است استدلال منطقی
در اوایل قرن بیستم، آلفرد واگنر مفهوم حرکت قاره اي را مطرح کرد . ایده او به ط ور قاطعی پذیرفتـه نـشد
زیرا او هیچ نیروي قابل تشخیصی را که داراي توان کافی براي حرکت قاره اي باشد ، معرفی نکرد . امـا اکنـون
تئوري واگنر را می پذیریم، نه به این دلیل که چنین نیرویی را شناسایی کرده ایم، بلکه چون ابزارهـاي جدیـد
سرانجام حرکت قارهاي را به وسیله مشاهده، تأیید نمودهاند.
متن با کدام یک از موارد زیر در ارتباط با علم موافق است؟
1)در راه ارائه یک توصیف ریاضی از طبیعت، علم در شناسایی نیروهاي زیربنایی بسیار دقیق عمل کرده است.
2) پارادوکس موجود در علم این است که باعث میشود توسعه تئوريهاي علمی دشوارتر به نظر برسد.
3) علم با به کارگیري آمار و قوانین احتمالات، بر یک رویداد واحد متمرکز نمیشود بلکه به مجموعه رفتار توجه دارد.
4) وقتی وقایع مربوط به مفروضه هاي یک تئوري مشاهده شود، این تئوري بدون توضیحی در مورد چگونگی فراهم شـدن آن واقعیتها پذیرفته میشود
١ پاسخ
متن با گزینه 3 در ارتباط با علم موافق است.
دلایل:- متن میگوید که تئوری واگنر در ابتدا به دلیل عدم وجود نیروی قابل تشخیصی برای حرکت قارهها به طور قاطع پذیرفته نشد.
- اما ابزارهای جدید حرکت قارهها را مشاهده و تأیید کردند.
- این نشان میدهد که علم به جای تمرکز بر یک رویداد واحد (تئوری واگنر)، به مجموعه رفتار (مشاهده حرکت قارهها) توجه میکند.
گزینه 1 نادرست است زیرا متن میگوید که علم در شناسایی نیروی حرکت قارهها دقیق عمل نکرده است.
گزینه 2 نادرست است زیرا متن پارادوکسی را مطرح نمیکند.
گزینه 4 نادرست است زیرا متن میگوید که تئوری واگنر پس از مشاهده حرکت قارهها پذیرفته شد، نه بدون توضیح.
بنابراین، متن با گزینه 3 که میگوید علم با به کارگیری آمار و قوانین احتمالات، بر یک رویداد واحد متمرکز نمیشود بلکه به مجموعه رفتار توجه دارد، موافق است.