پرسش خود را بپرسید
فرق معنایی : On point On task
١ ماه پیش
٢٨
١ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
On Point
به معنای دقیق و عالی بودن است، به خصوص در زمینه کیفیت یا عملکرد.
مثال؛- Her presentation was on point, capturing everyone's attention.
- ارائه او دقیق و عالی بود و توجه همه را جلب کرد.
- The chef’s flavors were on point.
- چاشنی های سرآشپز عالی بودند.
- That outfit is on point.
- آن لباس بسیار عالی و بینقص است.
"On task" به معنای تمرکز بر انجام وظیفه یا کار خاصی است.
مثال؛
- He stayed on task and finished the project on time.
- او بر روی وظیفه خود متمرکز بود و پروژه را به موقع تمام کرد.
- The team was on task, ensuring everything was ready for the event.
- تیم بر روی وظیفه خود متمرکز بود و همه چیز را برای رویداد آماده کرد.
- She needs to stay on task to meet her deadline.
- او باید متمرکز بر وظیفه خود بماند تا به مهلت خود برسد.
٣٩٤,٦٠٩
٣١٣
٤,٤٤٥
٢,٦٤٢
١ ماه پیش