پرسش خود را بپرسید

ضرب المثل معادل فارسی برای اصطلاح عامیانه یBreak the ice

تاریخ
٥ ماه پیش
بازدید
١١٥

ضرب المثل معادل فارسی برای اصطلاح عامیانه ی انگلیسی 

Break the ice

٢,٧١٦
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
١٣٩

٢ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

معانی دیکشنری آبادیس :

1- ناگهان سر صحبت را باز کردن 2- ناگهان فرار کردن 3- (از جوش یا تاول و غیره) پوشیده شدن، گل زدن، 1- (بر مشکلات فایق شدن و) کاری را آغاز کردن 2- (در ایجاد آشنایی و صمیمیت) پیشقدم شدن، تعارف را کنار گذاشتن

٤٥,٠٥٢
طلایی
١٢
نقره‌ای
١٥٤
برنزی
٣١٧
تاریخ
٥ ماه پیش

یخ آب شدن (سر صحبت را بازی کردن یا احساس خودمانی در جمع) 

میگیم یخش آب شده یا تا یخش آب بشه

٦١٤
طلایی
٠
نقره‌ای
١٠
برنزی
٨
تاریخ
٥ ماه پیش

پاسخ شما