پرسش خود را بپرسید

برو بکس معنی rushed یعنی چی

تاریخ
١ سال پیش
بازدید
١١٠

thanks for your sharing 


٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

سلام

هول هولکی کاری را انجام دادن به دلیل کمبود وقت

٧,٢٦١
طلایی
٧
نقره‌ای
١٤٩
برنزی
١٠
تاریخ
١ سال پیش

با سلام

انجام دادن کاری با سرعت و عجله و فوریت

البته ed دارد که زمان گذشته است یا اسم مفعول و صفت مفعولی.

فعل:

She rushed to finish the project.

او برای تمام کردن پروژه شتاب  کرد.

صفت:

The rushed decision led to many problems.

تصمیم عجولانه منجر به مشکلات زیادی شد.

١٧,١٥٧
طلایی
١١
نقره‌ای
٣٠٨
برنزی
٦٧
تاریخ
١ سال پیش

به معنی با عجله و شتاب اومدن به یا رفتن  از جایی هست 

٢٢٤
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
٥
تاریخ
١ سال پیش

پاسخ شما