پرسش خود را بپرسید

معانی مختلف واژه Racket

تاریخ
١١ ماه پیش
بازدید
١١٠

معنی های مختلف واژه

 Racket

١٠,٩٣٣
طلایی
٩
نقره‌ای
٢٤
برنزی
٣٠١

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:
  1. راکت (ورزش تنیس):

    مثال: She hit the ball with her racket and scored a point.

  2. سر و صدا یا هرج و مرج:

    مثال: The city streets were filled with the racket of traffic and construction.

  3. فعالیت غیرقانونی یا کلاهبرداری:

    مثال: The police arrested the criminals involved in the illegal racket.

  4. زندگی یا حرفه ای که سود زیادی را به دنبال دارد:

    مثال: Some people see politics as just another money-making racket.

  5. زندگی شبانه و سرگرمی های شبانه:

    مثال: He was involved in the nightlife racket, managing clubs and organizing events.

  6. زنجیره‌ای از فعالیت‌ها یا معاملات غیرقانونی:

    مثال: The authorities busted a drug racket operating in the city.

  7. زبان برنامه‌نویسی (Racket Programming Language):

    مثال: Racket is a versatile programming language used for various applications.

  8. صدا یا ضربان سنگین و پر صدا:

    مثال: The thunderstorm brought with it a racket of thunder and lightning.

٦٦,٦٩٠
طلایی
٤٨
نقره‌ای
٣٦٠
برنزی
٥٨٨
تاریخ
١١ ماه پیش

پاسخ شما