be able to

/bi ˈeɪbəl tu//biː ˈeɪbl tuː/

جمله های نمونه

1. There is only one success --- to be able to spend your life in your own way.
[ترجمه تنها یک راه موفقیت وجود دارد ـ اینکه بتوانید به روش خود زندگی کنید] تنها یک راه موفقیت وجود دارد ـ اینکه بتوانید به روش خود زندگی کنید
|
[ترجمه گوگل]تنها یک موفقیت وجود دارد --- اینکه بتوانید زندگی خود را به روش خود سپری کنید
[ترجمه ترگمان]تنها یک موفقیت وجود دارد - - می تواند زندگی خود را به روش خودتان سپری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Journalists will be able to preview the exhibition tomorrow.
[ترجمه گوگل]خبرنگاران فردا می توانند پیش نمایش این نمایشگاه را مشاهده کنند
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران قادر خواهند بود تا نمایش را فردا نمایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Donna might be able to come tomorrow, but it's very unlikely .
[ترجمه گوگل]دونا ممکن است فردا بیاید، اما بعید است
[ترجمه ترگمان]دوناجین ممکن بود فردا بیاید، اما خیلی بعید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was afraid she wouldn't be able to bear the pain.
[ترجمه گوگل]می ترسید که نتواند این درد را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]می ترسید نتواند درد را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You should be able to evaluate your own work.
[ترجمه گوگل]شما باید بتوانید کار خود را ارزیابی کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید بتوانید کار خود را ارزیابی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We should be able to sell the house at a profit.
[ترجمه گوگل]باید بتوانیم خانه را با سود بفروشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید قادر باشیم خانه را به سود بفروشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I've always wanted to be able to speak Japanese.
[ترجمه گوگل]من همیشه دوست داشتم بتوانم ژاپنی صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]همیشه دلم می خواست به زبان ژاپنی حرف بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Travel and see the world; afterwards, you will be able to put your concerns in perspective.
[ترجمه گوگل]سفر کنید و دنیا را ببینید؛ پس از آن، شما می توانید نگرانی های خود را در چشم انداز قرار دهید
[ترجمه ترگمان]سفر و دیدن دنیا؛ بعد از آن، شما می توانید نگرانی های خود را در چشم انداز قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The firm will be able to undercut its competitors whilst still making a profit.
[ترجمه گوگل]این شرکت می‌تواند در عین کسب سود، از رقبای خود کم کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت قادر خواهد بود رقبای خود را تحت الشعاع قرار دهد، در حالی که هنوز سود خود را به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We won't be able to tell what skills the man has until we try him out.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که او را امتحان نکنیم، نمی توانیم بگوییم که مرد چه مهارت هایی دارد
[ترجمه ترگمان]ما قادر نخواهیم بود بگوییم که آن مرد تا زمانی که سعی کنیم او را بیرون بکشیم چه مهارتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I shall be able to go tomorrow.
[ترجمه گوگل]فردا میتونم برم
[ترجمه ترگمان]فردا می توانم بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With a lot of training, we might be able to lick the team into shape in time for next year's games.
[ترجمه گوگل]با تمرینات زیاد، شاید بتوانیم تیم را به موقع برای بازی های سال آینده لیس بزنیم
[ترجمه ترگمان]با توجه به آموزش زیاد، ما ممکن است قادر باشیم تیم را در زمان برای بازی های سال آینده شکست دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have some information you may be able to use .
[ترجمه گوگل]من اطلاعاتی دارم که ممکن است بتوانید از آنها استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اطلاعاتی دارم که ممکن است بتوانید از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Queensland heroin users will be able to detoxify rapidly on Naltrexone after a two-year clinical trial of the controversial drug begins in Brisbane this week.
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان هروئین کوئینزلند پس از شروع یک آزمایش بالینی دو ساله این داروی بحث برانگیز در بریزبن، می توانند به سرعت با نالترکسون سم زدایی کنند
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان هروئین در کویینزلند پس از دو سال محاکمه کلینیکی این مواد بحث برانگیز در Brisbane این هفته، به سرعت رفع و رفع مسمومیت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Will you be able to come?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید بیایید؟
[ترجمه ترگمان]تو می تونی بیای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] قادر باشد

انگلیسی به انگلیسی

• be capable of -

پیشنهاد کاربران

توان ( انجام کاری را ) داشتن
معمولا با should، may، will، might و سایر modal verb ها میاد و دقیقا معادل can هست. در واقع جایی که از can نشه استفاده کرد ( جایی که modal verb ها میان ) از be able to استفاده میکنیم
Be able to is like can. We use it to talk about abilities. We often use it in places where it is not possible to use can. For example, it isn’t possible to use can after another modal verb:
Be able to is a more formal alternative to can:
تشگر بسیار خوب بود اما بیاد در بارهbe able toمعلومات بشتر بدهید تا خوانده چیز را که مخواه ان را به دست بیار
قادر بودن
قادر بودن 🇻🇪🇻🇪
I was so tired that I wasn't able to speak
من انقدر خسته بودم که قادر نبودم حرف بزنم
can do
مشهور ومعروف بودن
توانا بودن به
قادر بودن

توانستن ، قادر بودن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس