پرسش خود را بپرسید
معنی کلمه knuckleheads
٥ ماه پیش
٩٧
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
سربند انگشتان
٨٤٨
٠
٦
٨
٥ ماه پیش
این واژه اسم(noun) است در محاوره بیشتر به کار می رود و غیررسمی است. این واژه بار معنایی کودکانه و مودبانه دارد.
معادل در فارسی:
احمق، کودن، خرفت، گاگول، سبک سر و زبان نفهم
معنای ملایم تر : کله پوک
I wanted to be like him and he didn't want me hanging around. what a young knucklehead kid I was.
من میخواستم مثل او باشم و او نمیخواست دور و برش بپلکم چه بچه کم سن کله پوکی بودم.
١١,٧٢٧
٩
١٨٣
٦٨
٥ ماه پیش
آدم احمق، آدم کودن،
احمق، پخمه، خنگ
knuck‧le‧head /ˈnʌkəlhed/ noun [countable]
American English spoken
someone stupid – used when you are not very angry with them Synonym : blockhead British English
١٧,٥٨٤
٨
١٢٤
١٥٠
٥ ماه پیش