پرسش خود را بپرسید
برو بکس معنی rushed یعنی چی
٣ روز پیش
٢٤
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
سلام
هول هولکی کاری را انجام دادن به دلیل کمبود وقت
١,١٩٨
١
٣١
٤
٣ روز پیش
با سلام
انجام دادن کاری با سرعت و عجله و فوریت
البته ed دارد که زمان گذشته است یا اسم مفعول و صفت مفعولی.
فعل:
She rushed to finish the project.
او برای تمام کردن پروژه شتاب کرد.
صفت:
The rushed decision led to many problems.
تصمیم عجولانه منجر به مشکلات زیادی شد.
٤,١٩٣
٣
٧٥
١٥
٣ روز پیش
به معنی با عجله و شتاب اومدن به یا رفتن از جایی هست
١٢٢
٠
١
٢
٣ روز پیش