پرسش خود را بپرسید
ضرب المثل معادل فارسی برای اصطلاح عامیانه یBreak the ice
٤ ماه پیش
١٠٦
ضرب المثل معادل فارسی برای اصطلاح عامیانه ی انگلیسی
Break the ice
٢,٣٧٢
٠
٠
١٠٩
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
معانی دیکشنری آبادیس :
1- ناگهان سر صحبت را باز کردن 2- ناگهان فرار کردن 3- (از جوش یا تاول و غیره) پوشیده شدن، گل زدن، 1- (بر مشکلات فایق شدن و) کاری را آغاز کردن 2- (در ایجاد آشنایی و صمیمیت) پیشقدم شدن، تعارف را کنار گذاشتن
٤٣,٠٦٤
١١
١٤٤
٢٩٤
٤ ماه پیش
یخ آب شدن (سر صحبت را بازی کردن یا احساس خودمانی در جمع)
میگیم یخش آب شده یا تا یخش آب بشه
٥٩٣
٠
١٠
٨
٤ ماه پیش