مفهموم You're finished starting
you start it, it happens and then it’s done You’re finished starting
٣ پاسخ
1_ کاریه که ساده هست و سریع اتفاق میوفته
2_ برای مثال برای استفاده از خودرو اول آن را روشن می کنند و بعد آن را به حرکت در می آورند
برای روشن کردن یک فعل استفاده می شود_ start
برای به حرکت در آوردن یک فعل استفاده می شود_ drive
یعنی چون یک رفتاری ( مثل چرخاندن سوییچ خودرو و استارت زدن و گذاشتن خودرو در حالت روشن بودن_ start ) در ابتدا برای انجام دادن کار مورد نظر ( حرکت دادن خودرو_ drive ) انجام می شود
و کار سریع شروع نمی شود و از ابتدا فرم یکسان ندارد_ فقط برای حرکت دادن از فعل استفاده نمی شود و فقط آن را یک عمل در نظر نگرفته_ برای روشن کردن هم فعل استفاده کرده و آن را هم عمل در نظر گرفته
و جمله می گوید عمل اول انجام می شود و ادامه پیدا نمی کند و تمام می شود و موفقیت آمیز است ( دلیل گفتن این جمله اینجا مشخص نیست ولی شاید منظور این هست که از انجام کاری نترسند و وقتی قدم اول را بردارند وارد آن شده اند و در مورد انجام دادن بخشی از کار موفق شده اند )
تو آن را شروع می کنی_ You start it
It happens and it's ( it is) done_
( شروع کردن) اتفاق میوفته و انجام میشه
( این چیزیه که زیاد اتفاق میوفته یعنی شروع کردن کار ها )
You've ( you have )
finished starting_ تو عمل شروع کردن را انجام داده ای (و مقداری موفق شده ای )
_ ؟ ؟
عبارت داده شده از یک ساختار ساده شده برای توضیح دنباله ای از رویدادها استفاده می کند که در آن یک اقدام اولیه منجر به نتیجه بعدی و به دنبال آن تکمیل می شود.
.You start it.It happens.Then it's doneاین جملات استفاده از الگوی داده شده را برای توصیف دنباله ای از رویدادها نشان می دهد که در آن یک اقدام اولیه به یک نتیجه دلخواه منجر می شود و در نهایت به مجموعه مراحل پایان می دهد. جملات نمونه؛
Once you turn on the oven, the bread starts rising, and then it's done cooking.
If you begin painting the wall, the paint dries quickly, and then it's finished.
میشه گفت شروع نشده تموم شد