تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانندسازی فرافکن ( یک مکانیسم دفاعی روانشناختی است که در آن فرد احساسات یا افکار ناخوشایند خود را به شخص دیگری نسبت می دهد و سپس سعی می کند آن شخص ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی از دوستان اشاره کردند و منم خالی از لطف ندیدم اینو بگم شاید با تصویرسازی بیشتر توی ذهنتون بمونه. توی رابطه وقتی یکی بدون هیچ دلیلی میره و مثل رو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه لاتین کلمه هیجان ( emotion ) است. “Emovere”, which means to displace, to mobilize, to remove the body from its state, is a performance piece t ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خیرخواه، بخشنده، دهنده An otherish person is someone who is a Giver in life – they want to help other people

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

والدگری مشترک، هم والدگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آماده سازی، رشد دادن چیزی ( خصوصا با پول ) ، موفق ساختن stimulate the growth or success of something by supplying it with money.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بازگشت به گذشته، گذشته نگری، مرور خاطره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢٣

احمق انگاری این واژه در اصطلاح اشاره به استفاده از فنون و ابزارهای روان شناختی دارد تا موجب شود مخاطب به سلامت عقلی خودش شک کند. این اصطلاح از فیلم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کودکی که نقش پدر و مادر را ایفا کند ( چیزی کهدر خانواده بسیار شاهد او هستیم کودک والدشده، کودک با نقش والدگری when a child becomes parent to their s ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

رفتار متمایز داشتن، تفاوت رفتاری و گفتاری، فرق گذاشتن رفتار کردن یا صحبت کردن در مورد ( کسی یا چیزی در یک گروه ) به روشی که از رفتار یا صحبت معمول با ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

لوکاهی کلمه هاوایی به معنای وحدت ، یگانگی ، هماهنگی و توافق است. Lōkahi is the Hawaiian word meaning unity, oneness, harmony, and agreement.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تمرکز داشتن روی هدف، روی موضوع تمرکز داشتن، چشم به جایزه دوختن، چشم به هدف داشتن eyes on the prize used to say that someone keeps their attention on ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کودک خاموش، گمشده، کودک ساکت کودکانی که توی خانواده خیلی ساکت و حتی گوشه گیر هستند The Lost Child is usually known as “the quiet one” or “the dreamer ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

والدگری فرزندان، فرزندان والدگر، فرزندانی که نقش پدر و مادری ایفا کنند Parentification is the process of role reversal whereby a child is obliged to ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خرده سیستم، زیر شاخه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آلبوم، آلبومی که فرد می تواند مجموعه ای از دستاوردها، عکس ها و . . . را در آن جمع آوری کند. a scrapbook or photo album intended to show its subject ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیان نظرات خود، عقاید خود را بگویید give one's own opinions.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خارج شدن، کنار کشیدن فرایندی که شخص سوم سعی می کند از رابطه یا سیستم بی ثبات دونفر دیگر خارج شود. detriangulation is the process in which the third ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

موقعیت دریافت کننده مثلا توی بازی یک سری افراد انتخاب می شوند تا توپ را بگیرند یا برای کارها و موقعیت های خاصی انتخاب می شوند. توی ورزشی مثل بیسبال ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

هشتمون گرو نهمونه عدم تمکن مالی، تمام شدن حقوق قبل از رسیدن به حقوق بعدی، قبل از برج پول تمام شدن to spend all of the money from one paycheck before ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

آرام کردن، تمام کردن، فرونشاندن ( خصوصا سوال یا مشکل را ) To settle or finish, especially a question or discussion

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

چنددرمانگری، درمانگری چندنفری عموما در روان درمانی و خانواده درمانی استفاده می شود و اشاره به همکاری دو الی چند درمانگر برای درمان مراجع اشاره دارد C ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

تأمل در خویشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

معنی کاهش اعتماد به نفس و شهامت هم میده؛ اینکه فردی باعث شود تا اعتماد به نفس و شهامتمون کم بشه causing a loss of courage or self - confidence

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودپسند، مغرور one becomes conceited.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حفظ تعادل، تلو تلو نخوردن دیدید مثلا میخواهید سوار قایق بشید هی تلو تلو میخورید و تعادلتون رو حفظ می کنید که توی آب نیفتید، یا وقتی قایق حرکت میکنه ه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

