besides

/bəˈsaɪdz//bɪˈsaɪdz/

معنی: کنار، بعلاوه، در کنار، گذشته از این، وانگهی، باضافه، در جوار، از پهلو، از جلو، سوا، سوای، غیر، غیر از
معانی دیگر: به علاوه، همچنین، نزدیک

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: moreover.
مشابه: in the bargain, into the bargain, moreover

- It's an interesting job, and the pay is really good besides.
[ترجمه سهیل حسن زاده] این کار جالب است و پرداخت به موقع حقوق واقعاً خوب است
|
[ترجمه محمد م] این یک کار جالب است و بعلاوه حقوق پرداختی آن نیز واقعاً خوب است
|
[ترجمه مهناز مهرابی] این کار جالبه و پرداخت اون خوبه
|
[ترجمه حسین رضایی] این یک کار جالب هست و در کنار این پرداخت حقوق در آن واقعا خوب است.
|
[ترجمه گوگل] کار جالبی است و حقوق هم واقعاً خوب است
[ترجمه ترگمان] کار جالبی است و حقوقش هم واقعا خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We won't have time to go swimming; besides, it's too cold.
[ترجمه 😁] ما زمان برای رفتن به شنا نداریم بعلاوه خیلی سرد است
|
[ترجمه فیض] ما زمان کافی برای شنا کردن نخواهیم داشت و در ضمن، هوا بیش از اندازه سرد است.
|
[ترجمه ح ش] ما زمان برای رفتن به شنا نداریم، گذشته از این خیلی سرد است.
|
[ترجمه Kiki] ما زمان کافی برای شنا کردن نخواهیم داشت و هوا بسیار سرد است
|
[ترجمه 🤪👻😝😄Atena] وقت رفتن به شنا نخواهیم داشت. علاوه بر این ، خیلی سرد است.
|
[ترجمه Pouya] ما وقت برای شنا نخواهیم داشت
|
[ترجمه Pouya] ما وقت برای شنا نخواهیم داشت؛ بعدشم ( گذشته از این ) هوا خیلی سرده.
|
[ترجمه :)] ما زمانی برای به شنا رفتن نخواهیم داشت بعلاوه ، خیلی سرد است
|
[ترجمه مهناز مهرابی] ما وقت شنا کردن رو نداریم بعدشم هوا خیلی سرده🥶
|
[ترجمه D] ما وقتی برای شنا کردن نداریم بعلاوه آب استخر خیلی سرد است، 🥶
|
[ترجمه a.r] ما زمانی برای به شنا رفتن نخواهیم داشت، علاوه بر این هوا بسیار سرد است.
|
[ترجمه گوگل] ما زمانی برای شنا کردن نداریم علاوه بر این، هوا خیلی سرد است
[ترجمه ترگمان] ما وقت نداریم که به شنا برویم، از این گذشته، هوا خیلی سرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: else; otherwise.

- I have a small cottage and little besides.
[ترجمه مهناز مهرابی] من یک کلبه کوچک دارم و تازه به آن رفتم🏕️
|
[ترجمه گوگل] من یک کلبه کوچک دارم و علاوه بر آن کمی
[ترجمه ترگمان] من یک کلبه کوچک و تازه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
حرف اضافه ( preposition )
(1) تعریف: in addition to.
مشابه: not to mention

- What languages do you speak besides English?
[ترجمه 😊] چه نوع زبان دیگری بجز انگدیسی می توانید صحبت کنید ؟
|
[ترجمه 🥑🥑] به جز انگلیسی به چه زبان هایی میتوانید صحبت کنید؟
|
[ترجمه BTS∞ARMY] چه زبان دیگری به جز انگلیسی میتوانید حرف بزنید؟
|
[ترجمه مهناز مهرابی] چه زباهایی بجز انگلیسی بلدی؟
|
[ترجمه گوگل] به جز انگلیسی به چه زبان هایی صحبت می کنید؟
[ترجمه ترگمان] زبان انگلیسی به زبان انگلیسی حرف می زنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: except for; other than.
مشابه: except, outside of, short of

- Besides the first question, the whole test was fairly easy.
[ترجمه ❤A❤] بجز سوال اول تمام آزمون آسان بود
|
[ترجمه 🥑🥑] به غیر از سوال اول، بقیه سوالات اسان بود
|
[ترجمه گوگل] علاوه بر سوال اول، کل آزمون نسبتا آسان بود
[ترجمه ترگمان] در ضمن سوال اول، آزمایش کاملا آسان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he possessed several languages besides his native tongue
او علاوه بر زبان مادری به چند زبان دیگر مسلط بود.

