پرسش خود را بپرسید
ترجمه و معادل " be sick to death of something/ doing something"
١ سال پیش
١٠٠
ترجمه و معادل
" be sick to death of something/ doing something"
٢,٤٧٦
٠
١
٧١
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
بسته به اینکه از یه چیزی ناراحت، خسته یا حوصلت سر رفته باشه میشه اینارو گفت:
ناراحت:کفری شدم، جونم به لبم رسیده
خسته : طاقتم طاق شد
حوصلت سر رفته: واقعاً حوصلم سر رفته
بجای death میشه hell هم استفاده کرد و معمولاً معنی نمیشن فقط داره اوج عصبانیت رو نشون میده
٤,٨٧٦
٨
١٥٣
١١
١ سال پیش
به حد مرگ از چیزی/کاری خسته بودن
٢١,١٦٩
٢٢
٣٣٨
٤١
١ سال پیش