تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نزدیکی جنسی دردناک ناشی از علل پزشکی یا روانشناسی. درد و ناراحتی قبل، هنگام و بعد از نزدیکی جنسی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

احساس نیاز به دفع مدفوع درحالی که قبلا روده خالی از مدفوع شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

consequent on stemming from این دو رو هم به کلمات اقا رضا اضافه کنید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

so that in a way that

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

شکل و شمایل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مهار کردن یا کنترل کردن چیزی به منظور استفاده کردن از آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جداساز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

angel فرشته angle زاویه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

موضوع بحث برانگیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Hurry up! I don't have all day! عجله کن، تمام روز رو وقت ندارم ( عجله کن، وقت ندارم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

In shape" means to be fit financially and " situationally. But " in good shape" means physically fit.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

In shape" means to be fit financially and " situationally. But " in good shape" means physically fit.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

cut down decrease

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

رفیق باز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقتی یکی ازمون سوال میکنه و به طعنه میگیم بله درسته ( یعنی دقیقا برعکسه؛ نادرسته ) To sarcastically indicate that something is not correct. مثال: D ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

in addition moreover furthermore what is more also besides

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

in addition moreover furthermore what is more also besides

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

شامل شدن ، در بر داشتن شامل بودن، در بر گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نارسایی هم میشه گفت renal dysfunction نارسایی کلیوی، نارسایی کلیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درمان کمکی، درمان جانبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

The therapeutic window ( or pharmaceutical window ) of a drug is the range of drug dosages which can treat disease effectively without having toxic e ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Inter - individual differences are differences that are observed between people, whereas intra - individual differences are differences that are obse ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Inter - individual differences are differences that are observed between people, whereas intra - individual differences are differences that are obse ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

مربی دانشگاه ( مرتبه علمی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابراز علاقه اظهار علاقه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

oral therapy درمان دهانی ( خوراکی ) ؛ درمان از راه دهان : دارو به صورت قرص یا کپسول به فرد داده می شود. intravenous therapy درمان درون وریدی ( درما ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

oral therapy درمان دهانی ( خوراکی ) ؛ درمان از راه دهان : دارو به صورت قرص یا کپسول به فرد داده می شود. intravenous therapy درمان درون وریدی ( درما ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

oral therapy درمان دهانی ( خوراکی ) ؛ درمان از راه دهان : دارو به صورت قرص یا کپسول به فرد داده می شود. intravenous therapy درمان درون وریدی ( درما ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

oral therapy درمان دهانی ( خوراکی ) ؛ درمان از راه دهان : دارو به صورت قرص یا کپسول به فرد داده می شود. intravenous therapy درمان درون وریدی ( درما ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

oral therapy درمان دهانی ( خوراکی ) ؛ درمان از راه دهان : دارو به صورت قرص یا کپسول به فرد داده می شود. intravenous therapy درمان درون وریدی ( درما ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درمان از راه دهان، درمان خوراکی ( خوردن دارو ) نه درمان تز ریقی ( تز ریق آمپول یا سرم ) oral treatment هم میگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تحمل پذیری مقاوم پذیری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جفت گونه، دوگانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فهرست نشاندار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بررسی کردن، در نظر گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تفاوت coworker و colleague : Today, colleague is used more often in professional contexts, sometimes referring to people who work in the same field b ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تفاوت coworker و colleague: Today, colleague is used more often in professional contexts, sometimes referring to people who work in the same field bu ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سست عنصر، سست اراده

پیشنهاد
١

یکی به آمبولانس زنگ بزنه یکی دلداری بده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه تحت اللفظی: نیاز به تصمیم گیری نداشت ( یعنی واضح و روشن بود ) جای بحث نداشت نیاز به شک نداشت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

[شیمی آلی]: steric hindrance ممانعت فضایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوآرایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

چیزی که اهمیت دارد این است که. . . آنچه مهم است این است که. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

intending to use this reaction . . . به منظور استفاده از این واکنش. . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به دنبال چیزی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

to do list لیست کارهایی که باید در مدت کوتاهی انجام داد. مثل تمیز کردن اتاق، زنگ زدن به فلانی ، رفتن به سلمونی و. . . اما bucket list لیست کارهایی ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ماده اولیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بیرون رفتن ( درحالی که احتمال خطر وجود دارد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

inversely به طور برعکس adversely به طور نامطلوب، به طور ناخوشایند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

sub - discipline هم میگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

precaution اقدام پیشگیرانه precarious ناپایدار Precursor پیش ماده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

precaution اقدام پیشگیرانه precarious ناپایدار Precursor پیش ماده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آرام کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کار مخاطره آمیز که جرات می خواهد: سرمایه گذاری، سفر کردن، ابراز عقیده کردن و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

drawdown عقب نشینی drawback اشکال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیش رفتن، کنار آمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - پیش آمدن arise ۲ - آمدن ، مطرح شدن ۳ - نزدیک آمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

altitude ارتفاع attitude نگرش aptitude استعداد، تمایل ( میل ) ذاتی ، گرایش ذاتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

altitude ارتفاع attitude نگرش aptitude استعداد، تمایل ( میل ) ذاتی ، گرایش ذاتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

altitude ارتفاع attitude نگرش aptitude استعداد، تمایل ( میل ) ذاتی ، گرایش ذاتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پس سوزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خروجی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - رایج ترین most commonly methods رایج ترین شیوه ها ( روش ها ) ۲ - بیشتر مواقع ، اغلب . . . they are most commonly detrmined by آنها اغلب ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