2. what languages do you know besides english?
علاوه بر انگلیسی چه زبان هایی را می دانید؟

3. I've got no family besides my parents.
[ترجمه الا] من غیر از پدر و مادرم خانواده ای ندارم
|
[ترجمه elsa] من به غیر از والدینم کس دیگری را ندارم
|
[ترجمه نیکا] به غیر از مادر و پدرم من خانواده ی دیگری ندارم
|
[ترجمه کیانازهرا] من به جز پدر و مادرم کس دیگری را ندارم
|
[ترجمه گوگل]من به جز پدر و مادرم خانواده ای ندارم
[ترجمه ترگمان]من غیر از پدر و مادرم خانواده ای ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Besides a father she has a younger brother to support.
[ترجمه گوگل]او علاوه بر پدر، یک برادر کوچکتر نیز دارد که باید از او حمایت کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر پدر، او برادر کوچک تری دارد که می تواند از او حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I think she has many good qualities besides being very beautiful.
[ترجمه فیض] به نظرم او علاوه بر زیبایی زیاد، اخلاق بسیار خوبی هم دارد.
|
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او علاوه بر زیبا بودن، ویژگی های خوبی نیز دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر من او خصوصیات خوبی دارد جز اینکه بسیار زیبا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I need the money. And besides, when I agree to do something, I do it.
[ترجمه گوگل]پول نیاز دارم و علاوه بر این، زمانی که من موافق انجام کاری هستم، آن را انجام می دهم
[ترجمه ترگمان]من به پول احتیاج دارم و از این گذشته، وقتی که من موافقت می کنم کاری بکنم، این کار را می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Besides milk and butter, we need some vegetables.
[ترجمه 🥑🥑] به جز مواد پروتئین دار مثل کره و شیر ما به مقداری سبزیجات نیاز داریم
|
[ترجمه گوگل]علاوه بر شیر و کره، به مقداری سبزیجات هم نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]علاوه بر شیر و کره، ما به مقداری سبزی نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I don't want to go; besides, I'm too tired.
[ترجمه مهم نیست] نمی خواهم بیرون بروم تازه خسته هم هستم.
|
[ترجمه love] من نمیخواهم بیرون برم علاوه بر این تازه من خیلی هم خسته هستم
|
[ترجمه Arshia] نمیخواهم به بیرون بروم علاوه بر این من خسته ام هستم
|
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم بروم؛ علاوه بر این، من بیش از حد خسته هستم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم بروم، گذشته از این، من خیلی خسته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you play any other sports besides football and basketball?
[ترجمه Arshia] علاوه بر فوتبال و بسکتبال ورزش دیگری را انجام میدهید؟
|
[ترجمه گوگل]به جز فوتبال و بسکتبال ورزش دیگری هم انجام می دهید؟
[ترجمه ترگمان]تو ورزش دیگه ای جز فوتبال و بسکتبال بازی نمی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There were nine pounds left, besides some pennies.
[ترجمه گوگل]علاوه بر چند سکه، نه پوند باقی مانده بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر مقداری پول، نه لیره باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There will be five of us for dinner, besides John.
[ترجمه فیض] به غیر از جان، تنها ما پنج نفر برای شام حاضر خواهیم شد.
|
[ترجمه گوگل]به جز جان، پنج نفر برای شام خواهیم بود
[ترجمه ترگمان]برای شام پنج نفر از ما خواهند بود، به غیر از جان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Besides milk and butter, we need some.
[ترجمه گوگل]علاوه بر شیر و کره، به مقداری هم نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]علاوه بر شیر و کره، یه مقدار لازم داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Besides working as a doctor, he also writes novels in his spare time.
[ترجمه ثنا صابری] علاوه بر کار به عنوان دکتر ( طبابت ) او در اوقات فراغت خود رمان مینویسد
|
[ترجمه گوگل]او علاوه بر کار به عنوان پزشک، در اوقات فراغت خود نیز رمان می نویسد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر کار کردن به عنوان یک پزشک، او در زمان فراغت نیز رمان می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have lots of things in common besides music.
[ترجمه گوگل]ما به جز موسیقی چیزهای مشترک زیادی داریم
[ترجمه ترگمان]ما چیزهای مشترک زیادی برای موسیقی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. What other sports do you like besides football? You use except when you mention the only thing that is not included in a statement:I like all sports except football. You can use apart from with both these meanings:What other sports do you like apart from football?
[ترجمه amirreza1] ۱۵. به غیر از فوتبال، چه ورزش های دیگری را دوست دارید؟ تنها زمانی استفاده می کنید که تنها چیزی که در یک جمله گنجانده نشده است را ذکر می کنید: من همه ورزش ها را به جز فوتبال دوست دارم. شما می توانید از هر دوی این معانی استفاده کنید: چه ورزش های دیگری را از فوتبال دوست دارید؟
|
[ترجمه گوگل]به جز فوتبال چه ورزش دیگری را دوست دارید؟ شما به جز زمانی که تنها چیزی که در یک عبارت گنجانده نشده است را ذکر می کنید: من همه ورزش ها را به جز فوتبال دوست دارم می توانید جدا از این دو معنی را به کار ببرید: غیر از فوتبال چه ورزش دیگری را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]علاوه بر فوتبال، چه ورزش های دیگری را دوست دارید؟ تنها زمانی استفاده می کنید که تنها چیزی که در یک جمله گنجانده نشده است را ذکر می کنید: من همه ورزش ها را به جز فوتبال دوست دارم شما می توانید از هر دوی این معانی استفاده کنید: چه ورزش های دیگری را از فوتبال دوست دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. I don't want to come out now, and besides, I must work.
[ترجمه گوگل]من الان نمی خواهم بیرون بیایم و علاوه بر این، باید کار کنم
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی خواهم بیرون بیایم، و گذشته از این، باید کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کنار (قید)
by, besides