همانندسازی افراطی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تحلیلی یا بازخورد از یک فرد دارای منصب "Armchair Analysis" refers to an analysis coming from an onlooker observing from an armchair instead of someon ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دلایل مخالفت، نقد، دلیل نقد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نجوش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیش رفتن با احتیاط ( مثلا کسی که خجالت می کشه و با احتیاط داره میره خونه فامیل ) To move forward, especially in a courageous but cautious or wary ma ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنای خجالت یا ترس و عدم راحتی با موقعیت ها و افراد غریبه که عمدتا در کودکان شایع است، ترس از موقعیت های ناآشنا Slow to warm up" is just a phrase ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

با گستاخی جواب دادن، عمدتا در مورد کودکان به کار می رود در زمانی که والدین چیزی به آن ها می گویند و آن ها پررویی و گستاخی می کنند If a child talks ba ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

در کنترل چیزی بودن، تحت کنترل بودن To remain completely in control of, aware about, or on schedule with something.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

راست و بی پرده، بدون هیجان without showing emotion

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به دردسر افتادن، مشکل پیدا کردن to fail to be noticed, resulting in problems

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بزرگسال گونه، بالغ گونه، شبیه بزرگسال Resembling or characteristic of an adult

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوست داشتنی، عزیز، محبوب، نورچشمی If someone is the apple of your eye, you love them very much and are very proud of them.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

به معنی نظرخواهی کردن، بازخورد گرفتن Of a person, to tell something to someone in order to solicit feedback about it. In this usage, a noun is used ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

انجام کاری بدون تاخیر و معطلی و به شکل درست “Jump right in” means to do something without delay.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

گرفتار، تحول نیافتگی مفهومی است در روان شناسی و خانواده درمانی که به معنای عدم وجود مرزهای شخصی است و عمدتا خودمختاری فرد از بین می رود و اعتقاد بر ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

خانواده همسر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

مغلوب ساختن، پیشی جستن، آدم خوب، نیروی ذخیره، در ورق بازی هم از این اصطلاح استفاده می شود ( خال حکم ) . a helpful or admirable person.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

افسردگی آشفته وار ؛ یک اصطلاح پزشکی نیست و عمدتا برای توصیف افرادی به کار می رود که ترکیبی از نشانگان اضطراب و افسردگی را دارند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

یک نوع نگرش است که چرا به خودم زحمت بدم، دلیلی نداره خودمو اذیت کنم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

با انگیزه کرده کسی یا چیزی برای رفتار کردن در یک روش خاص The things that motivate one or make one behave in a certain way.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

جنبه تأکیدی دارد، سفت و سخت، مؤکدا unvarying in tone or emphasis

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

بدتر شدن، از کنترل خارج شدن To get someone or something under control.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خرج کردن پول در زمانی کوتاه یه نوع ولخرجی و خوشگذرانی An expensive series of purchases made in a short time

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مورد توجه سیستم نبودن، مورد حمایت قرار نگرفتن To fall through the cracks or to slip through the cracks means to remain unnoticed or unaddressed, to n ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پذیرش مسئولیت به خاطر نبود کسی، مسئولیت پذیری to have responsibility for something while someone is absent

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

شیوه، سبک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

( دوره ) نامزدبازی a period during which a couple develop a romantic relationship, especially with a view to marriage.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

غافلگیر شدن، جا خوردن، انتظار نداشتن to surprise someone, esp. in a way that makes the person feel confused or uncertain

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

رابطه جدید این نوع رابطه زمانی آغاز می شود که شما برای حواسپرتی و کم کردن فشار یک رابطه عاشقانه و نزدیک پایان یافته شده، با فرد دیگری رابطه جدیدی آغا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

به طور کلیشه ای در حالت کلی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حرکت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مبنای مورد نیاز مثلا پزشک می گوید که هرماه یکبار بیاید تا شما را ملاقات کنم، این تاریخ درواقع مبنای مورد نیاز را نشان می دهد مثالهای زیر As - Need ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تاریخ پایانی، آخرین مهلت The drop - dead date is the last possible date on which something must be completed and, in most circumstances, an extensio ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

دشوار بودن درک، عدم فهمیدن، قابل فهم نبودن too difficult or strange for you to understand

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

معنیش تقریبا اینه �وقتی چیزی سابقه اش اونقدر بده که شما شک دارید تغییر کنه� مشکلاتی که خیلی وقته بودند و فکر می کنید درست نمی شوند عدم اطمنیان از اصل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

