پرسش خود را بپرسید

معنی جمله ی My father called it debauched juxtaposition

تاریخ
١ سال پیش
بازدید
٢٢٠

معنی جمله زیر:

My father called it debauched juxtaposition

٤٠٤
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
١٣

٤ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

عبارت my father called it debauched juxtaposition، احتمالاً توصیفی است که نویسنده درباره نظر پدرش در مورد چیزی ارائه کرده است. Debauched در این متن به معنای زیاده‌روی یا غیراخلاقی است، در حالی که juxtaposition،  به قرار گرفتن یا تقابل دو چیز در کنار هم اشاره دارد. بنابراین، پدر نویسنده ممکن است از ترکیب یا تضاد خاصی از چیزها به عنوان بیش از حد زیاده‌روی یا غیراخلاقی انتقاد کرده باشد.

 با این حال، بدون متن بیشتر، نمی توان دقیقاً مشخص کرد که نویسنده و پدرش به چه چیزی اشاره می کردند.

٤١٥,٣٣٠
طلایی
٣٣٥
نقره‌ای
٤,٦٥٤
برنزی
٢,٨٤٦
تاریخ
١ سال پیش

پدرم آن را هم نشینیِ تباه شده و فاسد نامید.

٣٣,٩١٦
طلایی
١٠
نقره‌ای
١٠٣
برنزی
٩٠
تاریخ
١ سال پیش

My father called it debauched juxtaposition, he must have worked for days to come up with a worthy insult.

مطمئن نیستم ترجمم دقیق باشه. تقریباً یعنی:


پدرم بهش گفت  مجاورتِ به فساد کشیده شده.

داره به این جمله اشاره می‌کنه که پدرش گفت:

… “You are meant to be working separately, not in this … this debauched juxtaposition. I have warned you about collaborating, it is not the proper way to exhibit your skills.” …

منابع:
همین سایت آبادیس

دیکشنری های انگلیسی آریانپور و بیاموز 
صفحه ۶۷ و ۹۵ کتاب The Night Circus

https://acciobooks.weebly.com/uploads/1/3/2/7/13279484/em_-_the_night_circus.pdf

٣,٩٦١
طلایی
١
نقره‌ای
٦٧
برنزی
٣٠
تاریخ
١ سال پیش

تلقی پدرم از این موضوع، مراوده و همنشینی  بی بندوبارانه  بود.

٨,٨٤٧
طلایی
٠
نقره‌ای
١,٩٧٨
برنزی
٢٧١
تاریخ
١ سال پیش

پاسخ شما