بعلاوه (قید)
far, further, plus, farther, again, also, too, likewise, as well as, in addition, besides, moreover, furthermore, aside from, more, therewith, supra, thereto, withal

در کنار (قید)
by, beside, alongside, besides, ashore, sidelong

گذشته از این (قید)
also, besides, furthermore

وانگهی (قید)
beside, besides, furthermore

باضافه (قید)
besides

در جوار (قید)
besides

از پهلو (قید)
by, sidewards, besides

از جلو (حرف اضافه)
besides

سوا (حرف اضافه)
besides

سوای (حرف اضافه)
besides, except, barring

غیر (حرف اضافه)
besides, except

غیر از (حرف اضافه)
besides, except

انگلیسی به انگلیسی

• in addition to
except
besides or beside something means in addition to it. the form beside can be used in american english.
you use besides to make an additional point or give an additional reason.

پیشنهاد کاربران

ار، بعلاوه، در کنار، گذشته از این، وانگهی، باضافه، در جوار، از پهلو، از جلو، سوا، سوای، غیر
در ضمن اینکه، بعلاوه اینکه، سوای از اینکه
بعلاوه
نه تنها . . . . بلکه . . . .
وانگهی. [ گ َ ] ( ق مرکب ) سپس. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . پس. پس از آن. بعد :
بدو گفت شیرین که دادم نخست
بده وانگهی جان من پیش تست.
فردوسی.
چرخش ز زرِّ زرد کنی وانگهی در او
دندانه بلورین گردش فروکنی.
...
[مشاهده متن کامل]

منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 129 ) .
وانگهی بر طریق معذوری
خواست از شاه شهر دستوری.
نظامی.
وانگهی ترکتاز کرد به روم
درفکند آتشی در آن بر و بوم.
نظامی.
اول اندیشه وانگهی گفتار
پای بست آمده ست پس دیوار.
سعدی.
|| وآنگاه. در آنوقت :
وانگهی فرزندگانت گازری سازد ز تو
شوید و کوبد ترا در زیر کوبین زرنک.
حکیم غمناک ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ) .
وآنگهی گوئی من از شاه جهان شاکر نیم
گرنه ننگ آید ازین شه رخت رو بربند هین.
منوچهری.
|| بعلاوه. علاوه بر این. از این گذشته. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : وانگهی مرگ دسته جمعی بی مزه نیست. ( هدایت ، سایه روشن ) .
وانگه. [ گ َه ْ ] ( ق مرکب ) آنزمان. || بعلاوه :
وانگه بغلی نعوذ باﷲ
مردار در آفتاب مرداد.
سعدی.
رنگهای همه نیکو و بویها همه خوش و طمعها همه شیرین وانگه هر میوه صورتی نیکو دارد

سوای این، وانگهی، تازه. . . ،
I don't really have a lot of hobbies or interests besides sports
علاوه بر، به جز
Beside همون next to هست که بدون of میاد. یعنی در کنارِ
مثال :
?A : Do you have free time to talk right now وقت حرف زدن داری الان؟
B : yes i have but i am right now with my parents. They are beside me. Hahaaa دارم، ولی الان با والدینم هستم. اونا ( دقیقاً ) کنار و پیش من هستن
...
[مشاهده متن کامل]