مقاومت ماده ( مثلا یک پلیمر ) در برابر تغییر شکل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

draw on استفاده کردن draw up تنظیم کردن draw out بیرون کشیدن drawback اشکال draw blood آزمایش خون گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

=touchpad

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

غلتک زنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کم حجم شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بعضی اوقات به معنی : فراهم کردن، تامین کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

processing

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بالا بردن شرط ( افزایش دادن شرط ) ، بالا بردن خطر ، بالابردن کیفیت، فراتر رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

در نتیجه ( و ) در نتیجه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

طولانی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بعضی وقت ها معنیه : | به وجود آمده | رو میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

روان سازی نرم سازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پلیمر خاص

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخلوط کامل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

arise خودش یعنی بالا آمدن ، پس arising from رو میشه برآمده از ترجمه کرد همانطور که خانوم فرومدی نوشتن. برآمده از ، ناشی از

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

قالب ریزی حلال ریخته گری حلال محلول رو در قالب خاصی می ریزند و . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

- در ارتباط با - همراه با

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

in the course of which که در طی آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بازجویی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

اصلش به معنی شاخ هستش بعدا به مرور زمان معنیه بوق، شیپور و . . . پیدا کرده . یعنی انسان ها ابزارهایی از شاخ حیوانات یا نهایتا شبیه شاخ حیوانات ساختن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پدر معنوی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

سریال زخم کاری رو اینطور ترجمه کردن mortal wound

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

sharp division اختلاف شدید deep division اختلاف عمیق ، اختلاف شدید ، اختلاف زیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گاهی به معنای دست زدن به کسی برای جلب توجه اون . مثلا تو هواپیما وقتی مهماندار داره از کنار یه مسافر در راهرو رد میشه ، مسافر مورد نظر مهماندار درحا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

partly somewhat

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

neonatal intensive care unit بخش مراقب های ویژه نوزادان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

یه جور دیگه هم هست. proceedings of the royal society of london ( . Proc. R. Soc. Lond ) مقالات انجمن سلطنتی لندن مجموعه مقالاتی که در یک همایش، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

the bottom line

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

the bottom line هم میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

روش استفاده، روش مصرف ، راهنمای استفاده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خارش چشم ها هم میشه گفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

1 - پوسته پوسته ، لایه لایه ، ورقه ورقه flaky skin flaky pastry 2 - عجیب، خل و چل flaky people

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در جملات منفی unless the melting point of the grit particle exceeds 400 it does not explosion اگر ( تا زمانی که ) نقطه ذوب ذرات سخت از ۴۰۰ درجه فر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

حساسیت زایی ، حساسیت بخشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به طور قطع، با قطعیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

so_since این دو به هم مرتبط نیستند . در جمله زیر so به معنای ( این طور، این گونه ، بدین شکل و. . . ) میدهد و since معنای ( از. . . ) This has be ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

so_since این دو به هم مرتبط نیستند . در جمله زیر so به معنای ( این طور، این گونه ، بدین شکل و. . . ) میدهد و since معنای ( از. . . ) This has be ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

turbulent flow جریان آشفته laminar flow جریان آرام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

turbulent flow جریان آشفته laminar flow جریان آرام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

hole bored سوراخ حفرشده ، سوراخ کنده شده ، سوراخ درآورده شده well boring حفرکردن چاه ، کندن چاه well bore یا wellbore. دهانه چاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

hole bored سوراخ حفرشده ، سوراخ کنده شده ، سوراخ درآورده شده well boring حفرکردن چاه ، کندن چاه well bore یا wellbore. دهانه چاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

hole bored سوراخ حفرشده ، سوراخ کنده شده ، سوراخ درآورده شده well boring حفرکردن چاه ، کندن چاه well bore یا wellbore. دهانه چاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناهمواری، نایکنواختی. ، ناهمسانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

as with as in مثل ، مانند ، همانند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیشانی شوک، جبهه شوک، سینه شوک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

couple with همراه با cope with از عهده چیزی برآمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

couple with همراه با cope with از عهده چیزی برآمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

i hope that vulture is not a precursor of misfortune امیدوارم کرکس پیش درآمد ( مقدمه ) بدشانسی نباشد. ۱ - پیش ماده ۲ - پیش ساز ، زمینه ساز ، نشان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرصت بعدی ، فرصت دیگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بعضی مواقع معنای ضروری یا لازم رو میده the critical particle size for reaction اندازه لازم ( ضروری ) ذره برای واکنش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

save our ship save our souls درخواست کمک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

finishing

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فک کنم /سرپرست / هم میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلوار خط دار