ریز ریز کردن، تکه تکه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کوپن، حق بیمه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

مثل بیمه تکمیلی هست، وقتی بیمه شونده توی درمان پولی پرداخت می کنه، تقریبا یه مبلغی رو بیمه گذار به بیمه شونده پرداخت می کنه a small fixed amount req ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

دیده نشدن، پشت کاری مخفی شدن و دیده نشدن، غیبت داشتن گاهی وقتا میگیم خیلی وقته ندیدمت. . بعد میگیم کار داشتم To fall behind another object or item a ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

جواب سربالا دادن، یا توی زبان عامیانه خودمون گاهی می گوییم که فلانی جواب داد ( یعنی گستاخی و پررویی کرد ) To respond angrily or rudely at an inappro ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

انجام دادن کار یا پروژه to complete a project, transaction, or task

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

شناگری که به جای عمیق رفته و درجا پا می زند تا سرش را بالای آب نگه دارد swimmer can do while in a vertical position to keep their head above the surf ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

پذیرش رفتار اشتباه، درواقع مهر تأیید به یک چیز غلط زدن approve or sanction ( something ) , especially with reluctance accept ( behaviour that is cons ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

بیان هیجان یا احساسی به صورت خیلی شدید و غلو کردن در آن، جوسازی، غلو کردن، اغراق کردن، to express a feeling in a much stronger way than is necessary ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

شکایت، غرولند ( چیز جزئی ) a complaint, especially a trivial one

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

زیر و بم چیزی را فهمیدن to succeed in discovering something difficult, complicated, or secret

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

به معنی فرصتی برای رسیدن یا انجام چیز جدید If you say that something helps someone to get their foot in the door or their toe in the door, you mean t ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

حبس کردن و عدم ابراز احساس، خفه کردن خود to stop yourself from feeling or showing a particular emotion

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش قدم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

گاهی معنی به عقب برگشتن و بررسی کردن معنی میده؛ اینکه به عقب برگردی و چک کنی کار یا هرچیز دیگری درست انجام شده یا خیر to show that an explanation or ...

پیشنهاد
٦

من تو، شما همه؛ من و تو باهم، بقیه هم با هم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

متحد شدن علیه کسی، عزم رو جزم کردن برای آسیب زدن به کسی، قصد ضربه زدن به کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تغییر ظواهر صورت برای بیان یک احساس یا حتی برای برقراری ارتباط، شکلک درآوردن، ادا درآوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

مرتکب اشتبه شدن، خطا کردن، خبط کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پوشیدن لباس مناسب ( متناسب با شغل و حرفه یا وضعیتی که هستید ) to have an appearance or wear clothing that is usual or expected for a particular sit ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

از چشمان طرف همه چیز رو خوندن بیانگر اینکه از چشمان طرف احساسات و افکار او را متوجه می شوید you can understand a person's emotions and sometimes thou ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آماده شدن برای انجام سریع کاری به روشی جدید، انجام سریع و موفقیت آمیز کاری جدید to immediately work hard and successfully at a new activity

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرندگان و زنبورها در واقع اصطلاحی برای توضیح دادن روابط صمیمانه و جنسی به کودکان است مثل همان اصطلاح پدر دانه تو را توی دل مادر کاشت "The birds and t ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

مافوق

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

زلزله سنج، زلزله نگار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

کارگاه چوب و نجاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

هرکسی یا هرچیزی که جدید نباشد، کهنه، قدیمی، تاریخ گذشته : something or someone not new or exciting any more

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یک نوع سبک مدیریت است به این معنا که دائما کارکنان خود را نظاره کنی و اونها رو بپایی.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

کنایه از لطف زیادی، اینکه نباید در حق کسی چیزی را زیاد انجام داد ممکن است برای وی خوب نباشد to not have or use too much of something because you thin ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آماده جنگ، کسی که شمشیر از پشت کشیده، آماده واکنش نشان دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گله مند، شکایت کنان، اخمو، غرغرو

پیشنهاد
١٠٣

آنقدر وانمود کن تا به واقعیت تبدیل کنی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

کم اهمیت جلوه دادن کاری، ناچیز شمردن - - عمدتا به معنای این است وقتی کسی کاری انجام می دهد یا چیزی می گوید می گوییم مهم نیست. شاید دقیق تر توی این جم ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

