. او بر روی وظیفه خود متمرکز بود و پروژه را به موقع تمام کرد.
  3. The team was on task, ensuring everything was ready for the event.
  4. تیم بر روی وظیفه خود متمرکز بود و همه چیز را برای رویداد آماده کرد.
  5. She needs to stay on task to meet her deadline.
  6. او باید متمرکز بر وظیفه خود بماند تا به مهلت خود برسد.
٣٧٩,٠٩٥
طلایی
٢٩٨
نقره‌ای
٤,٢٣١
برنزی
٢,٥٣٨
تاریخ
٢ هفته پیش

پاسخ شما