پیشنهادهای sportwoman (١٣٥)
فلانی
a drug that remove pain for a temporary time
employee
مرغ طبخ شده
a place in nature that is full of water but it is smaller than sea
دریاچه برکه
تا الآن تا حالا
فعل=روزه گرفتن صفت=تند quickly
take a sheet of paper یک برگه کاغذ بکن
do not underestand clear
truely
پارکینگ خانه
guider
all things
can do
dad 's or mom 's sister
smart
holiday
adventure
be sure
leave sleeping
a person who makes a thing that it is useful for the first time
in place of
سیم بی سیم =wireless
اتو کردن
s. th been coustomary
include
da as do s. o else
کلمه غیر رسمی مرد هستش به طور عامیانه مرتیکه معنی میشه
formal
have fun by friends
visit
آرزو کردن
brother 's son sister 's son
تحویل دهنده
میزان سطح آگاهی
recipe book
بهترین صفت عالی برای خوب صفت:good صفت مقایسه ای:better صفت عالی:best
چشم
subject
اگه امکان داشت
شاه قلبم
ذهن عقل مخ
لوبیا گاهی اشاره به هسته درونی چیزی نیز ترجمه می شود
مغز درونی ترین لایه شیء هسته
در دستور زبان برای صرف فعل استفاده می شود
تلفظ چگونگی خارج شدن کلمات از دهان
یک نوع ماهی دریایی دراز مار ماهی
plate
پیراشکی یا سمبوسه به طور کلی غذایی که از تکه ای نان و محتویات درون آن تهیه و با محتویات طبخ شده است
a science that know about mind and how it work
get a product to a person and give money instead of that
گروه حامی
سوسول مامانی
s. th that excite us
چیزی که هیجان انسان را برمی انگیزاند
give s. th to other and get money instead of this
ask for s. th
بالای چیزی روی چیزی
اطلاعات آگاهی
شومینه بخاری در لغت به معنای جایی برای روشن کردن آتش
چرا به چه دلیل
کاملا بر اثر یک اتفاق یا حادثه
talk
a person who scare s. o or s. th else
a person who believe islamic religion
مشکل مسـئله
با دقت محافظ کار
قلب دل
در دستور زبان infinitive
نتیجه گیری منطقی
پیمان قول
do s. th until ending that
نوعی مسابقه با ماشین های دو دیفرانسیل در جاده های مختلف در لغت به معنای بیراهه
هزینه ای را پرداخت کردن
refuse say no
پاسخ جواب
consider
گارسون
کامل نشده جای خالی تکمیل نشده
شک تردید مردد بودن
میزان مدت period
sleep during winter
do like someone else
عاقبت سرانجام
finally
reboot
environment
ببر
غول پیکر
از روی اجبار
خود تعریفی
order
سفارش دادن توافق کردن
اولین بار
mushroom
پایان قرن زمانی که یک قرن تمام شده و قرن بعدی شروع خواهد شد در لغت به معنای {نوبت قرن}
پربار
این راه حل ها
not regular
not less than a particuler a mount of s. th
حداقل
شگفت انگیز شدن
مال من صفت مالکیت برای من
منبع پایه اساس
سنگین وزن
schedule
برنامه - نقشه
پلنگ - گربه وحشی
آینده - آخرت
بردن - برنده شدن - پیروز شدن - موفق شدن
نوعی چوب که غذای پاندا است
s. th that do not relative with a subject
پاسخ دادن - جواب دادن
ظاهر کردن
بین وسط
غروب
خانم - مونث - زن woman
یک اپلیکیشن رسانه ای
randomly
informal غیر رسمی
savage
هر جور عشقته هر جور میلته هر جور که دوست داری
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
شاید
به روش های گوناگون به چند روش
manner
پختن یک کیک
ماهیگیری
کادو - هدیه gift
زمان حال - اکنون now
حقیقت - درست - واقعی true
سیاره زمین - کره زمین
نو - اخیر - تازه
برعکس