🚨 Besides و Beside فرق زیادی دارن. اولی میشه [به علاوه/علاوه بر] یا [به غیر از/به جز]
?Do you play any other sports besides basketball : به جز/به غیر از بسکتبال هیچ ورزش دیگه ای انجام نمیدی؟

در ضمن
من همیشه طرفدار اینم که تا میشه معنی تحت لفظی خود لغت را استفاده کنیم
". . . . . . به کنار"
حالا با توجه به جمله ی بعد ، ناخودآگاه می فهمیم منظور"بعلاوه" بوده یا "به غیر از"
Besides the first question, the whole test was fairly easy.
...
[مشاهده متن کامل]

سوال اول به کنار، کل امتحان انصافا آسان بود. ( به غیر از )
We won't have time to go swimming; besides, it's too cold.
ما وقت نخواهیم داشت برویم شنا، به کنار، هوا هم خیلی سرد است. ( بعلاوه )

فارغ از اینکه
Besides that هم هست
تو یه قسمت از معنیش مترادف in addition هست
Besides به علاوه . علاوه بر. به جز غیر از
Beside وbesides باهم خیلی متفاوتن
Beside در کنار مثل
I feel comfortable beside her
من احساس راحتی پیش اون میکنم
Besides عاوه بر این
his dad is die besides his wife
پدرش مرده عاوه بر همسرش
یعنی همسرش هم مرده
Like if you like
به علاوه
to boot
Furthermore
● به علاوه. . .
● به غیر از. . .
in addition
moreover
furthermore
what is more
also
besides
for that matter
تازشم
also; in addition
گذشته از این، به علاوه
More ever
ترجمه کتاب reach 2
Also ; in addition
موفق باشین
Beside
Beside is a preposition. It means ‘at the side of’ or ‘next to’. It is rather formal:
He would like to take a photograph of us. Would you come and sit beside me?
There was a small table beside the bed, on which there was a book.
...
[مشاهده متن کامل]

Besides
Besides is a preposition or a linking adverb. It means ‘in addition to’ or ‘also’:
What other types of music do you like besides classical?
As a linking adverb, we usually put a comma before and after besides in writing:
I don’t think going for a walk is a good idea. It’s quite cold, and, besides, it’s getting late and we don’t want to be out in the dark.

به جز
در کنارِ ، بعلاوهِ
Do you play any other sports besides football
آیا ورزش دیگری در کنار فوتبال بازی می کنی ☑️☑️☑️
ابنا به کنار، گذشته از اینا
تازه علاوه براین به اضافه
ببینید دوتا معنی داره مراقب باشین
یکی به معنای کنار no beside me here is busy
یکی به معنای علاوه بر همچنینin adittion to
Also
به معنای
در کنار
به غیر از ، علاوه بر
در کنار
بعلاوه
علاوه بر، علاوه بر این
مثال:
We have lots of things in common besides music
ما علاوه بر موسیقی چیزهای مشترک زیادی داریم
Besides working as a doctor, he also writes novels in his spare time
...
[مشاهده متن کامل]

�� او علاوه بر کار به عنوان پزشک ، در اوقات فراغت خود رمان هایی نیز می نویسد
I've got plenty of other things to do besides talking to you
من علاوه بر ( غیر از ) صحبت کردن با شما کارهای دیگری نیز باید انجام دهم
I don't really want to go. Besides, it's too late now
من واقعاً نمی خواهم بروم. علاوه بر این ، اکنون خیلی دیر شده است

also; In addition^
از این گذشته ^
in addition to someone or something that you are mentionin
بعلاوه:|
تازش هم ( تو زبان عامیانه خودمون )
مثلا : من زیاد حرف نمیزنم ، تازه اش هم ، خودت گفتی صحبت کن
i dont speak alot, besides u want me to talk
معنی اصلی وکاربرد این کلمه besides ازاین گذشته یا عامیانه از آن گذشته است مثلا من معلم هستم از این گذشته ورزشکارم یا. . . . . من در تهران زندگی می کنم از ان گذشته در این شهر زندگی می کنم . . . . . من خیلی سایت ها را نگاه میکیم ولی ازاین گذشت سایت آپادیس از همه بهتر است وازاین گذشته جامع تر . .
از این گذشته
کنار_جمع_پهلو
در ضمن، به جز
بعلاوه
یا
در مقایسه با
More ever, Additionally
Also, in addition
علاوه بر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٤)

بپرس