درست نبودن، صحیح نبودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

به معنای ترغیب و تشویق دیگران برای انجام دادن کار مورد نظر شما

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

عقب نشینی، پاسخ یا واکنش و رفتار عجولانه و سریع

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنشگر، عامل، مولد ( در مقابل واکنش پذیری قرار دارد )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

مدخل، ورودی درب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تغییر مسیر، تغییر جایگاه،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرار و اجتناب از چیزی یا کسی، کنایه از فرار کردن از مخمصه یا مشکل به جای اینکه به قلب آن بزند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دلالت داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به آرامی نزدیک شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

نگهداری افراطی، مراقبت بیش از حد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

بسیار گوش به زنگ بودن، بسیار هوشیار بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

کنایه از توی مخمصه افتادن، عصبانی شدن، در دردسر افتادن، تنبیه یا مجازات شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فعال و هوشیار بودن، متمرکز و فعال بودن، آماده بودن برای انجام کاری مثلا وقتی میخای به کودک دستور بدهی و او سراپا گوش وایستاده و به محض شنیدن مثل فرفر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

در کنترل دیگران بودن، اینکه دیگران به او بگوید چگونه باشد و چه کاری انجام دهد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

شم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

عوامل مهمی که در یک تصمیم یا یک موقعیت باید لحاظ شود، موارد مهم، موضوعات مهم مورد توجه in a decision or situation is the most important factor that y ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

نتیجه نهایی، آخریک کلام، حرف آخر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

دور از انتظار، غیر مترقبه، یهویی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

آمادگی برای گفتگو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

مضمون، محتوای اصلی، کنه مطلب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

پاسخ نیشدار و تحریک کننده به کسی دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

یاوه سرایی، چرت و پرت گویی، دری وری گویی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

زیاد حرف زدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

به معنای کج کردن سر به سمت چپ و مخالفت کردن و جواب منفی دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

پشت دیگران قایم شدن، دست دست کردن تا اینکه دیگران آن کار را انجام دهند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

موقعیت یا وضعیتی بین دو نظر مغایر هم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بدفهمی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

کنایه از توجه نکردن، خسته شدن، مثلا وقتی کسی صحبت می کند طوری نگاه می کنید که زیادی صحبت می کند و خسته شدید

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

تلو تلو خوردن، اینور و اونور رفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

جدا از مفهوم ترن، توی تکست هایی که خوندم بیشتر به معنای نوسانات روحی و خلقی، نوسانات یابالا و پایین شدن ارتباط و روحیات معنا می دهد.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک پا تو بودن و یک پا بیرون بودن اشاره به مردد بودن برای ترک کردن، تردید داشتن، دودل بودن،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

انجام کار یا گفتن حرفی به صورت سرسری، بی مبالاتی کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

تفرد، فردیت، یکتایی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢٩

اصطلاح دقیقش خیلی سخته و پیدا نکردم؛ درواقع وقتی فردی کاری را با روشی ماهرانه انجام دهد تا دیگری دقیقا به همان صورتی که خواسته عمل کند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

( از نظر احساسی ) بی اهمیت، بی عاطفه، نشان ندادن همدلی یا عاطفه برای کسی ( اینکه خیلی از گداها یا بدبختی خیلی ها رو میبینیم و اهمیت و عاطفه ای نشون ن ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تصدیق نشده، به رسمت شناخته نشده، بی اهمیت، در کل فرد یا کاری که مورد رسمیت و تصدیق قرار نگیرد ( مثلا زمانی که فردی وارد اتاق می شود اما کسی محلی به ا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

عمل کردن بر خلاف عقیده، رفتار کردن بر خلاف میل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

محدودیت شدید در کارایی و کارآمدی، عاجز و ناتوان شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنزل دادن، فروکاستن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

فعالیت مجدد، عمل دوباره

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

کنایه از شروع کاری به روشی آرام

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

دنبال کردن، ادامه دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

وقت کشی، به حاشیه راندن، متوقف کردن فعالیت ( مثل زمانی که بازیکن توپ را کنار خط کرنر می برد تا وقت بازی تلف شود )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

متمایل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

نامتمایل، بی میل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلاهتان را قاضی کنید

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

محرک، آغازگر، فراخوان، شروع کننده

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

حالتی که برای هر دو جنس زن و مرد قابل قبول و طبیعی است، وضعیت جنسیتی معمول

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٩

عشقبازی - رابطه فرازناشویی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم پدری و هم مادری کردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٨١

a considerable number or amount of something مقدار قابل توجهی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٧

