پرسش خود را بپرسید
kicked off the busبه چه معناست؟
١ سال پیش
١١١
the robbers got themselves kicked off the bus.
١,١٨٣
٠
٠
٧٣
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
معنی جمله:
سارقان خود را از اتوبوس بیرون انداختند.
به معانی kick of دقت کنید:کفش: با یک تکان درآوردن
فوتبال: بازی را شروع کردن
فعالیت و جلسه و غیره: آغاز شدن و یا شروع شدن
اخراج کردن، بیرون انداختن، بیرون راندن و یا بیرون کردن
در حالت محاوره: مُردن.
١٢,١٨٧
٩
١٨٤
٦٩
١ سال پیش
شوت شدن بیرون!
پرت شدن بیرون!
انداخته شدن بیرون!
٢٦,٤٣٥
١٠
٥٦٧
٢٢٣
١ سال پیش
بیرون انداخته شدند
٢١,٥٢٠
٢٢
٣٣٨
٤١
١ سال پیش