پرسش خود را بپرسید
ضرب المثل معادل فارسی برای اصطلاح عامیانه یBreak the ice
١٠ ماه پیش
١٥٤
ضرب المثل معادل فارسی برای اصطلاح عامیانه ی انگلیسی
Break the ice
٤,٠٩٠
٠
١
١٩٣
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
معانی دیکشنری آبادیس :
1- ناگهان سر صحبت را باز کردن 2- ناگهان فرار کردن 3- (از جوش یا تاول و غیره) پوشیده شدن، گل زدن، 1- (بر مشکلات فایق شدن و) کاری را آغاز کردن 2- (در ایجاد آشنایی و صمیمیت) پیشقدم شدن، تعارف را کنار گذاشتن
٥٣,٤٦٣
١٤
١٨٤
٤٠٥
١٠ ماه پیش
یخ آب شدن (سر صحبت را بازی کردن یا احساس خودمانی در جمع)
میگیم یخش آب شده یا تا یخش آب بشه
٨٠٣
٠
١١
١٠
١٠ ماه پیش