پرسش خود را بپرسید
معانی مختلف واژه Racket
١١ ماه پیش
١١٠
معنی های مختلف واژه
Racket
١٠,٩٣٣
٩
٢٤
٣٠١
١ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
- راکت (ورزش تنیس):
مثال: She hit the ball with her racket and scored a point.
- سر و صدا یا هرج و مرج:
مثال: The city streets were filled with the racket of traffic and construction.
- فعالیت غیرقانونی یا کلاهبرداری:
مثال: The police arrested the criminals involved in the illegal racket.
- زندگی یا حرفه ای که سود زیادی را به دنبال دارد:
مثال: Some people see politics as just another money-making racket.
- زندگی شبانه و سرگرمی های شبانه:
مثال: He was involved in the nightlife racket, managing clubs and organizing events.
- زنجیرهای از فعالیتها یا معاملات غیرقانونی:
مثال: The authorities busted a drug racket operating in the city.
- زبان برنامهنویسی (Racket Programming Language):
مثال: Racket is a versatile programming language used for various applications.
- صدا یا ضربان سنگین و پر صدا:
مثال: The thunderstorm brought with it a racket of thunder and lightning.
٦٦,٦٩٠
٤٨
٣٦٠
٥٨٨
١١ ماه پیش