پیشنهاد
٣

به وجود آوردن یک تحول به ارمغان آوردن یک تحول ایجاد یک تحول تحول یا انقلاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

the results are set out in next page table نتایج، در جدول صفحه بعد آورده شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

moderately fairly comparatively rather relatively

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

عبور کردن یا گذشتن از کسی یا چیزی و اهمیت ندادن به آن و نپرداختن به آن پشت سر گذاشتن هم معنای دقیقیه they passed him over آنها از او عبور کردن ، پش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

هموار کردن ، هموار شدن صاف کردن ، صاف شدن تخت کردن ، تخت شدن پهن کردن ، پهن شدن با خاک یکسان کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

حباب سازی ، حفره سازی یا حباب زایی ، حفره زایی formation of bubbles in liquid

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

millisecond هزارم ثانیه ( میلی ثانیه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

sharp division اختلاف شدید deep division اختلاف عمیق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در موارد شدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در بیشتر موارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

rupture of پارگیِ. . . ترکیدگیِ. . . گسستِ . . . rupture between شکاف بین . . . گسست بین . . . rupture with شکاف با . . . گسست با. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

. . . there is ample evidence that شواهد زیادی وجود دارد که . . . شواهد فراوانی وجود دارد که. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

آشکار ، مشهود this case is more pronounced with men این مورد در مردان مشهود تر است ( آشکار تر است )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایستادگی کردن ( در برابر ) تحمل کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پر انرژی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

رنگ چوب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در علم مواد معنی برافروختگی ، سوزش ، شعله ور شدگی هم میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ignition اشتعال combustion احتراق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

متناظراً ، متقابلاً ( اینا ترجمه های عربی ) اما اگه فارسی بخایم ترجمه کنیم : همچنین also همینطور likewise similarly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از نظر ، از لحاظ ، از نقطه نظر ، از دیدگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

راهی شدن ، رهسپار شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

none but an armed nation can dispense with a standing army - هیچ چیز جز ( هیچ کس جز ) یک ملت مسلح نمی تواند یک ارتش منظم را کنار بگذارد . - هیچ چ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

هیچ کس جز none but an armed nation can dispense with a standing army - هیچ چیز جز ( هیچ کس جز ) یک ملت مسلح نمی تواند یک ارتش منظم را کنار بگذارد . ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کنار گذاشتن خلاص شدن از ( شر ) کسی یا چیزی گذشتن از ( خیر ) کسی یا چیزی صرف نظر کردن از کسی یا چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

1 - lag behind عقب افتادن 2 - lag وقفه، تاخیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - به ویژه ، به خصوص ( وقتی کلمه بین دو کاما بیاید ) 2 - به طور قابل توجهی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

closely associated with بسیار مرتبط با ، به شدت ( شدیدا ) مرتبط با

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدای زنگ خوردن ، صدای زنگ زدن ، صدای وزوز کردن tinnitus وقتی گوش آدم صدای وز وز بده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

لانگمن : 1 - به دقت 2 - بسیار 3 - به شدت 4 - نزدیک ، از نزدیک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

be in evidence مشهود بودن ، پیدا بودن ، نمایان بودن His playfulness is in evidence this day, too بازیگوشی او امروز هم مشهود بود ( نمایان بود، پیدا ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

فاجعه بار catastrophic drop افت فاجعه بار ، افت شدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

- [فعل]: عقب رفتن ، عقب نشتن - [اسم]: عقب روی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چنین بود ، اینطور بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - خاص ، عجیب 2 - مختص peculiar smell بوی خاص، بوی عجیب peculiar case مورد خاص ، مورد عجیب this is peculiar to این مختص . . . است .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناشی از

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

consequent on driven by stemming from

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

غالباً /ترجمه بهتریه چون از dominate میاد که به معنی غالب شدن، چیره شدن ، مسلط شدن هستش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

it was undertaken به کار گرفته شد . انجام گرفت ، صورت گرفت .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفر های کاری مسافرت های کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعهد نامه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به طور قانع کننده ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

at which in which on which over which که در آن to which که به آن for which که برای آن ، که درمورد آن by which که با آن ، که به وسیله آن ، که ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

in which at which over which on which که در آن to which که به آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

که به دنبال آن که در پی آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

in which که در آن at which که در آن with which که با آن during which که طی آن ، که در طی آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

it was so این چنین بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1 - فراهم شده ، تهیه شده، ارائه شده 2 - به شرط اینکه. . . ، در صورتی که . . . provided that رو تو آبادیس سرچ کنید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

with which که با آن at which که در آن in which که در آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آشکار است که مشخص است که it is apparent that

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشکار است که it is evident that