وجودشقیقه و...درچه قاالب فلسفی می گنجد؟چرا؟نوضیح دهید.
درود وجود شقیقه (شر)در فلسفه، بیشتر در قالب دوگانهانگاری و مکاتب وجودشناسی بررسی میشود، دوگانهانگاری یعنی شر و خیر دو اصل مستقل یا متضادند (مانند زرتشت، مانویت). ...
آشوب یا بی نظمی یا هرج و مرج سیستماتیک چیست؟درچه زمان هایی ودر چه شرایطی رخ می دهد؟از نظر اجتماعی و ترمودینامیکی؟
درود آشوب سیستماتیک یعنی بینظمی با الگو یا دلیل مشخص. به زعم من به لحاظ اجتماعی، می تونه ، وقوع تغییرات ساختاری و عدم تعادل باشه. مثل یک انقلاب ،مثلا انقلاب فرانسه اما به لحاط ترمودینامیکی، سیستمهای غیرخطی و شرایط دور از تعادل (اثر پروانهای). که می توونه آب و هوا و جریان سیالات آشفته راو مثال زد.
اعماش خداعی بطیخ دوتو گرچ
اعماش = نابینا خداعی= فریبکار بطیخ= هندوانه خربزه دوتو= دولا شدن خمیده شدن گرچ= قاچ و برش
I don't like girls and I don't want to be friends with them. دوستان ترجمه اینم این طوری میشه من دخترا بدم میاد و نمیخوام باهاشون دوست باشم
توجه کنید که این بیعلاقهگی نوع خاصی از رفتار رو نشون میده. به نظر من البته این عبارت میتونه فقط معنای کشش جنسی داشته باشد. یعنی فرض کنیم یه پسر بگه:I dont like boys. I lov ...
معنی بیت زیر جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت وان سو که تیر رفت حقیقت کمان نرفت (مولوی)
مولوی: باده از ما مست شد نی ما از او قالب از ما هست شد نی ما از او
این شعر از کیه و تفسیرش چیه ؟ سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست
واقعا فهمیدن اینکه شاعر این شعر کیست کار بسیار دشواری ست، حداقل بجای نام اول بیت ۳ نقطه میگذاردید سپس سوال میکردید
اعماش خداعی بطیخ دوتو گرچ
این واژهها بیشتر ریشه در متون کهن و فرهنگهای لغت دارند. «اعماش» به معنای کمنور شدن چشم، «خداعی» به معنای فریبکاری، «بطیخ» همان هندوانه یا خربزه، «دوتو» به معنای تا کردن دوبل یا دو لا، و «گرچ» در مت ...
درود در ترکیب هم و غم یا همغم کلمه هم به معنای همراه همصدا، هماحساس یا همدرد است. معنی همغم کسی که در غم و اندوه دیگری شریک است. کسی که با دیگری همدردی میکند و غم او را درک میکند.
مثلاً حل شدن جوهر نمک برخلاف اتانول دور از انتظار است سوال درست است یا غلط
درود. جوهر نمک (هیدروکلریک اسید) و اتانول هر دو در آب حل میشوند، اما مکانیسم و میزان حلالیت آنها متفاوت است حل شدن جوهر نمک (هیدروکلریک اسید) در آب یک فرآیند گرماده و خوب حلشونده است و کاملاً انت ...
جمع مفرد جَیش جواب بدید شینعم و
کلمه جَیش، در عربی، جمع مکسر است و مفرد آن جَیْش، (با فتحه زیر «ج») نیست، بلکه مفرد آن جُنْدِیّ (سرباز) یا در معنای کلیتر، جَیْش خود به معنای ،لشکر یا ارتش است و جمع مکسر ندارد. اما اگر منظور شما جمع جَیْش باشد، در عربی معمولاً از کلماتی مانند جُیُوش (جمع مکسر) استفاده میشود. شینعم هم به نظر من ، در اینجا معنای خاصی ندارد و احتمالاً اشتباه تایپی است.