پرسش خود را بپرسید
kicked off the busبه چه معناست؟
١٠ ماه پیش
١٠٥
the robbers got themselves kicked off the bus.
١,١٨٣
٠
٠
٧٣
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
معنی جمله:
سارقان خود را از اتوبوس بیرون انداختند.
به معانی kick of دقت کنید:کفش: با یک تکان درآوردن
فوتبال: بازی را شروع کردن
فعالیت و جلسه و غیره: آغاز شدن و یا شروع شدن
اخراج کردن، بیرون انداختن، بیرون راندن و یا بیرون کردن
در حالت محاوره: مُردن.
١٢,١٤٧
٩
١٨٤
٦٨
١٠ ماه پیش
شوت شدن بیرون!
پرت شدن بیرون!
انداخته شدن بیرون!
٢٦,٣٠١
١٠
٥٦٧
٢٢٢
١٠ ماه پیش
بیرون انداخته شدند
٢١,٣١٠
٢٢
٣٣٨
٤٠
١٠ ماه پیش