پرسش خود را بپرسید
معادل فارسی برای "You can't make an omelet without breaking eggs."
٤ هفته پیش
٥٠
معادل فارسی برای
"You can't make an omelet without breaking eggs."
١,٣٣٨
٠
١
٩٠
١ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
مفهوم: انجام دادن هر کاری بهای خودش را دارد/برای رسیدن به موفقیت باید سختی های ان را تحمل کرد.
معادل فارسی:
تا خراب نشود، آباد نمی شود
بی مایه فطیر است
تا دیواری خراب نشود، چاله ای پر نمی شود
٨,٥٧١
٦
١٠٥
٥٣
٤ هفته پیش