roller coaster

/ˈroʊləˈkoʊstə//ˈrəʊləˈkəʊstə/

(در فانفار و غیره) رولر کوستر، قطار غلتان، غلتانه، راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاه های کودکان و غیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an amusement park ride in which a small, gravity-propelled train of open cars rides rapidly up and down a curving, winding, track built on trestles.

جمله های نمونه

1. It's great to go on the roller coaster five times and not be sick.
[ترجمه غزاله] فوق العاده است که پنج بار سوار ترن هوایی شوید و حالتان بد نشود.
|
[ترجمه تارو] این عالیه که پنج دفعه سوال ترن هوایی شوید و حالتان بد نشود
|
[ترجمه هستی] عالیه که بتونی پنج بار سوار ترن هوایی بشی و حالت تهوع نگیری
|
[ترجمه علیرضا] خیلی خوب است که پنج بار سوار ترن هوایی شوید و بیمار نباشید
|
[ترجمه گوگل]خیلی خوب است که پنج بار سوار ترن هوایی شوید و بیمار نباشید
[ترجمه ترگمان]خیلی عالیه که پنج بار سوار ترن هوایی بشیم و مریض نباشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Life is a roller coaster, you have your ups and downs unless you fall off.
[ترجمه مائده حوایی] زندگی مانند ترن هوایی است، تو بالا و پایین های زندگی خودت را داری، مگر اینکه سقوط کنی.
|
[ترجمه ستایش ایزدی] زندگی مانند ترن هوایی است، زندگی تو بالا و پایین های خودش را دارد، مگر اینکه سقوط کنی
|
[ترجمه تارو] زندگی مانند ترن هوایی است که بالا و پایین دارد، مگر اینکه سقط کن
|
[ترجمه Hana] زندگی یه ترن هواییه، زندگی هر کسی بالا و پایین خودش رو داره جز کسی که سقوط کرده
|
[ترجمه گوگل]زندگی یک ترن هوایی است، شما فراز و نشیب های خود را دارید مگر اینکه زمین بخورید
[ترجمه ترگمان]زندگی یک ترن هوایی است، مگر اینکه تو سقوط کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's our turn on the roller coaster.
[ترجمه غزاله] نوبت ماست که سوار ترن هوایی شویم.
|
[ترجمه تارو] نوبت ماست تا سوار ترن هوایی شویم
|
[ترجمه گوگل]نوبت ما در ترن هوایی است
[ترجمه ترگمان]الان نوبت ماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Life is a roller coaster. You can scream every time you hit a bump, or you can throw your hands up and enjoy the ride.
[ترجمه تارو] زندگی بالا و پایین هایی دارد هر دفعه که پایین می ایی میتوانی جیغ بزنی یا دستت را بالا ببری و از سواری لذت ببری
|
[ترجمه گوگل]زندگی بالا و پایین دارد می توانید هر بار که به دست انداز برخورد می کنید فریاد بزنید یا می توانید دست های خود را بالا بیاورید و از سواری لذت ببرید
[ترجمه ترگمان] زندگی یه ترن هوایی - ه هر دفعه که ضربه می زنی می تونی جیغ بکشی یا دستت رو بالا ببری و از سواری لذت ببری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The roller coaster climbs 91 feet and reaches speeds of 4miles an hour.
[ترجمه گوگل]این ترن هوایی از ارتفاع 91 فوتی بالا می رود و به سرعت 4 مایل در ساعت می رسد
[ترجمه ترگمان]قطار ترن از ۹۱ پا بالا می رود و به سرعت ۴ مایل در ساعت می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their relationship was an emotional roller coaster.
[ترجمه گوگل]رابطه آنها یک ترن هوایی عاطفی بود
[ترجمه ترگمان]رابطه شون یه ترن هوایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The last few weeks have been a real roller coaster.
[ترجمه گوگل]چند هفته گذشته یک ترن هوایی واقعی بوده است
[ترجمه ترگمان]این چند هفته اخیر یه ترن هوایی واقعی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I screamed myself silly on the roller coaster.
[ترجمه گوگل]روی ترن هوایی خودم را احمقانه فریاد زدم
[ترجمه ترگمان]من خودم رو توی ترن هوایی سرزنش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was on an emotional roller coaster for a while when he lost his job.
[ترجمه گوگل]او برای مدتی در یک ترن هوایی هیجانی بود که کارش را از دست داد
[ترجمه ترگمان]یه مدت بود که کارش رو از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Soon the road resembles a roller coaster track.
[ترجمه گوگل]به زودی جاده شبیه یک مسیر ترن هوایی می شود
[ترجمه ترگمان]به زودی جاده شبیه یک قطار ترن هوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This powerful range of feelings, this emotional roller coaster, is normal.
[ترجمه گوگل]این طیف قدرتمند از احساسات، این ترن هوایی عاطفی، طبیعی است
[ترجمه ترگمان]این دامنه قوی از احساسات، این ترن هوایی احساسی، عادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I would like to get off the emotional roller coaster I've been on.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم از ترن هوایی احساسی که در آن بوده ام پیاده شوم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم از اون ترن هوایی که توش بودم خلاص بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What: A short, mild roller coaster aimed at children.
[ترجمه گوگل]چه چیزی: یک ترن هوایی کوتاه و ملایم برای کودکان
[ترجمه ترگمان]چی: یک قطار هوایی کوتاه کوتاه با هدف کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was like riding on a roller coaster.
[ترجمه گوگل]مثل سوار شدن بر روی ترن هوایی بود
[ترجمه ترگمان]انگار سوار یه ترن هوایی شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• amusement ride in which small cars move quickly on tracks that curve and dip sharply
at a fairground, a roller-coaster is a small railway that goes up and down steep slopes and which people ride on for pleasure.

