دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٨٤٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٧٣٨
لایک
لایک
١٧٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٢١٢
رتبه
رتبه در بپرس
٣٣١
لایک
لایک
١٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٤

قابلیت مخ زنی Rizz is short for “charisma, ” and it simply means an ability to charm and woo a person. این واژه پس از یک رای گیری با مشارکت 32 هزا ...

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٤

proportional, commensurable, equal, symmetrical Matching something in size, quality, or length of time. Salary will be commensurate with age and e ...

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٥

Being confident, comfortable, and refined in social situations. Sophisticated, elegant, cultured, polished, gentlemanly

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٥

مختصرگو، موجز Giving a reply in an abrupt manner, using very little words.

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٤

demanding, exacting, onerous, punishing, stressful, tiring, tough, trying, laborious. Taxing is something that is difficult or needing a lot of tho ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
١ پاسخ
٥١ بازدید

کاربرد های مختلف اصطلاح  "i am up"   چیه ؟

١ ماه پیش
٢ رأی

"I'm up to" and "I'm up for" are both idiomatic expressions used to express willingness or readiness for something, but they are used in slightly different contexts.   "I'm up to" is used to in ...

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٦٦ بازدید

واژه ی مخفف  "mchc" در ازمایش چکاپ  نشان دهنده ی چه چیزی است ؟

١ ماه پیش
٣ رأی

MCHC (mean corpuscular hemoglobin concentration) یا همان میانگین غلظت هموگلوبین گلبول‌های قرمز، یکی از فاکتورهایی است که در آزمایش CBC دیده می‌شود. هموگلوبین پروتئینی است که به گلبول‌های قرمز خون رن ...

١ ماه پیش
١ رأی
٦ پاسخ
٤١٣ بازدید

هم خانواده کلمه عظمی

١ ماه پیش
٣ رأی

معظم، اعظم، عظمی، عظیم، عظیمه، عظمت  

١ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
١٠٩ بازدید

ممنون میشم معنی این اصطلاح رو بگید

١ ماه پیش
٣ رأی

یکی از تکنیک‌های مدیریت زمان، تکنیک زمان‌های نقصانی است که بسیاری از داوطلبان می توانند با یادگیری و به کارگیری این روش شانس قبولی خود را افزایش دهند، به این صورت که این افراد می‌توانند با تمرین و تکرار بسیار، زمان کمتری را از مهلت تعیین شده برای هر درس در نظر بگیرند تا در پایان زمان پاسخ به سوالات، مهلتی را برای فکر کردن بر روی سوالات دشوار و و همچنین مرور سوالات پاسخ داده شده به کار بگیرند.

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٢٥ بازدید

به معنای جویدن 

١ ماه پیش
٣ رأی

مَضغ   فرهنگ عمید جویدن و نرم کردن غذا در دهان، خاییدن، فرهنگ فارسی هوشیار ‎ جویدن، سخن جویده گفتن (مصدر) آسیا کردن غذا در زیر دندان جویدن خاییدن. فرهنگ فارسی آزاد مَضغ، (مَضَغَ، یَمضُغُ و یَمضَغُ) چرخاندن غذا در دهان به وسیله زبان، چرخاندن کلام در دهان و واضح بیان نکردن آن (در فارسی به معنای جویدن نیز مصطلح است). 

١ ماه پیش