پرسش خود را بپرسید
چن تا اصطلاح میخوام معادل "ادم دهن لق " یا " حرف تو دهنش خیس نمیخوره " به انگلیسی
١ ماه پیش
٢١٩
چن تا اصطلاح میخوام معادل
"ادم دهن لق " یا " حرف تو دهنش خیس نمیخوره "
به انگلیسی
٣,٢٤٩
٠
٠
١١٠
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
blabbermouth; Tattletale; loose-lipped; bigmouth; squealer; snitch; chatterbox
٦٥٦
٠
٤
١٠
١ ماه پیش
1. Bigmouth
- Definition: A person who talks too much and cannot keep secrets.
- Example Sentence: Don’t tell him anything important; he’s a bigmouth.
- معنی: فردی که زیاد حرف میزند و نمیتواند رازها را نگه دارد.
- جمله: به او چیزی مهم نگو؛ او دهن لق است.
- Definition: Someone who talks a lot and often reveals secrets or private information.
- Example Sentence: She’s such a blabbermouth; she told everyone about the surprise party.
- معنی: کسی که زیاد حرف میزند و اغلب رازها یا اطلاعات خصوصی را فاش میکند.
- جمله: او خیلی دهن لق است؛ او به همه درباره مهمانی سورپرایز گفت.
- Definition: Someone who is unable to keep information confidential.
- Example Sentence: I can’t trust him with this information; he can’t keep a secret.
- معنی: کسی که نمیتواند اطلاعات را محرمانه نگه دارد.
- جمله: نمیتوانم این اطلاعات را به او بگویم؛ او نمیتواند راز نگه دارد.
- Definition: Someone who talks too much and may reveal confidential information.
- Example Sentence: Loose lips sink ships, so be careful what you say.
- معنی: کسی که زیاد حرف میزند و ممکن است اطلاعات محرمانه را فاش کند.
- جمله: دهن لقها کشتیها را غرق میکنند، پس مراقب حرفهایت باش.
- Definition: A person who talks excessively and rapidly.
- Example Sentence: He’s such a motor mouth; he never stops talking.
- معنی: فردی که بیش از حد و سریع حرف میزند.
- جمله: او خیلی دهن لق است؛ او هیچوقت از حرف زدن دست نمیکشد.
٣٩٤,٨٣٩
٣١٣
٤,٤٤٩
٢,٦٤٦
١ ماه پیش
Snitch ......Distrustful .........Disloyal
٢,١٦٥
١
٣٢
٧
١ ماه پیش