پیشنهاد کاربران

تعدادی از وسایل شهربازی:
۱. roller coaster: ترن ( اینو که دیگه همه میدونیم )
۲. merry - go - round: اسب سواری گردان ( از اینا که ده تا اسب پشت سر همن یه جا میچرخن برای بچه هاست هیچکی هم سوار نمیشه )
...
[مشاهده متن کامل]

۳. bumper cars: ماشین سواری برقی ( از اینا که آنتن داره پاتو میزاری رو پدال همیشم خرابه )
۴. ferris wheel: همون چرخ فلک خودمون
۵. shooting gallery: با تفنگ به عروسک و این جور چیزا تیر میزنی اگه زدی برای خودتا

A roller coaster of a game : عجب بازی پر هیجانی بود
نوسانات
1 -
( also, rollercoaster )
an exciting entertainment in an amusement park, like a fast train that goes up and down very steep slopes and around very sudden bends
یک سرگرمی هیجان انگیز در یک شهربازی، مانند یک قطار سریع که از شیب های بسیار تند و در پیچ‏ های بسیار ناگهانی بالا و پایین می رود، ترن هوایی تفریحی
...
[مشاهده متن کامل]

Children will love the indoor rollercoaster
I've ridden th. e fastest roller coaster in the world.
2 -
a situation that changes from one extreme to another, or in which a person's feelings change from one extreme to another
وضعیتی که چیزی از یک حالت افراطی به حالت دیگر تغییر می کند یا در آن احساسات فرد از یک وضعیت افراط به وضعیت دیگری تغییر می کند.
نوسانات روحی و روانی
Demand and the weak dollar are driving the peaks and valleys of oil prices, creating uncertainty about when the rollercoaster ride will end.
He was on an emotional roller coaster for a while when he lost his job.

roller coaster
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/rollercoaster#cald4-1
افت و خیز
نوعی بستنی ریش ریش شده
roller coaster
چرخ و فلک
ترن هوایی
Atallrailroad
فراز و فرود
چرخ و فلک
Life is a roller coaster, you have your ups and downs unless you fall off.
ریل ترن هوایی
رولر کوستر
ماهم میگم رولر کوستر 😀😀
فراز و نشیب
A roller - coaster of emotions
طیفی از احساسات متفاوت
ترن هوایی در ( شهربازی )
A situation in which there are many big & sudden changes:
Share prices have been on a roller coaster these last few days.

many different emotions one after another
ترن هوایی. . . . قطار مرتفع
ترن هوایی
نوسانات روحی و روانی
تران هوای
جدا از مفهوم ترن، توی تکست هایی که خوندم بیشتر به معنای نوسانات روحی و خلقی، نوسانات یابالا و پایین شدن ارتباط و روحیات معنا می دهد.
غلیان - بالا و پایین شدن از نظر هیجانی
ترن هوایی شهربازی
ترن هوایی ( در شهر بازی )
حالت و وضعیت روحی و احساسی ناپایدار به طوریکه متناوب تغییر میکنه ( یک احظه شاد و هیجان زده و یک لحظه ناراحت و . . . )
ترن هوایی
رنجر
سورتمه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس