ترجمه کلمات Phrasal Verbs
٢ پاسخ
** «break-in» به عمل ورود بدون مجوز به یک ساختمان یا ملک، اغلب به قصد ارتکاب جرمی مانند سرقت، خرابکاری یا حمله اشاره دارد.
** "breakup" به پایان( دادن) یک رابطه عاشقانه بین دو شریک زندگی یا جنسی اشاره دارد.
** "Break out" می تواند به فرار از یک مکان، مانند یک زندان یا سلول، یا به شیوع یا وقوع ناگهانی چیزی، مانند آتش سوزی یا شیوع بیماری اشاره داشته باشد.
** هنگامی که به اشیاء اشاره می شود، "break off" معمولاً به معنای جداسازی فیزیکی یک قطعه از یک کل بزرگتر است، مانند زمانی که شاخه ها از درختان جدا می شوند.
در مفهوم روانشناختی، «break off» می تواند به معنای جدا شدن از نظر عاطفی از یک موقعیت، رابطه یا تعهد باشد.
بهتره به این لیست break down رو هم اضافه کنین اگه اشتباه نکنم یعنی خلاصه سازی و فشرده کردن. مثلادر شروع یک تحقیق به شما گفته میشه:
Your question is very general. I think it's better to break down your topic.