پرسش خود را بپرسید
kicked off the busبه چه معناست؟
٩ ماه پیش
١٠٠
the robbers got themselves kicked off the bus.
١,١٨٣
٠
٠
٧٢
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
معنی جمله:
سارقان خود را از اتوبوس بیرون انداختند.
به معانی kick of دقت کنید:کفش: با یک تکان درآوردن
فوتبال: بازی را شروع کردن
فعالیت و جلسه و غیره: آغاز شدن و یا شروع شدن
اخراج کردن، بیرون انداختن، بیرون راندن و یا بیرون کردن
در حالت محاوره: مُردن.
١٢,٠٩٧
٩
١٨٤
٦٨
٩ ماه پیش
شوت شدن بیرون!
پرت شدن بیرون!
انداخته شدن بیرون!
٢٦,٠٧٧
١٠
٥٦٧
٢٢٠
٩ ماه پیش
بیرون انداخته شدند
٢٠,٣٣١
٢٢
٣٣٦
٣٨
٩ ماه پیش