رخنه کردن، نفوذ کردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

امتیاز اعتباری . در کشورهای غربی فرد می تواند دارای کارت اعتباری ( credit card ) باشد. اگر فردی وام بگیرد دارای سابقه اعتباری می شود. سابقه اعتباری ه ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

رشد کردن، بالا رفتن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٨٤

انجام کاری بدون تفکر یا بدون تلاش

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٧

خودسرزنش گری

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١

خودانکاری

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توانایی آگاهی و هوشیاری کامل در لحظه حال، متمرکز شدن نسبت به امری و عدم توجه به وقایع دور و اطراف

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤١

فرار کردن از مخمصه، تبرئه شدن، خلاص شدن، راحت شدن از مسئولیت، فرار کردن از بار تعهد، اجازه دادن به کسی که از یک موقعیت دشوار فرار کند یا از انجام چیز ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمان استراحت بگیرید، توقف کنید، استراحت کنید، صبر کنید،

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مبتکر، خودآغازگر

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کنایه از کار بیهوده، کار بدون نتیجه

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٨

همیشه کار مشابه انجام دادن، یکنواخت و تکراری

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٧

ون نوعی نمودار دایره ای تو در تو

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

والدین یا خویشاوندان نزدیک همسر

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

اتفاق نظر داشتن، هم عقیده بودن، عین هم بودن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

تقسیم کردن، تسهیم کردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

خودارزشمندی، بها دادن به خود، عزت نفس

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پرواز خودکار ، پرواز بدون خلبان

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١

مشروب خوار قهار گروهی، فردی که دوست دارد در محیط های جمعی مشروب مصرف کند

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نگاهی که در آن دنیا رابطه دگرجنس گرایی را بهنجار و طبیعی می داند و همجنسگرایی را آسیب و نقص می داند

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢

شکل پذیری مغز؛ انعطاف پذیری مغز

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

انعطاف پذیری عصبی؛ شکل پذیری عصبی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٠

همصدا شدن با کسی، هم نوا شدن با،

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پذیرش چیزی بدون چون و چرا؛انتظار خدمت همیشگی از کسی یا چیزی بدون تشکر یا بدون به رسمیت شناختن وی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤

با دقت و با احتیاط حرکت کردن برای دانستن چیزی؛ آهسته و با احتیاط قدم بر داشتن در جایی تاریک؛ فهمیدن اینکه فرد در مورد فلان شخص یا فلان چیز چه فکر و ع ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٨

تمرکز بر خویشتن، خودمحوری، خودمرکزبینی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

توانایی اتکا و اعتماد به صداقت و درستی دیگری، قابلیت اعتماد

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

بافت انگاری کردن، زمینه ای ساختن، در متن قرار دادن، در بافت قرار دادن، با توجه به بافت مفهوم سازی کردن، با توجه به زمینه فرمول بندی کردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١

به جنگ با اشک برخواستن، کنایه از تلاش برای گریه نکردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

عدم خنثی بودن، جانبداری، سوگیرانه، طرفدارانه

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اقدام پژوهی، پژوهش در عمل

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

مذکر، ویژگی و کیفیات زنانه نداشتن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٦

این واقعیته، همینی که هست، واقعیت همینه، این راهشه

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دفاع از خود، مبارزه برای خود، حفاظت از خود، روی پای خود ایستادن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١١

مغلوب ساختن کسی یا چیزی، نابود کردن کسی یا چیزی، کنایه از نابود کردن یا پنبه کردن چیزی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١

بیرون دادن نفس، دم براوردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٥

روا دانستن، پسند کردن، تأیید کردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دیوارکشی، دیوارسنگی ( در اصطلاح و در مبحث زوج درمانی، گاتمن دیوارکشی را به عنوان یکی از دلایلی می داند که موجب مرگ رابطه می شود. در این حالت شخص به ن ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

خواستنی نبودن، مورد پسند نبودن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢

گرامی نداشتن، عزیز نشمردن، دلداری یا مراقبت نکردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تفکرمندی، ملاحظه گری

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترک پرخاشگرانه موقعیت، ترک موقعیت با حالت آشفتگی ( مثلا وقتی دو نفر بحث و دعوا می کنند، یکی با ناراحتی و جنجال موقعیت را ترک کند )

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تغذیه کننده

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤

قشر تازه مخ

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیزش آمیگدال

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

رفتار اجتماعی، اشاره به رفتاری اجتماعی با هدف همراهی و کمک به دیگران

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١

فردگرایی افراطی، تأکید افراطی بر اصالت فردی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

چشمان پر ذوق، در واقع به روابط عاشقانه اشاره دارد و به معنای خیره شدن در چشمان معشوق و لذت بردن از آن است

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢١

راه رفتن روی پوسته تخم مرغ، کنایه از احتیاط بسیار زیاد،

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پدر خانه دار، پدر یا شوهری که کارهای خانه را انجام می دهد و زن بیرون از خانه کار می کند

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١١٣

هموابستگی ( نوعی رفتار بیمارگونه که در آن فرد به نیازهای خود توجهی ندارد و نیازهای دیگری را در اولویت قرار می دهد و به او خدمت می کند که موجب وابستگی ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥

بقای اقتصادی، حیات اقتصادی، رشد اقتصادی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٦

شالوده شکنی، ساختارزدایی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤١

حال یافت، فهمیدن دقیق حال و احساس کسی، همدلی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٧

مافوق، برتر، ارباب، بالا دست

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

ساختمندگرایی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

بهزیستی ، عافیت

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قاعده مند، تحت قاعده و قانون

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١

خودتأملی، تأمل بر خویشتن

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

زیر و بم، فوت و فن، جزئیات

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٠

کامل تر، شفاف تر، دقیق تر

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

اتفاق نظر، همرأیی، نظر مشابه، عقیده یکسان

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مورد توجه قرار دادن، مطمح نظر قرار دادن، مدنظر قرار دادن، رسیدگی کردن

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢

انجام چیزی به روشی آسان، انجام عملی به صورت آرام و خنده دار

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

پذیرش چیزی بدون هرگونه سؤال و جواب، انجام چیزی بدون هرگونه شک، عدم شک و تردی، مسلم دانستن چیزی

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

پایش

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧

گروه متخصصان، انجمن کارهای گروهی، گروهی از متخصصان که با هم کار می کنند

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

انس گرفتن، مأنوس شدن، خو گرفتن

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

مؤثق، معتبر، پایا، چیزی که به خوبی ساخته و پرداخته شده

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

رویدادنگاری، یادداشت برداری روزانه، ثبت روزانه وقایع

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٩

فعالیت کم، در مقابل بیش فعال

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوست داشتنی نبودن

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آسودگی خیال، نفس راحت، آخیش

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٥

شکلک در آوردن، دهن کجی کردن

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

واقعیت بخشیدن، جسم بخشیدن، مفصل تر کردن، با جزئیات ساختن، اطلاعات افزودن

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چک برگشتی

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فردگرایانه، قضاوت فردی، فردمحورانه

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کسب و کار مرسوم؛ روش معمول؛ روش همیشگی ( عدم تغییر روش با توجه به الزامات بیرونی )

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

زمینه، اساس، مبنا، پایه

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اسناد نادرست، اسناد غلط، نسبت دادن اشتبا، سوء نسبت

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٦

خودستایی، از خود راضی، مغرور

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧

درخت زندگی

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازگرداندن، از اول شروع کردن، به عقب برگشتن

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٥

جشن ازدواج؛ جشن عروسی

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٤

عصای رهبری، نشان رهبری، نشان فرماندهی،

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازآفرینی، بازنویسی، بازنویسی داستان،

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

خلال، فرصت، بازه زمانی، فرصت کاری، دوره کاری

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

معمولی، اصلی، اولیه، نمونه اصلی

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧

خودجهت یافته، خود هدایت یافته،

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

شگفت اینکه، عجیب اینکه، به طرز تناقض آمیزی، جالب اینکه

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١

کلر مقدس، حضرت کلر، یک زن قدیس در کاتولیک رومی

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢

بزرگ ساز

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١

کنترل کننده افراطی

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٨

نافرمانی، عنادورزی، مخالفت ورزی

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٩

قدرت زدایی، ناتوانسازی، خلع قدرت

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١١٠

ارتباط خوب و ملایم داشتن با دیگری، ارتباط نزدیک و صمیمانه با دیگری داشتن

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٣

خودجهتمندی، خودجهت دهی

پیشنهاد
١

رفتار جامعه پسند، رفتار ارتقا دهنده